غزل شمارهٔ ۴۲۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۴۲۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۲۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۲۲ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۴۲۲ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۴۲۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۲۲ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۴۲۲ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
مصرع دهم اشتباه نوشته شده اینجوری اشکال وزنی ایجاد میشه
"کآتش به قلم درفَتَد از سوز درونم.."
به نظر من به این شکل باید باشه
انگشت خاییدن کنایه از حسرت خوردن و پشیمانیست و ندامت و افسوس
بیمست چو شرح غم عشق تو نویسم
کآتش به قلم (در فتد) از سوز درونم
آنان که شمردند مرا عاقل و هشیار
(گو) تا بنویسند گواهی به جنونم
بگذشت ده انگشت فروبرده به خونم
لطفا معنی این نیمه بیت چیست ؟
Dana Taha عزیز
اگر اینطور بخوانیم معنی می دهد:
آن کس که از او صبر محال است و سکونم
بگذشت ، ده انگشت فروبرده به خونم
آنکه صبر و آرامش مرا گرفته ، در حالی که ده انگشت اش به خون من آغشته است ، از من گذشت و رفت
زنده باشی
Dana Taha عزیز
پاسخ شما در دست باز بینی ست
نمی دانم چرا تمام حاشیه های این حقیر که پاسخ سؤالات دوستان است به باز بینی میرود
سپازگزارم حسین جان دستت در نکونه.
سلام...
مشنو که همه عمر جفا برده ام از کس
جز بر سر کوی تو که دیوار زبونم یعنی چی؟؟
مشنو که همه عمر جفا بردهام از کس
جز بر سر کوی تو که دیوار زبونم
باور میکنی در تمام عمرم تن به ستم و سکوت در برابر هیج کس نداده ام جز بر سر کوی تو که مانند دیوار خاموش و خوارم
برای فهمیدن دیوار زبون به مثل های زیر نگاه کنید:
فلانی مثل دیوار است:ساکت و لال است
مگر با دیوار حرف میزنم: مگر نمیشنوی که ساکتی
سعدی هم میگوید فقط در برابر تو هست که مانند دیوار ساکت ساکتم و تن به خواری میدهم
7 عزیز
فوق العاده هستی, کاش بیشتر می نوشتی مثل رضا ساقی/ساقی/سید علی ساقی در حاشیه های غزل های حافظ.
شاد و تندرست باشید
آنان که شمردند مرا عاقل و هشیار
کو تا بنویسند گواهی به جنونم.....!
گویند که سعدی سخنش راحت جانست
زین جمله که گویند یقیقا بفزونم