غزل شمارهٔ ۴۰۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۴۰۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۰۹ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۴۰۹ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۰۹ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۰۹ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۴۰۹ به خوانش سیاوش علی شاه پور
غزل شمارهٔ ۴۰۹ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۴۰۹ به خوانش نازنین بازیان
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
گر به خون تشنه ای اینک من سر باکی نیست
که به فتراک تو به زان که بود بز بدنم
سر به پیش قدمت پیش کش آرم لیکن
ناز چشمت چه گران سر نبرد از بدنم
سالیانسیت که پینداشمت در بر خویش
صبح رسوایم امد که همه خویشتنم
شور عشقت به فغان گر برسانم بر عرش
چه توان گفت که بیراهه نشین راهزنم.
دوش با ساقی مجلس سخنی کردم باز
آنچنان سوخت مرا تا که دگر من نه منم
این شعر آدمی را سوی اندیشه حسین حلاج می برد و فریاد انالحق . که هرچه هست تویی ، محیط تویی و من هیچی در کل وجود تو ای خدای تبارک و تعالی .
برشکست از من و از رنج دلم باک نداشت
من نه آنم که توانم که از او برشکنم
من را کنار زد و از رنج دلم باک نداشت ولی من نمیتوانم از او کناره جویی کنم
لب سعدی و دهانت ز کجا تا به کجا
این قدر بس که رود نام لبت بر دهنم
نشدنی است دهانم به لبت برسد به همین راضی ام که نام لبت در دهانم آید
عاشق این بیت از شعرم.آدمو این شعر به ی دنیای دیگه میبره و از خود بیخود میکنه.درود بر سعدی بزرگ.
گر همین سوز رود با من مسکین در گور
خاک اگر بازکنی سوخته یابی کفنم
مرد و زن گر به جفا کردن من برخیزند
گر بگردم ز وفای تو نه مردم که زنم
از سعدی بزرگ متعجب هستم که چرا اینقدر زن را کوچک میشمرده ، البته این تنها بیتی نیست که زن را بی ارزش نشان داده . در گلستانش هم فراوان دارد
آقا یا خانم یاسی
اگر انتظار ارید که سعدی مثل شما فمنیست بوده باشد زهی خیال باطل . جرا که در عهد سعدی حتی چنین تفکری وجود نداشته است. مضافا سعدی در مقام اثبات چیزی از طریق مثال زدن است. طبیعی است بین زن ومرد از لحاظ ظاهر و از لحاظ بیولوژیک تفاوت هائی است.
زبان در بند ذهنیت جامعه است نمیتوان گفت نازنی کردن ۰یا جوانزنی - ایا فمنیستها و روشنفکرهای نمیگویند نامرد ؟ یا جوانمردی -یا مردانگی ؟ این چیزها چه پیوندی باکوچک شمردن زنان دارد
گرامی جهن یزداد! با شما موافق نیستم، نامرد، مردانگی و جوانمردی در مقوله ی تحقیر زنان نمی گنجد، لغاتی ست ساخته شده در مورد شجاعت و بخشش، ولی زمانی که می گوییم از زن کمتر، تحقیر و توهینی ست به زن و خانواده
درود
حضرت سعدی ،حکیم سخن است..اما در روزگاری که ایشان زندگی می کرده..زن چنین جایگاهی داشته..و به نظرم نمیشود بر او خُرده گرفت...گنجینه ای که به جامعه بشری عرضه داشته را باید دید...
با وجودش ز من آواز نیاید که منم...
در بر یار زبان بسته تر از سنگ وگلم
خلق گویند که من سعدی شیرین سخنم