غزل شمارهٔ ۴۴۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۴۴۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش تناز پیراسته
غزل شمارهٔ ۴۴۷ به خوانش حجت الله عباسی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
درسته زمان قدیم فصل بهار برای مردم بسیار زیبا تر از الان بوده چون که دیگه زمستان ها یخبندان نمیشه و خبری از سرمای کشنده نیست.
در بند دوم از بیت دوم سعدی میفرماید "منقل بگذار در شبستان". آیا مراد سعدی از منقل همان "منقل آتش" است که برای کشیدن تریاک به کار میرود؟ در این صورت آیا میتوان نتیجه گرفت که استاد دستی بر آتش داشته است؟
مظفر گرامی،
در آنصورت حتماً می گفت:
"منقل بگذار در شبشتان" !
باری، رابطه منقل با زمستان و شبستان ؟
چون بخاری دیواری و شومینه هنوز سر و کله شان پیدا نشده بود، منقل را در زمستانها داخل اتاقها می گذاشتند که هوا را گرم کند.
"...حال که زمستان می رود و روزها گرمتر می شوند و دیگر احتیاجی به منقل ( همان که زیر کرسی هم می گذاردند) طی روز نیست آنرا ببر بگذار در شبستان (محل خواب) چرا که شبها هنوز سرد است...."
شما هم فکرت کجاها که نرفت!
آی مظفر مظفر مظفر!
از همه این شعر زیبا منقل چشمتو گرفت؟
عزیزم گرفتن شیره از میوه خشخاش یا بقول افاغنه کوکنار در زمان استاد سخن هنوز کشف نشده بود. البته ما تریاق را داریم که لغتی قدیم است اما اصلا ناظر به تریاک به معنای امروز آن یعنی مادهای مخدر و خانمان برانداز نیست و به معنی نوشدارو و برطرف کننده دردها به کار میرفت. تریاک وقتی در دوره قجر یا اندکی پیش از آن توسط انگلیس از افغانستان وارد ایران شد و دود کردنش در این سرزمین باب شد با توجه به آن که مسکنی است قوی و هر دردی را تسکین میدهد، نام تریاق را غصب کرد و به تدریج در افواه به تریاک بدل شد.
آقا مظفر کلی بنده را نیز خنداند.
لازم به ذکر است که تریاق بکار رفته در ادبیات که حاکی از استعمال آن در گذشته به عنوان پاد زهر مار و مسکن درد معجونی بوده از چندین گیاه دارویی که شقایق و خانواده هایی از این گیاه نیز در آن بکار برده میشد،و گرفتن شیره از آن گیاه و استعمال افیونی آن جهت نئشگی و امثالهم در آن روزگار باب نبوده!
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
طبق به هر چیزی که بشود چیزی را در آن چید گفته میشود مانند طبق هایی که دستفروشها کنار خیابان برپا میکنند به شکل چمدان باز/چینه دان
این واژه معرب در اصل تبوک بوده و به نظر طبقه عربی نیز از همین باشد.تبنگ و تنگان نیز گفته شده
طبقه:چینه،لایه
چه زیباست در نو شدن طبیعت، دل را با تابش نور شعر شاعران نو کنیم که هم بهار بیرون و هم بهار دل را رنگی ویژه می بخشد کلام قدسی آنان.....
بگشای در سرای بستان
بستان سرا
باغچه و باغ سر خانه.
خانۀ بزرگ که دارای گلها و درختان بسیار باشد.
درود
بیت سوم منظورش چی هست که زحمت ببرد
ز پیش ایوان
ممنونم
جناب مشتاق !
به پرده های اویخته شده جلوی ایوان (طاق و درگاه) بگو که کنار بروند و ایجاد مزاحمت نکنند .
مراد همان این است که که باید در بهار مشغول گوشه نشینی و خلوت نباشیم و پرده های موانع را بدریم و منظره تماشایی طبیعت در بهار را بنگریم!
موفق باشی!
در مصراعِ: منقل بگذار در شبستان
«بگذار» در این مصراع به معنای «رها کن» است. یعنی منقل را در شبستان به حال خود رها کن.
سلام
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم و عشق پنهان
معنیش چی میشه ؟
گرامی هیوا!
آواز دهل نهان نماند در زیر گلیم و عشق پنهان : صدای دهل آنقدر بلند و رسا ست که هر چه بخواهی خاموشش کنی باز به گوش می رسد، و عشق نیز پنهان نمی ماندو روزی بر ملا می گردد
سپاس
در مصراع دوم بیت چهارم... باید در باغ، چه میکند گل افشان باشد یعنی در باغ چه زیبایی ها رقم میزند ولی اگر بخوانیم در باغچه میکند گل افشان زیبایی شعر را بر هم میزنیم چون باغچه باغ کوچک است
با سلام و عرض تبریک سال نو محضر منور جمیع استادان عزیز فرهیخته،مشترکین گنجور
از ره برسیـد عیـد نـــوروز
فرخنده و شادمان و بهروز
پروانه و شمع و بلبل و گل
جمعند به دورهم ز دیـروز
وز ژاله بُــــــوَد جـام لبالب
اندر کفِ گل به صبحِ امروز
هفت سین و بهار و سبزه و گل
اقبال بلنــــــــد و بختِ پیــروز
وَز قــــدرِ رفیعِ لیلة القـــدر
بــزدای ز دل غمِ روان سوز
آواز هـَــزار و خنـــده ی گل
تقــدیم حضورتان همه روز
بر هم وطنان(عبودی)تبریک
ماه رمضان و عیــــد نــــوروز
با احترام و مبارکباد،دیوان ابوتراب عبودی،چاپ دوم
دنیا بکند به گل گلان را
سعدی بکند به دل گل افشان