غزل شمارهٔ ۳۷۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۳۷۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۳۷۷ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۳۷۷ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۷۷ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۳۷۷ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۷۷ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۷۷ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
باسلام
بیت آخر
کجاروم کا از این دام عشق بر بندم
یکی از شاهکارهای بی نظیر استاد شجریان اجرای این شعر با آواز خوبش در برنامه شماره 147 گلهای تازه... محشره.. غوغایی کرده توو این برنامه
این غزل درابتدا توسط ادیب خوانساری و دردستگاه سه گاه اجراشده واستاد شجریان این آواز را کپی کرده اند البته قصدم این نیست که ارزش کار اسناد را زیر سوال ببرم وفقط جهت اطلاع دوستان عرض کردم
من یک آواز با تکنوازی ویلن در سه گاه از این شعر شنیده ام که نمیدانم خواننده اش کیست خیلی ممنون می شوم اگر کسی اطلاع دارد به من بگوید. این آواز دقیقاً مشابه آواز استاد شجریان و البته خیلی پرشورتر و استادانه تر خوانده شده و در پایان هم تصنیف زهره را خوانده است. من انرا سالها قبل از یک رادیوی خارجی شنیده ام و هنوز هم زنگ جادوئی صدای خواننده اش در گوشم طنین انداز است. هر کس اهل جستجو است بگردد اصل ان را پیدا کند ارزشش را دارد.
پیمان،
آواز زهره را روانشاد داریوش رفیعی جوانمرگ خوانده است، شاید اگر نام اورا جستجو کنید ،بیابید
این اثر یکی کارهای مشقی حضرات استاد شجریان و لطفی بود که بنا به خواست استاد نورعلی خان برومند و به تآسی از استاد خوانساری اجرا شده و ناپختگیهایی در آن مشهود است که مربوط به آغاز دوران حرفه ای این عزیزان است. بنابراین خرده گیری بر یک کار صرفا تمرینی که هیچوقت هم منتشر نشده کار پسندیده ای نمیتونه باشه.
تصنیف این شعر در افشاری در آلبوم غوغای عشق بازان رو حتما بشنوید همراهی همایون با استاد عالیه
پیوند به وبگاه بیرونی
داریوش رفیعی/زهره
اجرای این غزل از بهترین کارهای استاد شجریان بوده است.
پیوند به وبگاه بیرونی
با درود. در بعضی نسخه ها در بیت آخر بجای سخن ، خطر اومده و به نظر من خطر بهتره. بدین صورت : به خنده گفت که سعدی ازین خطر بگریز / کجا روم که به زندان عشق در بندم.
« مودت »
(مَ وَ دَّ) [ ع . مودة ] (مص ل .) دوستی ، رفاقت .
[ فرهنگ فارسی معین ]
به خنده گفت که سعدی از این سخن بگریز
کجا روم که به زندان عشق دربندم
سخن درست همین سخن است و از پی خطر مرو
همه غزل از آغاز تا پایان به همین سخن بند است یعنی بی خیال سخن عشق و داستان شو که جانت را میستاند بگو ای کسانی که بر من خرده میگیرید و ای خواجگان نه چندان عاقل به زندان عشق دربندم
مرا از خطر مترسانید که سخن چیز دیگری است.
دارم اجرای این شعر رو توسط شجریان و لطفی گوش میدم.خیلی قشنگه تو دستگاه سه گاه.اووووفففف.محشره.مخصوصا این بیت تطاولی.....
فوق العاده است درودها برشما واستاد شجریان💕💕🙏🙏
دواجرای متفاوت هریکی ازدیگری سر تر
توسط استاد بی بدیل شجریان
یکی گلهای تازه 147
وغوغای عشق بازان که غوغاییست براستی نام ویاد شاعران وادبیات پارسی باوجود موسیقی دانان وخواندگان وبویژه شجریان زنده وجاودان شد روحشان شاد خسرو آواز💕🙏
به خاک پای عزیزان که از محبّت دوست
دل از محبّت دنیا و آخرت کندم
حضرت در بیت دوّم سوگند میخورد که آخرت و وعدهی دین به جهان دیگر را نمیخواهد و نمیپذیرد و به جای آن خواهانِ عشق به معشوق و مُحبّتِ دوست است.
***
بیار ساقی سرمست جام باده عشق
بده به رغم مُناصح که میدهد پندم
حضرت در بیت پنجم میفرماید که میخواهد از بادهی عشق سرمست شود و عاشقی کند و پند و نصیحتِ واعظان به پارسایی و پرهیزگاری در وی اثری ندارد.
***
سعدی زمینیترین شاعر در همهی سنّت شعر پارسی است و آنهایی که برچسبهای عارف و عابد به او میزنند و در پِیِ آن هستند که گرایشات معنوی(آسمانی) و جدا از آن، اسلامی و قرآنی به وی نسبت دهند؛ شایسته و بایسته است که این ابیات و مضامین را در سخن او و به خصوص در غزلیّاتش لحاظ کنند و در آنها درنگ نمایند. در همین غزل در مصراع پایانی حضرت سعدی تاکید میکند که به زندان عشق دربند است. با وجود این همه تصریح و تاکید بر عشق و عاشقی و ردّ وعظِ واعظانِ دین، این خطای بزرگی است که بعضی مومنان سختکیش ایشان را "عارف الهی" بدانند.
سعدی به گفت وروی مهان دل چه می بندی
به گفته زیبای خویش گو که دل بندم