غزل شمارهٔ ۴۳۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۴۳۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۳۴ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۳۴ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۴۳۴ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۴۳۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۴۳۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۳۴ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
آواز زیبای این جاودان شعر... در برنامه گلهای جاویدان شماره 131 با صدای استاد قوامی
تصنیف بسیار زیبا با سه تار پرویز مشکاتیان بزرگ و محمد موسوی تکرارنشدنی و آواز خسرو ایران استاد شجریان ماندگار.
در بیت اول به جای واژه "خلق "واژه "غیر" صحیح است
ما در خلوت به روی غیر ببستیم...از منظر زیبایی شناسی نیز وزن زیباتری داری
با درود
در بیت نخست به جای " خلق " ،" غیر " درست است زیرا قرار نیست کسی با خلق (همه ی مردم ) خلوت کند و روال بر این بوده که با برگزیده ای از میان مردم خلوت نماید . به عبارت دیگر ، دیدار با خلق را نمی توان خلوت نامید .
با درود به دوستان گرامی. بنظر میاد کلمه "خلق" بیشتر افاده معنا می کنه در بیان عشق شاعر و نیز ایجاد تقابل میان خلق از یکسوی و معشوقه اش از دیگر سوی. و البته که قرار نیست شاعربا خلقی خلوت کنه که برعکس بر آن است که تنها با یکی خلوت و کند و به شوقش در به روی خلقی ببندد.
ما درِ خلوت به روی خلق ببستیم/از همه باز آمدیم و با تو نشستیم
هر چه نه پیوند یار بود بریدیم/وآنچه نه پیمان دوست بود شکستیم
مردم هشیار از این معامله دورند/شاید اگر عیب ما کنند که مستیم
مالک خود را همیشه غصه گدازد/ ملک پری پیکری شدیم و برستیم
شاکر نعمت به هر مقام که بودیم/ داعی دولت به هر طریق که هستیم
در همه چشمی عزیز و نزد تو خواریم / در همه عالم بلند و پیش تو پستیم
ای بت صاحب دلان مشاهده بنمای / تا تو ببینیم و خویشتن نپرستیم
دیده نگه داشتیم تا نرود دل / با همه عیاری از کمند نجستیم
دوستی آن است سعدیا که بماند / عهد وفا هم بر این قرار که بستیم
تصحیح یوسفیخلق اگر زبوی گل مستند
ما زگفته سعدی ببن مستیم