گنجور

غزل شمارهٔ ۳۹۰

نه دست‌رسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم
این خسته دلم چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم
من کاَندُه تو کشیده باشم
اندوه زمانه خوار دارم
در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم
دل بردی و تن زدی همین بود
من با تو بسی شمار دارم
دشنام همی دهی به سعدی
من با دو لب تو کار دارم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه دست‌رسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هوش مصنوعی: من نه می‌توانم به محبوبم برسم و نه از عذاب انتظارش می‌توانم تحمل کنم.
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
هوش مصنوعی: هر چه که تو بخواهی یا چه وضعیتی که برای من ایجاد کنی، ناشی از چرخش زمان و شرایط زندگی است که بر من تاثیر می‌گذارد.
در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم
هوش مصنوعی: اگر یک دل داشته باشم یا هزاران دل، در دل خود برای غم تو گنجینه‌ای می‌گذارم.
این خسته دلم چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم
هوش مصنوعی: دل آزرده‌ام چون موی نازکی از زلف تو، یاد و نشانی از تو به‌جا مانده است.
من کاَندُه تو کشیده باشم
اندوه زمانه خوار دارم
هوش مصنوعی: من به خاطر غم و اندوه دوران، احساس خستگی و کاهلی می‌کنم.
در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم
هوش مصنوعی: در آب چشمانم غرق تو هستم و به لب و کناره‌ات امیدوارم.
دل بردی و تن زدی همین بود
من با تو بسی شمار دارم
هوش مصنوعی: تو قلبم را بردی و از خودت دور کردی، همین نشان می‌دهد که با تو خیلی خاطره دارم.
دشنام همی دهی به سعدی
من با دو لب تو کار دارم
هوش مصنوعی: تو به سعدی دشنام می‌زنی، ولی من فقط به لب‌های خودت توجه دارم.

خوانش ها

غزل ۳۹۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۳۹۰ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۳۹۰ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۹۰ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۳۹۰ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۹۰ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۹۰ به خوانش فاطمه زندی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"دوضربی دشتی"
با صدای حسین علیشاپور (آلبوم هین کج و راست می‌روی)

حاشیه ها

1393/11/13 19:02
معتبرزاده

باسلام
دقیقا همچون شعری در دیوان خلاق المعانی ( اسماعیل اصفهانی) به اهتمام حسین بحرالعلومی انتشارات دهخدا در صفحه 739 عزل شماره 73 با تفاوت جزیی آورده شده است. ایشان از قصیده سرایان بزرگ اواخر قرن ششم و ثلث اول قرن هفتم است.
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
در راه غمت کنم هزینه
گر یک دل و گر هزار دارم
این خسته تنی چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم
من کانده تو کشیده باشم
اندوه زمانه خوار دارم
در آب دو دیده غرقه گشتم
و اومید لب و کنار دارم
دل بردی و رفتی و همین بود
من با تو بسی شمار دارم
دشنام همی دهی مرا باش
من با دو لب تو کار دارم
گر دریابم شبی ز بوسش
حقا که دو مه فگار دارم

1402/09/27 22:11
پندار پاکزاد

درود جناب معتبر زاده

در مصرع اخر منظور از دو مه فگار چیست؟

معنی واژه دو مه و خوانشش را در هیچ کجا پیدا نکردم ممنون میشم اگر پاسخ بدید.

1395/01/30 02:03
حسین عندلیبی

سلام . منظور سعدی در مصرع دوم بیت آخر شعر چیست ؟ من با دو لب تو کار دارم . منظور از دو لب چیست ؟

1395/01/30 02:03
حسین عندلیبی

عذرخواهی میکنم . یک بیت مانده به پایانی

1395/01/30 04:03
دوستدار

جناب عندلیبی،
تجاهل می فرمایید؟؟!!
می خواهید بگویید نمی دانید شیخ با دولب طرف مربوطه چه کاری می تواند بدارد؟؟!!

1395/01/30 10:03
سیدمحمد

دشنام همی‌دهی به سعدی
من با دو لب تو کار دارم
،
میفرماید : دشنام از دو لب تو شنیده ام ، دَماز از لبهای تو در میآورم
اسماعیل اصفهانی هم موضوع را روشن کرده ، میگوید :
گر دریابم شبی ز بوسش
حقا که دو مه فگار دارم
موضوع بسیار کش دار است

1395/05/31 18:07
۷

تفسیر عرفانی:
هیچ!لابد میخواهد لبخوانی کند و دیگر هیچ!

1397/02/22 06:04
میم یه

با وجود علاقه و احترام فراوان به سعدی و صرفا جهت انبساط خاطر:
به نظر میرسد سعدی از طنز بسیار گیرای بیت
"دشنام همی دهی؟ مرا باش!
من با دو لب تو کار دارم!"
در این شعر کمال الدین اسماعیل اصفهانی، نتوانسته است بگذرد و با تغییر تنها همین بیت و سند زدنش به اسم خود، کل شعر را لوطی خور کرده است.

1397/05/05 18:08
۷

در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم
لب و کنار یعنی لب و آغوش ولی با آوردن آب و غرق در نیم بیت نخست کنار معنی ساحل هم میدهد که به این ایهام آماده گویند.یعنی با آوردن آب و غرق ذهن آماده پذیرش کنار و ساحل است.

1397/05/06 05:08

ای بسا شیخ قصد بدی نداشته است
بازی لب لب من لب لب تو باقالی به چند من ؟
را شنیده اید؟

1401/03/03 22:06
جهن یزداد

این سروده بیگمان سعدیانه است و نمونه سخن اصفهانی نیست
تنها سروده سعدی اینگونه است
در راه غمت کنم هزینه
گر یک دل و صد هزار دارم
دشنام چه میدهی به سعدی
من با دو لب تو کار دارم
-
تا دستها کمر نکنی بر میان دوست
 بوسی به کام دل ندهی در دهان دوست

1403/02/03 21:05
فاطمه رضائیان

میشه لطفاً مفهموم این بیت رو اگر کسی می‌دونه برام توضیح بده ممنون میشم 

«دل بردی و تن زدی همین بود

من با تو بسی شمار دارم »

1403/02/03 23:05
رضا از کرمان

سلام 

تن زدن = خاموش شدن

تن زن ای ناصح پرگو که دل بازیگوش 

جز به هنگامه طفلانه نگیرد آرام

شمار داشتن= با کسی محاسبه وپرسش و پاسخ وحساب وکتاب داشتن

درسته که دل من را بردی والان دم نمی زنی ولب بستی ولی باشه من بعدا از تو باز خواست خواهم کرد.

 

شاد باشی

1403/02/04 19:05
فاطمه رضائیان

بی نهایت سپاسگزارم بابت تحلیل زیباتون😍👌

خیلی لطف کردید ❤️

1403/08/20 23:11
جلال ارغوانی

ای دهر توبا وجود سعدی

کم گوی گل وبهار دارم