گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۴

من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
بپرس حال من آخر چو بگذری روزی
که چون همی‌گذرد روزگار مسکینم؟
من اهل دوزخم ار بی تو زنده خواهم شد
که در بهشت نیارد خدایْ غمگینم
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم
چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به
شب فراق منه شمعْ پیش بالینم
ضرورت است که عهد وفا به سر برمت
و گر جفا به سر آید هزار چندینم
نه هاونم که بنالم به کوفتی از یار
چو دیگ بر سر آتش نشان که بنشینم
بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان
به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم
چو بلبل آمدمت تا چو گل ثنا گویم
چو لاله لال بکردی زبان تحسینم
مرا پلنگ به سرپنجه اِی نگار نکشت
تو می‌کشی به سر پنجهٔ نگارینم
چو ناف آهو خونم بسوخت در دل تنگ
برفت در همه آفاق بوی مُشکینم
هنر بیار و زبان آوری مکن سعدی
چه حاجت است بگوید شکر که شیرینم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
هوش مصنوعی: من توانایی صبر کردن برای نشستن به دور از تو را ندارم و هیچکس دیگری را نمی‌توانم برگزینم.
بپرس حال من آخر چو بگذری روزی
که چون همی‌گذرد روزگار مسکینم؟
هوش مصنوعی: از تو خواهش می‌کنم حال مرا بپرسی، وقتی روزی از کنارم می‌گذری، آن روزی که روزگار بی‌چاره‌ای مثل من را می‌بیند؟
من اهل دوزخم ار بی تو زنده خواهم شد
که در بهشت نیارد خدایْ غمگینم
اگر بدون تو در روز حشر زنده شوم، اهل عذاب و جهنم هستم؛ که من غمگین و دل مرده را خداوند به بهشت نخواهد برد.
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چه بگویم، تو برای من مانند دو چشم هستی و بدون وجود باارزشت هیچ‌چیز در دنیا برایم معنا ندارد.
چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به
شب فراق منه شمعْ پیش بالینم
هوش مصنوعی: اگر چهره‌ی دوست را نبینی، بهتر است که جهان را هم نبینی. در شب جدایی، شمع را کنار بالینم نگذار.
ضرورت است که عهد وفا به سر برمت
و گر جفا به سر آید هزار چندینم
هوش مصنوعی: لازمه است که به وعده خود وفا کنی و اگر بیوفایی کنی، من چه بسا دچار زحمت و سختی می‌شوم.
نه هاونم که بنالم به کوفتی از یار
چو دیگ بر سر آتش نشان که بنشینم
هوش مصنوعی: من مثل هاونی نیستم که از درد فراق یار ناله کنم، مثل دیگی که روی آتش است و منتظر است تا پر از غذا شود، من نیز منتظرم بمانم و آرامش پیدا کنم.
بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان
به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم
هوش مصنوعی: ای گردش زمان، بر سر من بگرد و هر گونه آزاری که می‌توانی به من برسان. من همچنان سنگ زیرین تو هستم و بر اثر این آزردگی‌ها از سرم کم نمی‌شود.
چو بلبل آمدمت تا چو گل ثنا گویم
چو لاله لال بکردی زبان تحسینم
هوش مصنوعی: من به تو به مانند بلبل نزدیک شدم تا تو را ستایش کنم، اما تو مثل لاله زبانت را بسته‌ای و نتوانستی از زیبایی‌ات سخن بگویی.
مرا پلنگ به سرپنجه اِی نگار نکشت
تو می‌کشی به سر پنجهٔ نگارینم
هوش مصنوعی: تو با زیبایی‌ها و لطافت‌هایم به گونه‌ای می‌کشی که پلنگ با قدرت و چنگال‌هایش نمی‌تواند مرا از پای درآورد.
چو ناف آهو خونم بسوخت در دل تنگ
برفت در همه آفاق بوی مُشکینم
هوش مصنوعی: وقتی که قلبم به خاطر درد و شوق به یاد آهو سوخت، عطر خوشم در تمام دنیا پخش شد.
هنر بیار و زبان آوری مکن سعدی
چه حاجت است بگوید شکر که شیرینم
هوش مصنوعی: خودت را با هنر و مهارت نشان بده و نیازی نیست که بگویی چقدر با استعدادی، چون خودم می‌دانم که چقدر شیرین و دلپذیر هستم.

خوانش ها

غزل ۴۲۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۴۲۴ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۲۴ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۲۴ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۴۲۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۴۲۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۲۴ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1393/10/08 10:01

واقعاً که سعدی شیرین سخن است ؛ روح اش شاد و یاد اش گرامی باد که با هر غزل اش نشاط می آفریند.

1394/02/26 01:04
ناشناس

یک نکته در مورد بیت اخر.شکر نیز چون شیرین نام معشوقه دیگر خسو پرویز است. با این توضیح ایهام در هر دو کلمه معنی بیت را بسیار فراتر برد ,
ارادتمند, فروتن,

1394/02/10 20:05
حسین

خیر در بیت آخر ایهام.وجود ندارد. برای ایهام باید هر دو معنی از بیت مفهوم گردد.در حالی که معنی شیرین خانم و شکر خانم (!!) اصلا نمیتواند تناسبی با مفهوم بیت داشته باشد.

1394/02/15 16:05
فروتن

دوست گرامی شما معنی ایهام را نمیدانید . وهمچنین معنی ابهام را لطفا از کتاب فنون بلاغت جلال همایی , ویا حدایق السحر رشید وطواط اول معنی ایهام ایهام را بیاموزید سپس به اظهار نظر بپردازید. برپهنه در یا نتوان مشق شنا کرد. کسی حق دارد در باره سعدی حرف بزند که کمی صنایع لفظی و معنوی را مطالعه کرده باشد.

1394/03/31 15:05
امین

درود به جناب فروتن عزیز، ولی حرف حسین در مورد نبودن ایهام در بیت آخر درسته. کتابهایی که نام بردید رو احتمالا باید دوباره یه نگاه مجدد بیاندازید که خدای نکرده در مورد معنی ایهام سوء تفاهمی براتون پیش نیومده باشه

1394/12/21 16:02
احمد رحمت بر

بیت 10:
«مرا پلنگ به سر پنجه ای نگار نکشت» بهتر است بین سر و پنجه فاصله گذاشته شود تا نادرست خوانده نشود. در نسخه چاپی زیر نیز این نیز فاصله لحاظ شده است:
کلیات سعدی از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی، نشر ققنوس، 1366

1401/05/02 01:08
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

درود

در مصرع اول بدون فاصله صحیح است چون یک کلمه است

در مصرع اول سرْپنجه

در مصرع دوم سرِ پنجه باید جدا باشد

1395/09/13 01:12
ذبیح اله رنجبر

ایهام تناسب در واژه های شکر و شیرین وجود دارد

1395/11/01 10:02
علی اکبر

حقیقتا کلام شیخ بسیار زیباست و لذت بخش

1396/01/02 00:04
سینا

پیشنهاد میکنم اجرای این شعر رو با صدای زیبای افتخاری در آلبوم آتش دل از دست ندهید

1396/02/21 15:05
سام

واژۀ «شکر» در صورتی می‌تواند محل ایهام تناسب باشد که معنای مورد نظر واژۀ «شیرین»، معشوقۀ فرهاد باشد نه مزۀ معروف. مراد سعدی در بیت مورد نظر که عرصۀ بحث و جدال دوستان شده، آن است که مزۀ شیرینی در شکر ذاتی است و این تمثیلی است برای بیان فصاحت و بلاغت خدادادی شاعر شیرین سخن. پس بیت از ایهام تناسب پیراسته است چون ایهام تناسب آن است که واژۀ ایهام‌دار در معنی غیر مورد نظر با لفظ یا الفاظی در کلام تناسب داشته باشد؛ حال آنکه در این بیت شکر و شیرین در معنی مادۀ سفید و مزۀ معروف هستند.
البته بدیع‌دانان معاصر دایرۀ ایهام را بسی فراتر برده‌اند و حتی برای ایهام تناسب نیز گونه‌هایی در نظر گرفته‌اند. گویا نخستین بار دکتر انوری در کتاب «یک قصه بیش نیست» به گونۀ دوم ایهام تناسب اشاره کرده‌ که دکتر کزازی آن را چنین تعریف می‌کند: «آن است که دو واژه در بیت به کار برده شده باشد که هر کدام دو معنا داشته باشند؛ اما سخنور تنها یک معنا را از آنها خواسته باشد. پس، آن دو در دو معنای خواسته نشده با یکدیگر پیوند و همبستگی داشته باشند» (کزازی، 1373: 138 ـ 139)؛ دکتر غنی پور ملکشا نیز این گونۀ دوم را «ایهام در ایهام تناسب» می‌نامد. پس می‌توان گفت شکر و شیرین در معانی غیر مورد نظر یعنی «معشوقه‌های خسرو»، ایهام در ایهام تناسب را پدید می‌آورند.
منبع: پایان نامۀ «بررسی ایهام در آثار سعدی» به قلم نوح پیرسراندیب و راهنمایی دکتر عبیدی نیا

1396/06/02 22:09
علی احمدی

این شعر رو چه زیبا استاد علی اصغر شاهزیدی به همراهی استاد شهناز در یک اجرای خصوصی خونده.
اهنگی که کمتر شبیهش به گوش رسیده .

1399/10/16 22:01
علی

کلاس درس شجریان با معصومه مهرعلی

1400/03/08 23:06
ملیکا رضایی

بیت آخر ایهام ندارد .من با توجه به آموخته های خویش در طی تحصیل دارم میدانم که ایهام آرایه ای ست که حداقل دو معنی را در شعر و متنی میدهد .ایهام به معنی گمان افکندن و سر دو راهی قرار دادن است و اگر در بیتی یا جمله ای با کلمه ای روبه رو گردیم که حداقل دو معنی را بدهد و داشته باشد و هر دو معنی در شعر و بیت و جمله قابل قبول و صحیح باشد ایهام هست .و خب پس تا اینجا میتوان گفت که ایهام آوردن واژه ای است با حداقل دو معنی که هر دو معنی آن نیز مورد نظر شاعر بوده باشد.مثال :

آواز تیشه امشب از بیستون نیامد 

گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد 

حزین لاهیجی

در این بیت از حزین لاهیجی شیرین ایهام هست و به دو معنی خوش و نام معشوق فرهاد هست و هر دو معنی را میتوان در شعرجاگذاری کرد :

امشب صدای تیشه از کوه بیستون نمیآید احتمالا 1)فرهاد به خواب خوش رفته است 2)به خواب شیرین (معشوقه اش )رفته است .

پس باید آرایه ای ست که دو معنی بدهد وهر دو معنی در شعر جاگذاری گشت و صحیح باشد .

 

1400/03/08 23:06
ملیکا رضایی

شکر در دو معنی هست :1)ماده سفید شیرین2)نام همسر خسرو 

1401/05/29 21:07
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

ارتباطی بین شکر با معشوقه خسروپرویز وجود ندارد یعنی نباید وجود داشته باشد

آخر چرا یک معشوقه باید خود را دیگر معشوقه خسروپرویز معرفی کند؟ حس حسادت بین زن ها هیچگاه چنین اجازه ای به شکر نمی دهد که بگوید من شیرین (معشوقه دیگر) هستم

هرکدام از معشوقه ها چشم دیدن دیگری را ندارد چه رسد که خود را او بداند

شکر صرفا فقط در معنای همان شکر است که ماده ای شیرین است البته ممکن است برای کسی تداعی معانی داشته باشد ولی تناسب بین شکر و شیرینی در ذات این دو کلمه است

سعدی می فرماید

سعدی نیاز نیست زیاد خودت را و سخنت را وصف کنی چون سخنت شیرینی را در خود دارد و نیاز به معرفی شیرینی آن نیست.

این یک ایهام زیباست که هم کلمه «سهل» ایهام دارد و هم با بادیه تناسب دارد

هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن

1402/02/03 17:05
حمید ستوده

من به اشعار شیخ اجل از همه لحاظ بگونه ای دلباخته و شیدا هستم که هیچ کلامی از آسمانی و زمینی را همپا و همتای غزلیات او نمیدانم، چرا؟ آنراهم نمیدانم

1402/09/01 06:12
یوسف شیردلپور

چه بیت نابی: درواقع وقتی  مطیع و فرمان بر کسی باشی وقتی که عاشق از همه چیز از برای رسیدن به معشوق میگذر  می‌گوید که من که دربست در اختیارم چه خواهی مختاری، 

بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان

به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم 👌👌

اجرای خصوصی شجریان نرگس مست موسوی دنیایی خود یعنی تفسیر وتحلیل این شعر وغزل فوق العاده است 💕💕💐💐💐

1403/02/29 12:04
مهدی سید شبستری

این شعر توسط سحر محمدی در آواز ابوعطا به زیبایی هرچه تمام تر اجرا شده است. دوستان اگر در گوگل جست‌و‌جو کنند پیدا خواهند کرد.

1403/09/02 22:12
مجتبی قدیانی

چو بلبل آمدمت تا چو گل ثنا گویم

چو لاله لال بکردی زبان تحسینم

بسیار زیباست، البته مشخص نیست زبان عاشق در عظمت معشوق لال شده یا در درشتی و تندی او...

 

1403/10/08 23:01
جلال ارغوانی

کسی به ظرافت سعدی نمی یابم

که قطره شبنم زروی گل چینم 

1403/12/05 19:03
زینب روزبهانی فر

واقعا کی به این فکر افتاده که ترجمه های هوش مصنوعی رو برای اشعار بگذاره، به نظرم بهتره این قسمت حذف بشه چون انقدر اشتباه هست معنی ها که ممکنه باعث به اشتباه افتادن نسل جدید که خیلی به هوش مصنوعی تکیه دارن بشه، برای این که به شدت و وخامت اشتباهات هوش مصنوعی تو معنی کردن پی ببرید معنی بیت دوم و سوم رو بخونید، بیت سوم: در بهشت هم نمی خواهم خدا غمگین باشد؟!!!

1404/01/10 01:04
امیرحسین محمودی

درود، یک قطعه بسیار زیبا از این شعر هم در آواز ابوعطا با صدای بانو سحر محمدی بروجردی و تار و آهنگسازی کیارش روزبهانی در آلبوم "آواز در سایه" منتشر شده است که متاسفانه نتوانستم ثبت کنم چون در لیست وجود نداشت.