گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۶

ای کودک خوبروی حیران
در وصف شمایلت سخندان
صبر از همه چیز و هر که عالم
کردیم و صبوری از تو نتوان
دیدی که وفا به سر نبردی
ای سخت کمان سست پیمان
پایان فراق ناپدیدار
و امید نمی‌رسد به پایان
هرگز نشنیده‌ام که کرده‌ست
سرو آنچه تو می‌کنی به جولان
باور که کند که آدمی را
خورشید برآید از گریبان
بیمار فراق به نباشد
تا بو نکند به زنخدان
وین گوی سعادت است و دولت
تا با که در افکنی به میدان
ترسم که به عاقبت بماند
در چشم سکندر آب حیوان
دل بود و به دست دلبر افتاد
جان است و فدای روی جانان
عاقل نکند شکایت از درد
مادام که هست امید درمان
بی مار به سر نمی‌رود گنج
بی خار نمی‌دمد گلستان
گر در نظرت بسوخت سعدی
مه را چه غم از هلاک کتان
پروانه بکشت خویشتن را
بر شمع چه لازم است تاوان

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کودک خوبروی حیران
در وصف شمایلت سخندان
هوش مصنوعی: ای کودک زیبا و شگفت‌انگیز، نتوانسته‌ام به درستی تو را توصیف کنم.
صبر از همه چیز و هر که عالم
کردیم و صبوری از تو نتوان
هوش مصنوعی: ما در برابر همه چیز و هر کسی صبر و تحمل را آموخته‌ایم، اما از تو صبر نمی‌توانیم داشته باشیم.
دیدی که وفا به سر نبردی
ای سخت کمان سست پیمان
هوش مصنوعی: دیدی که به حرفت عمل نکردی و با وجودی که ظاهراً به راستی پایبند بودی، اما در عمل نشان دادی که وفاداری نداری؟
پایان فراق ناپدیدار
و امید نمی‌رسد به پایان
هوش مصنوعی: دوری از محبوب به پایان نمی‌رسد و امید نیز به پایان این دوری نمی‌رسد.
هرگز نشنیده‌ام که کرده‌ست
سرو آنچه تو می‌کنی به جولان
هوش مصنوعی: هرگز نشنیده‌ام که مانند تو، سرو هم اینگونه درخشانی و خود را به نمایش بگذارد.
باور که کند که آدمی را
خورشید برآید از گریبان
هوش مصنوعی: آیا ممکن است کسی باور کند که انسان می‌تواند از دل تاریکی و ناامیدی، همچون خورشید طلوع کند؟
بیمار فراق به نباشد
تا بو نکند به زنخدان
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که کسی که در حسرت جدایی و دوری از محبوبش است، تا زمانی که به او نزدیک نشود و بویی از او نگیرد، در رنج و بیماری باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر، فاصله و جدایی باعث آزار و درد اوست و تنها با نزدیکی و تماس می‌تواند آرامش پیدا کند.
وین گوی سعادت است و دولت
تا با که در افکنی به میدان
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که خوشبختی و خوش شانسی مانند گویی است که در میدان زندگی پرتاب می‌شود و امکان دارد به هر کسی برسد. این نشان‌دهنده این است که سرنوشت و سعادت می‌تواند به طور تصادفی به افراد مختلف تعلق گیرد.
ترسم که به عاقبت بماند
در چشم سکندر آب حیوان
هوش مصنوعی: نگران هستم که در پایان کار، آب حیات که به آن امید داشتم، در نظر سکندر بی‌فایده و بی‌اثر بماند.
دل بود و به دست دلبر افتاد
جان است و فدای روی جانان
هوش مصنوعی: دل عاشق به دست معشوق افتاده و زندگی‌ام فدای زیبایی جانان است.
عاقل نکند شکایت از درد
مادام که هست امید درمان
هوش مصنوعی: عاقل هرگز از درد و رنج خود شکایت نمی‌کند، به شرطی که امیدی برای بهبودی داشته باشد.
بی مار به سر نمی‌رود گنج
بی خار نمی‌دمد گلستان
هوش مصنوعی: بدون وجود سختی و مشکلات، موفقیت و دستاوردی حاصل نمی‌شود. گنج به راحتی به دست نمی‌آید و گلستان نیز بدون خار و زخم نمی‌روید.
گر در نظرت بسوخت سعدی
مه را چه غم از هلاک کتان
هوش مصنوعی: اگر در نظر تو زیبایی مهبه آتش می‌سوزد، چه اهمیتی دارد که پارچه‌های کتان از بین بروند؟
پروانه بکشت خویشتن را
بر شمع چه لازم است تاوان
هوش مصنوعی: پروانه با عشق و اشتیاق خود را به شمع می‌سوزاند و نیازی نیست که منتظر عواقب کار خود باشد. عشق او چنان شدید است که تمام خطرات و هزینه‌ها را نادیده می‌گیرد.

خوانش ها

غزل ۴۴۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۴۶ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۴۶ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۴۴۶ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۴۴۶ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۴۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۴۶ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1388/06/13 20:09
نگین شکروی

بادرودوسپاس فراوان
مصراع دوم بیت هفتم"تا بو نکند به زنخدان"صحیح است . البته مصراع اول این بیت نیز در برخی مراجع بصورت" بیمار فراق به نگردد" نوشته شده است.
---
پاسخ: با تشکر از تحقیق شما، تصحیح شد.

1395/01/05 17:04
هیوا

درود به همه
میشه لطفا کسی مصرع دوم از بیت هفتم رو برای من معنی کنه
....تا بو نکند به زنخدان....

1395/01/05 19:04
حُسام الدین

سلام بر شما
سهل است ، تا بو نکند، بِه (میوه) زنخدان .
تا از معشوق کامجویی نکند، به (بهتر) نمی شود .

1395/01/11 12:04
هیوا

ممنونم حسام الدین

1396/03/10 12:06
فرخ مردان

شاید مفید باشه:
(از دهخدا، ذیل کتان/کتّان):
...(غیاث اللغات ) جامه ای است معروف که شاعران پاره شدن آن به سبب نور ماه گفته اند و بعضی گویند که مکرر آزموده شده که این معنی را اصل نیست و بعضی گویند که...آن جامه در مهتاب قوت ندارد.

1396/04/25 11:06
سروش

نخدان به معنی چانه هست
و به نیز به معنی نیک...

1399/06/14 00:09
فرح

تا بو نکند به زنخدان
نخدان بیمعنی است و زنخدان است که به معنی چانه می باشد. بهِ زنخدان، اضافۀ تشبیهی است، زنخدان به میوۀ به تشبیه شده که میوه‌ای خوشبوست. و مقصود مصراع کام‌ گرفتن معشوق می‌باشد. بیمار عشق تنها با کام گرفتن از معشوق خوب و سلامت میشود. به در مصراع اول به معنی خوب و سالم است.

1402/06/04 22:09
غبار ..

اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

و گر بریزد کتان چه غم خورد مهتاب

1403/08/22 00:10
جلال ارغوانی

تاهست زمان وچرخ گردان

تا روز پی شب است تابان

انگشت ملائک است درکام

از گفته سعدی اند حیران