اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای کودک خوبروی حیران
در وصف شمایلت سخندان
هوش مصنوعی: ای کودک زیبا و شگفتانگیز، نتوانستهام به درستی تو را توصیف کنم.
صبر از همه چیز و هر که عالم
کردیم و صبوری از تو نتوان
هوش مصنوعی: ما در برابر همه چیز و هر کسی صبر و تحمل را آموختهایم، اما از تو صبر نمیتوانیم داشته باشیم.
دیدی که وفا به سر نبردی
ای سخت کمان سست پیمان
هوش مصنوعی: دیدی که به حرفت عمل نکردی و با وجودی که ظاهراً به راستی پایبند بودی، اما در عمل نشان دادی که وفاداری نداری؟
پایان فراق ناپدیدار
و امید نمیرسد به پایان
هوش مصنوعی: دوری از محبوب به پایان نمیرسد و امید نیز به پایان این دوری نمیرسد.
هرگز نشنیدهام که کردهست
سرو آنچه تو میکنی به جولان
هوش مصنوعی: هرگز نشنیدهام که مانند تو، سرو هم اینگونه درخشانی و خود را به نمایش بگذارد.
باور که کند که آدمی را
خورشید برآید از گریبان
هوش مصنوعی: آیا ممکن است کسی باور کند که انسان میتواند از دل تاریکی و ناامیدی، همچون خورشید طلوع کند؟
بیمار فراق به نباشد
تا بو نکند به زنخدان
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که کسی که در حسرت جدایی و دوری از محبوبش است، تا زمانی که به او نزدیک نشود و بویی از او نگیرد، در رنج و بیماری باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر، فاصله و جدایی باعث آزار و درد اوست و تنها با نزدیکی و تماس میتواند آرامش پیدا کند.
وین گوی سعادت است و دولت
تا با که در افکنی به میدان
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که خوشبختی و خوش شانسی مانند گویی است که در میدان زندگی پرتاب میشود و امکان دارد به هر کسی برسد. این نشاندهنده این است که سرنوشت و سعادت میتواند به طور تصادفی به افراد مختلف تعلق گیرد.
ترسم که به عاقبت بماند
در چشم سکندر آب حیوان
هوش مصنوعی: نگران هستم که در پایان کار، آب حیات که به آن امید داشتم، در نظر سکندر بیفایده و بیاثر بماند.
دل بود و به دست دلبر افتاد
جان است و فدای روی جانان
هوش مصنوعی: دل عاشق به دست معشوق افتاده و زندگیام فدای زیبایی جانان است.
عاقل نکند شکایت از درد
مادام که هست امید درمان
هوش مصنوعی: عاقل هرگز از درد و رنج خود شکایت نمیکند، به شرطی که امیدی برای بهبودی داشته باشد.
بی مار به سر نمیرود گنج
بی خار نمیدمد گلستان
هوش مصنوعی: بدون وجود سختی و مشکلات، موفقیت و دستاوردی حاصل نمیشود. گنج به راحتی به دست نمیآید و گلستان نیز بدون خار و زخم نمیروید.
گر در نظرت بسوخت سعدی
مه را چه غم از هلاک کتان
هوش مصنوعی: اگر در نظر تو زیبایی مهبه آتش میسوزد، چه اهمیتی دارد که پارچههای کتان از بین بروند؟
پروانه بکشت خویشتن را
بر شمع چه لازم است تاوان
هوش مصنوعی: پروانه با عشق و اشتیاق خود را به شمع میسوزاند و نیازی نیست که منتظر عواقب کار خود باشد. عشق او چنان شدید است که تمام خطرات و هزینهها را نادیده میگیرد.
حاشیه ها
1388/06/13 20:09
نگین شکروی
بادرودوسپاس فراوان
مصراع دوم بیت هفتم"تا بو نکند به زنخدان"صحیح است . البته مصراع اول این بیت نیز در برخی مراجع بصورت" بیمار فراق به نگردد" نوشته شده است.
---
پاسخ: با تشکر از تحقیق شما، تصحیح شد.
درود به همه
میشه لطفا کسی مصرع دوم از بیت هفتم رو برای من معنی کنه
....تا بو نکند به زنخدان....
1395/01/05 19:04
حُسام الدین
سلام بر شما
سهل است ، تا بو نکند، بِه (میوه) زنخدان .
تا از معشوق کامجویی نکند، به (بهتر) نمی شود .
1396/03/10 12:06
فرخ مردان
شاید مفید باشه:
(از دهخدا، ذیل کتان/کتّان):
...(غیاث اللغات ) جامه ای است معروف که شاعران پاره شدن آن به سبب نور ماه گفته اند و بعضی گویند که مکرر آزموده شده که این معنی را اصل نیست و بعضی گویند که...آن جامه در مهتاب قوت ندارد.
نخدان به معنی چانه هست
و به نیز به معنی نیک...
تا بو نکند به زنخدان
نخدان بیمعنی است و زنخدان است که به معنی چانه می باشد. بهِ زنخدان، اضافۀ تشبیهی است، زنخدان به میوۀ به تشبیه شده که میوهای خوشبوست. و مقصود مصراع کام گرفتن معشوق میباشد. بیمار عشق تنها با کام گرفتن از معشوق خوب و سلامت میشود. به در مصراع اول به معنی خوب و سالم است.
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد
و گر بریزد کتان چه غم خورد مهتاب
1403/08/22 00:10
جلال ارغوانی
تاهست زمان وچرخ گردان
تا روز پی شب است تابان
انگشت ملائک است درکام
از گفته سعدی اند حیران