غزل شمارهٔ ۳۶۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۳۶۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۳۶۳ به خوانش مهدی سروری
غزل شمارهٔ ۳۶۳ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۳۶۳ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۶۳ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۳۶۳ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۶۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۶۳ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
سلام. من معنی بیت هفتم رو متوجه نشدم. ممکنه توضیح بدین؟
دست موت ( مرگ ) مرا میخ خیمه و خرگاه مرگ نخواهد کرد ، اگر سراپرده بخت در کنار تو ام خرگاه بگشاید.
در کنار تو بودن زندگی جاوید است.
هر گز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما.
جناب دکتر ترابی عزیز
در مصرع اول بیت هفتم ... منظور از نکند میخ فعل نهی کندن است : دست مرگ میخ سرا پرده عمر (زندگی ) مرا نخواهد توانست بکند اگر... در کنار معشوق زندگی کنم.
حق با شماست فاضلی عزیز ، و من چرا به چنین برداشت دور از ذهنی رسیدم ؟ پیریست ؟
به نظر اینجانب مصرع دوم بیت آغازین به جای "سر" باید "ره" باشد، بدین ترتیب:
خوابگه نیست مگر خاک ره کوی توام
یعنی خوابگاهی نیست، غیر از اینکه خاک راه کوی تو خوابگاه من باشد.
با تشکر
علی شوره زاری
کارشناسی ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی
در بیت آخر منظور از هندو چیست؟
با تشکر
گرامی خیابانی
هندو به مانای غلام سیاه است که ارزانترین غلامان بوده اند ، و سیاهی را گاه به هندو تشبیه می کنند
توضیح: ترکان آسیای مرکزی سفید رو و زیبا بوده اند و در مقابل غلامان هندی زشت و سیاه .
مکن ترکی ای میل من سوی تو
که ترک توام بلکه هندوی تو
که من غلام تو هستم حتا غلام سیه روی تو،
نظامی
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود
طرّه ی هندو= طره ی سیاه
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
حافظ
به خال سیاهش حاتم بخشی کرده
مانا باشی
فرهنگ معین :
هندو یعنی اهل هند ،مجازا یعنی غلام و نوکر
همچنین به معانی پاسبان و نگهبان ، سیاه ( زلف هندو یعنی زلف سیاه معشوق) ، خال رخسار معشوق ، کافر و ملحد و دزد نیز هست .
در پاسخ به دوست عزیزی که عرض کردند "خاک ره کوی توام" صحیح است، بنظر بنده کوی در اینجا به معنای راه و مسیر هست و نه محله و برزن، و "سر کوی" یعنی سر راه، در حالیکه "ره کوی" معنای راهِ راه میدهد که معقول نیست
من بیت زین سبب خلق جهانند مرید سخنم معنیش رو متوجه نشدم و حسن تعلیلش .
میشه کمک کنبن
معتمد گرامی سعدی می فرماید:اگر مردمان جهان علاقه مند به شعر من هستند و با ان انس می گیرند و سر لوحه زندگی اشان هست به این دلیل هست که من در محراب ابروانت به گوشه نشینی و ریاضت پرداخته ام. ریاضت به معنای تحمل جور و سختی برای تهذیب نفس است. در واقع می توان گفت علت رستگاری سعدی تواضع و بی خویشی در برابر یار هست و به امر او مطیع که حسن تعلیل هم در بیت موجوده
شنیدن این شعر زیبا در آواز افشاری با صدای محمد منتشری که واقعا شاهکاری آوازی هست خالی از لطف نیست
لطفا معنی بیت سوم را میفرمایید؟.
سلام خدمت سرکار خانم حسامی
دراینجا سعدی علیهالرحمه عقل ودانش رابه سرمایه ونقدینگی تشبیه کرده که در کیسه وانبان پندارش ذخیره نموده است و درمقابل ترازوی معشوق قابل توزین نیست وهیچ مینماید.
شاد وسربلند باشید
شاه شیرین سخنان سعدی خوش گویم ومن
بسته حلقه آن زلف سمند بوی توام