غزل شمارهٔ ۳۶۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۳۶۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش محمدرضا جراح زاده
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش حجت الله عباسی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
این غزل با صدای استاد شجریان در برنامه گل های تازه شماره 160 با نوای تار محمدرضا لطفی در گوشه راک و فرود به دستگاه راست پنجگاه اجرا شده است.و یکی از درخشانترین اجراهای این دو هنرمند با یکدیگر است.
"ملامتم نکند هیچکس در این سودا"
بیت هفت به این صورت هم آمده است
به کام دل نفسی با تو التماس منست . . .
مصرع دوم بیت اول رو من به صورت:
تو فارغی و به افسوس میرود ایام
هم شنیدم
واژه " دوستدارانت" به جای "دوستدارانم" در مصرع شبی نپرسی و روزی که دوستدارانت
به جای بیت اول اینگونه نیز آورده اند:
مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام
تو فارغی و به افسوس میرود ایام
در مورد بیت دوم در همه نسخ موجود دوست دارانم هستش نه دوست دارانت که گنجور درست بکار برده ولی در بیت اول و مصرع دومش بنده چند جا دیدم تو فارغی وبه افسوس میرود ایام هست.
علاوه بر اجرا در برنامه گلها که دوست عزیزمان اشاره کرد این شعر را استاد شجریان در اجرایی خصوصی و به همراه استاد موسوی و سه تار مشکاتیان اجرا کردند که بسیار زیباست
پیوند به وبگاه بیرونی
محمد رضا شجریان>گلهای تازه 160+خسرو خوبان
این ابیات بنظر این گونه بایستی باشند
مرا دو چشم براه و دو گوش بر پیغام
تو فارغی و به افسوس می رود ایام
ملامتم نکند هیچکس در این سودا
که عشق می بستاند ز دست عقل زمام
چرا که در ردیف آوازی استاد سیدحسین خان طاهرزاده نیز این گونه سروده شده و همچنین استاد شجریان نیز به روایت از ایشان همینگونه سرودن
ضمنا در مصرع اول بیت دوم که بالا اشاره شده بنوعی از وزن خارج است
باعرض سلام
دربیت اول دو واژه (دیده) و ( مستریح ) نامناسب میباشد و به جای آنها (چشم) و (فارغی) بهتر میباشد
چرا که با درنظر گرفتن کلمه گوش چشم میخواند و همچنین راجع به کلمه فارغ نیز شیخ اجل در بیشتر غزلهایش این واژه را به کار برده است
برای نمونه:
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت ازتو میسّر نمیشود مارا
بیت هفتم
ملامتم نکند هر که معرفت دارد
که عشق میبستاند ز دست عقل زمام
حتی در یکی از نسخه های خطی که بارگزاری نموده اید به این شکل آمده است:
ملامتم نکند هیچکس در این سودا
و در یکی دیگر از نسخه های خطی که آورده اید در پاورقی به همین شکل آمده است
یعنی در همین دو نسخه خطی اکثریت با «هیچکس در این سودا» است
اگر زبان مرا روزگار دربندد
به عشق در سخن آیند ریزههای عظام...
اجرا خصوصی شجریان نفسی باتو فوق العاده است💚💚👌👌✋
مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام
تو مُستریح و به افسوس میرود ایام
مُستریح: راحت و آسوده و بیخیال
در جای دیگری به این شکل آمده است:
مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام
تو فارغی و به افسوس میرود ایام
مستریح و فارغ، مترادفند و نیز دیده و چشم دو به دو با هم مترادفند و هر دو صحیح است اما چون از آغاز با آواز راکِ استاد شجریان به شکل دوم شنیدهام ذهنم به این شکل بیشتر خو گرفته است.
به کام دل نفسی با تو التماس من است
بسا نفس که فرورفت و برنیامد کام
التماس در زبان عربی: درخواست، استدعا – با آن معنا که در فارسی به کار میرود اندکی تفاوت دارد.
مرا نه دولت وصل و نه اِحتمال فراق
نه پای رفتن از این ناحیت نه جای مَقام
کلمه «مقام» به ضم (مُقام) سه معنا دارد:
مُقام اسم مفعول (برپاداشته شده) یا اسم مکان (جای ایستادن، جای برپا داشتن) یا مصدر میمی به معنای اقامت کردن و ماندن
و در اینجا معنای سوم مد نظر است چون اگر به معنای دوم (اسم مکان) بگیریم مفهوم جا و مکان را در خود مستتر دارد بنابراین کلمۀ «جای» در قبل از آن حشو و زائد میباشد و این از هر شاعری خصوصا از سعدی به دور است.
چه دشمنی؟ تو که از عشق دست و شمشیرت
مطاوعت به گریزم نمیکنند اَقدام
مُطاوِعت: تبعیت، فرمانبرداری
اَقدام: پاها
پاها برای گریختن از من فرمانبرداری نمیکنند.
اگر زبان مرا روزگار دربندد
به عشق در سخن آیند ریزههای عظام
عِظام: جمع عَظم (استخوان)
به عشق: به وسیلۀ عشق
به قدرت عشق، ریزههای استخوان به سخن در میآیند.
زنده باد نام سعدی که جز عشق و دوستی و انسانیت چیزی در وجودش نبوده است.
زگفته سعدی بلبلان ومردمان مستند
شیرین کلام چو او کس ندید در ایام