گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱۹

مرا تا نقره باشد می‌فشانم
تو را تا بوسه باشد می‌ستانم
و گر فردا به زندان می‌برندم
به نقد این ساعت اندر بوستانم
جهان بگذار تا بر من سر آید
که کام دل تو بودی از جهانم
چه دامن‌های گل باشد در این باغ
اگر چیزی نگوید باغبانم
نمی‌دانستم از بخت همایون
که سیمرغی فتد در آشیانم
تو عشق آموختی در شهر ما را
بیا تا شرح آن هم بر تو خوانم
سخن‌ها دارم از دست تو در دل
ولیکن در حضورت بی زبانم
بگویم تا بداند دشمن و دوست
که من مستی و مستوری ندانم
مگو سعدی مراد خویش برداشت
اگر تو سنگدل من مهربانم
اگر تو سرو سیمین تن بر آنی
که از پیشم برانی من بر آنم
که تا باشم خیالت می‌پرستم
و گر رفتم سلامت می‌رسانم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا تا نقره باشد می‌فشانم
تو را تا بوسه باشد می‌ستانم
هوش مصنوعی: من تا زمانی که نقره وجود داشته باشد، از خودم می‌ریزم و به تو می‌دهم؛ و تو هم تا زمانی که امکان بوسیدن باشد، از من می‌گیری.
و گر فردا به زندان می‌برندم
به نقد این ساعت اندر بوستانم
هوش مصنوعی: اگر فردا مرا به زندان ببرند، این لحظه را در باغ به خوشی و لذت می‌گذرانم.
جهان بگذار تا بر من سر آید
که کام دل تو بودی از جهانم
هوش مصنوعی: بگذار دنیا بگذرد تا آنچه می‌خواهم برایم پیش بیاید، چون آنچه تو از دنیا می‌خواستی، من بودم.
چه دامن‌های گل باشد در این باغ
اگر چیزی نگوید باغبانم
هوش مصنوعی: در این باغ، حتی اگر گل‌های زیبا و دل‌انگیزی وجود داشته باشد، بدون صحبت و بیان احساسات باغبان، آن‌ها ارزشی نخواهند داشت.
نمی‌دانستم از بخت همایون
که سیمرغی فتد در آشیانم
هوش مصنوعی: نمی‌دانستم که از خوش‌شانسی‌ام، پرنده‌ای ویژه و زیبا به خانه‌ام خواهد آمد.
تو عشق آموختی در شهر ما را
بیا تا شرح آن هم بر تو خوانم
هوش مصنوعی: تو در شهر ما عشق را به ما آموختی، بیا تا داستان آن را نیز برایت بگویم.
سخن‌ها دارم از دست تو در دل
ولیکن در حضورت بی زبانم
هوش مصنوعی: من در دل از تو حرف‌های زیادی دارم، اما وقتی کنار تو هستم، زبانم بند آمده است.
بگویم تا بداند دشمن و دوست
که من مستی و مستوری ندانم
هوش مصنوعی: باید بگویم تا هم دشمن و هم دوست بفهمند که من نه حالتی از مستی دارم و نه چیزی را پنهان می‌کنم.
مگو سعدی مراد خویش برداشت
اگر تو سنگدل من مهربانم
هوش مصنوعی: نگو که سعدی به آرزوی خود رسید، چون اگر تو سنگدل هستی، من دلرحم و مهربانم.
اگر تو سرو سیمین تن بر آنی
که از پیشم برانی من بر آنم
هوش مصنوعی: اگر تو با زیبایی و لطافت خود، از نزد من بروی، من هم اشتیاق دارم که به دنبال تو بروم.
که تا باشم خیالت می‌پرستم
و گر رفتم سلامت می‌رسانم
هوش مصنوعی: تا زمانی که در زندگی‌ام هستی، به یاد تو و خاطراتت زندگی می‌کنم و اگر روزی از من جدا شوی، به فکر تو و سلامتم خواهم بود.

خوانش ها

غزل ۴۱۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۱۹ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۴۱۹ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۱۹ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۴۱۹ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۱۹ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۴۱۹ به خوانش فاطمه زندی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"آواز گل فریاد"
با صدای علیرضا افتخاری (آلبوم همسایه)

حاشیه ها

1392/02/12 21:05
پسرک

این چکامه ی زیبا با صدای زنده یاد تاج اصفهانی واقعا شنیدنیه

1394/10/08 00:01

این شعر را استاد علیرضا افتخاری در کنسرتی که در تهران در دهه 70 اجرا کرده اند، بسیار زیبا اجرا کرده که فوق العاده است.

1396/01/08 18:04
مجتبی شیخی هفشجانی

قسمت‌هایی از این شعر را استاد افتخاری در آلبوم همسایه به عطا الله جنگوک در مایه دشتی و به زیبایی اجرا نموده اند.

1396/11/10 02:02
حامد

مرحوم استاد اقبال السلطان هم چند بیت این شعر رو در دشتی خوندن فوق العاده.

1398/04/18 00:07
شهاب

جهان بگذار تا بر من سر آید
که کام دل تو بودی از جهانم
قطعا شاه بیتش هست چقدر زیباست و تا درون روح نفوذ میکند و حک میشود

1401/10/07 22:01
جهن یزداد

هرچه  نگاه کردم هرچه  که پارسی تر باشد شیرین تر و بهترست ه در شهنامه چه سعدی چه حافظ -
خانه یار سنگذل اینست
 هر که سر میزند به دیوارش
-
شاخی که سر به خانه همسایه میبرد
 تلخی بر اورد گرش از بیخ برکنی
خواهی که پای بست نگردی بدام دل
با مرغ شوخ دیده مکن همنشیمنی
 گیرم که بر کنی دل سنگین به مهر دوست
مهر از دلم چگونه توانی که برکنی
خواهی که دل به کس ندهی دیده ها بدوز
 پیکان چرخ را سپری باید اهنی

1401/11/25 19:01
شیرینکام

با درود

در بیت 10 سه فعل وجود دارد که دو فعل برآنی در مصرع اول و برآنم در مصرع دوم صیغه های مختلف یک فعل هستند اما فعل برانی در مصرع دوم از مصدر راندن با دو فعل دیگر متفاوت است در عین حال در مصرع دوم رقص ضمیر یا جهش ضمیر مشاهده میشود یعنی «که از پیشم برانی» در اصل «که از پیش برانیم» میباشد 

بنظر بنده ابیات 10 و 11 موقوف المعانی هستند که از جمله «من برآنم» در انتهای بیت 10 حاصل میشود من برآن هستم که «که تا باشم خیالت ....»

1402/02/13 23:05
نادر..

که تا باشم، خیالت را پرستم

و گر رفتم، سلامت را رسانم..

1403/09/08 20:12
محنام :)

این شعر سعدی خیلی قشنگه :))

1403/10/07 15:01
جلال ارغوانی

مرا سعدی شیرین گو بگویند

که میراث گران سنگ جهانم