غزل شمارهٔ ۳۹۵
گر من ز محبتت بمیرم
دامن به قیامتت بگیرم
از دنیی و آخرت گزیر است
وز صحبت دوست ناگزیرم
ای مرهم ریش دردمندان
درمان دگر نمیپذیرم
آن کس که به جز تو کس ندارد
در هر دو جهان من آن فقیرم
ای محتسب از جوان چه خواهی؟
من توبه نمیکنم که پیرم
یک روز کمان ابروانش
میبوسم و گو «بزن به تیرم»
ای باد بهار عنبرینبوی
در پای لطافت تو میرم
چون میگذری به خاک شیراز
گو «من به فلان زمین اسیرم»
در خواب نمیروم که بی دوست
پهلو نه خوش است بر حریرم
ای مونس روزگار سعدی
رفتی و نرفتی از ضمیرم
غزل شمارهٔ ۳۹۴: به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرمغزل شمارهٔ ۳۹۶: من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر من ز محبتت بمیرم
دامن به قیامتت بگیرم
اگر به خاطر عشق تو بمیرم، در قیامت دامن تو را میگیرم.
از دنیی و آخرت گزیر است
وز صحبت دوست ناگزیرم
شاید از دنیا و آخرت راه فرار پیدا کنم ولی از صحبت(اندیشه) دوست هرگز
ای مرهم ریش دردمندان
درمان دگر نمیپذیرم
ای داروی دردهای دلسوختگان، درمان دیگری برای من وجود ندارد
آن کس که به جز تو کس ندارد
در هر دو جهان من آن فقیرم
آن کسی که در این دنیا و آن دنیا هیچکس به جز تو ندارد، من همان فقیر هستم.
ای محتسب از جوان چه خواهی؟
من توبه نمیکنم که پیرم
ای نگهبان ، از جوان نو خواسته چه انتظاری داری؟درحالیکه من که در این راه به پیری رسیدهام هرگز توبه نمیکنم
یک روز کمان ابروانش
میبوسم و گو «بزن به تیرم»
روزی کمان ابروهای او را میبوسم و از او میخواهم که تیر محبتش را به قلبم بزند.
ای باد بهار عنبرینبوی
در پای لطافت تو میرم
ای باد بهاری که عطر خوشی را با خود میآوری، به خاطر لطافت و نرمیات، من مانند گل فدایت میشوم
چون میگذری به خاک شیراز
گو «من به فلان زمین اسیرم»
زمانی که از خاک شیراز عبور میکنی، به آن دیار بگو که من در سرزمین خاصی گرفتار شدهام.
در خواب نمیروم که بی دوست
پهلو نه خوش است بر حریرم
من به خواب نمیروم چون بودن بدون دوست برایم خوشایند نیست، حتی اگر بر روی نرمی حریر خوابیده باشم.
ای مونس روزگار سعدی
رفتی و نرفتی از ضمیرم
ای همراه و همدم سعدی در این دنیا، تو رفتی ولی همچنان در درون من باقی ماندهای.
خوانش ها
غزل ۳۹۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۳۹۵ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۳۹۵ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۹۵ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۳۹۵ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۹۵ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۹۵ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۹۵ به خوانش محمدرضاکاکائی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"Hafez, Act II Scene ۵: Death"
با صدای محمد معتمدی (آلبوم Abdi: Hafez)
حاشیه ها
1395/03/23 16:05
رحمت به روح پاک سعدی
1403/09/21 17:11
جلال ارغوانی
شده زنده جهان زشعر سعدی
در خاک اگر روم نمیرم