گنجور

غزل شمارهٔ ۳۹۲

من دوست می‌دارم جفا کز دست جانان می‌برم
طاقت نمی‌دارم ولی افتان و خیزان می‌برم
از دست او جان می‌برم تا افکنم در پای او
تا تو نپنداری که من از دست او جان می‌برم
تا سر برآورد از گریبان آن نگار سنگدل
هر لحظه از بیداد او سر در گریبان می‌برم
خواهی به لطفم گو بخوان خواهی به قهرم گو بران
طوعا و کرها بنده‌ام ناچار فرمان می‌برم
درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام
نه درد ساکن می‌شود نه ره به درمان می‌برم
ای ساربان آهسته رو با ناتوانان صبر کن
تو بار جانان می‌بری من بار هجران می‌برم
ای روزگار عافیت شکرت نکردم لاجرم
دستی که در آغوش بود اکنون به دندان می‌برم
گفتم به پایان آورم در عمر خود با او شبی
حالا به عشق روی او روزی به پایان می‌برم
سعدی دگربار از وطن عزم سفر کردی چرا
از دست آن ترک خطا یرغو به قاآن می‌برم
من خود ندانم وصف او گفتن سزای قدر او
گل آورند از بوستان من گل به بستان می‌برم

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من دوست می‌دارم جفا کز دست جانان می‌برم
طاقت نمی‌دارم ولی افتان و خیزان می‌برم
هوش مصنوعی: من عاشق سختی‌ها و بی‌محلی‌هایی هستم که از محبوبم می‌خورم. با وجود اینکه طاقت این درد را ندارم، اما همچنان با ناز و اشک و خنده به راه خود ادامه می‌دهم.
از دست او جان می‌برم تا افکنم در پای او
تا تو نپنداری که من از دست او جان می‌برم
هوش مصنوعی: برای او جان می‌دهم تا از خودم کم کنم و به پای او بیفکنم، تا تو فکر نکنی که من به خاطر او از جانم می‌زنم.
تا سر برآورد از گریبان آن نگار سنگدل
هر لحظه از بیداد او سر در گریبان می‌برم
هوش مصنوعی: هر زمان که آن معشوق بی‌رحم از دل من نمایان می‌شود، من از ظلم و بی‌رحمی‌اش باز هم سر در دل خود می‌آورم.
خواهی به لطفم گو بخوان خواهی به قهرم گو بران
طوعا و کرها بنده‌ام ناچار فرمان می‌برم
هوش مصنوعی: اگر بخواهی با مهربانی با من رفتار کنی، بگو تا با دل خوش بپذیرم، و اگر به قهر و خشم می‌خواهی رفتار کنی، بگو تا برانم. من ناچار و اطاعت‌کننده‌ام و همواره فرمان تو را اجرا می‌کنم.
درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام
نه درد ساکن می‌شود نه ره به درمان می‌برم
هوش مصنوعی: درد عاشقان را تنها صبر می‌تواند درمان کند، اما من دیوانه‌ام. نه درد من تمام می‌شود و نه می‌توانم به جایی برسم که درمانی برای آن پیدا کنم.
ای ساربان آهسته رو با ناتوانان صبر کن
تو بار جانان می‌بری من بار هجران می‌برم
هوش مصنوعی: ای بارکش، آرام بران، با کسانی که ناتوانند صبر کن. تو عشق محبوب را بر دوش می‌کشی، ولی من درد جدایی را تحمل می‌کنم.
ای روزگار عافیت شکرت نکردم لاجرم
دستی که در آغوش بود اکنون به دندان می‌برم
هوش مصنوعی: من در روزگار خوشی از تو سپاسگزاری نکردم، بنابراین اکنون که در سختی هستم، همان دستی که قبلاً در آغوشم بود، اکنون به دندان می‌زنم.
گفتم به پایان آورم در عمر خود با او شبی
حالا به عشق روی او روزی به پایان می‌برم
هوش مصنوعی: گفتم که در زندگی‌ام شب‌هایی را با او تمام می‌کنم، حالا به خاطر عشقش روزهایی را به پایان می‌رسانم.
سعدی دگربار از وطن عزم سفر کردی چرا
از دست آن ترک خطا یرغو به قاآن می‌برم
هوش مصنوعی: سعدی بار دیگر از وطن خود می‌رود و دلیلش این است که نمی‌تواند از دست آن ترک خطا فرار کند و برای همین به قاآن می‌رود.
من خود ندانم وصف او گفتن سزای قدر او
گل آورند از بوستان من گل به بستان می‌برم
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چطور باید به توصیف او بپردازم؛ او به قدری بزرگ و با ارزش است که گلی از باغ خود می‌آورند، اما من گل را از باغچه‌ام می‌برم.

خوانش ها

غزل ۳۹۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۳۹۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۳۹۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۹۲ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۳۹۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۹۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۹۲ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1391/07/10 11:10
ایمان کیانی

در مصرع :
از دست آن ترک خطا یرغو به قاآن می‌برم ..
به نظر می رسد "ختا" به جای "خطا" صحیح باشد که اشاره به نرکان ختن دارد .. و به این ترتیب:
سعدی دگربار از وطن عزم سفر کردی چرا
از دست آن ترک ختا یرغو به قاآن می‌برم ..
صحیح می باشد ..

1396/01/14 23:04
عیسی

درود.
من نیز با ایمان نازنین هم رای‌ام. آن‌چنان‌که نیز در چکامه‌ی حافظ است:
آن ترک پری‌چهره که دوش از بر ما رفت// آیا چه خطا دید که از راه ختا رفت.

1396/03/08 13:06
فرخ مردان

خطا=ختا :
همه مرز چین با خطا و ختن
گرفتش ببازوی شمشیرزن
(فردوسی)

1396/05/17 16:08

«تا» در بیت دوم (تا تو نپنداری که من از دست او جان می‌برم) تای تحذیر است به معنی زینهار! یا نکند که!
در بیت چهارم (طوعا و کرها بنده‌ام ناچار فرمان می‌برم) «طوعا و کرها» یعنی چه به اختیار و داوطلبانه (=طوعا) و چه به اکراه و ناخواسته (=کرها) که اصطلاح قرآنی است و در آیه 83 سوره آل عمران به کار رفته:
أَفَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ
«آیا جز دین خدا را می ‏جویند با آنکه هر که در آسمانها و زمین است‏ خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوی او بازگردانیده می ‏شوید.»
در بیت نهم (از دست آن ترک خطا یرغو به قاآن می‌برم) «خطا» که به صورت «ختا» هم نوشته می‌شود نام منطقه‌ای است در ترکستان که به داشتن زیبارویان معروف بوده. در شعر فارسی از هم‌شکلی این کلمه با خطا به معنی گناه و اشتباه استفاده می‌شود تا ایهام ایجاد شود و شعر دو معنیه شود مثال معروفش شعر حافظ است : «آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت» معنی اول چه اشتباهی دید که از راه مملکت ختا رفت (=سفر دور و درازی را در پیش گرفت) معنی دوم چه اشتباهی دید که از راه گناه و اشتباه رفتار کرد؟ «یرغو» به مغولی به معنی دادخواهی است. «یرغو بردن» یعنی شکایت و دادخواهی کردن. سعدی در جای دیگر می‌گوید:
«گر بیوفایی کردمی یرغو به قاآن بردمی
کان کافر اعدا می کشد وین سنگدل احباب را»

1397/12/28 10:02
احمد لماس

در مصرع اول بیت سوم خواننده احساس میکند که وزن شعر گویی دچار وقفه میشود و از روانی می افتد! البته به دیوان تصحیح جناب فروغی هم که مراجعه کردم عینا همین مصرع درج شده ولی باز راضی نشدم و با پس و پیش کردن واژه ها مصرع را به صورت ذیل تغییر دادم که برای اخذ نظر اساتید و خواننده گان در اینجا مطرح میکنم.
تا از گریبان بر کند، سر آن نگار سنگدل
هر لحظه از بیداد او، سر در گریبان می برم

1400/02/06 15:05
امید سعدی

استاد محمد اصفهانی بسیار زیبا خوانده اند این غزل شیرین خداوندگار شعر و سخن را

1403/09/21 17:11
جلال ارغوانی

هرکس که دارددرد وغم گوشربت ازسعدی بگیر

عیسی که باشد پیش من من آب حیوان می برم