غزل شمارهٔ ۳۵۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۳۵۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۳۵۹ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۵۹ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۳۵۹ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۳۵۹ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۵۹ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۵۹ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
غزل 355 (انتبه قبل السحر یا ذالمنام-نوبت عشرت بزن پیش آر جام) با این غزل هموزن و قافیه است و مصرع آخر (ساتکینی ساتکینی ای غلام) در هر دو مشترک است و موضوع هر دو هم صبح و طلب شراب است.
در بیت اول (... مرغ صبح بام رخ نمود از بیضه زنگارفام) - «زنگارفام» یعنی به رنگ زنگار یعنی سبزرنگ، منظورش آسمان است (گویا در گذشته به سبک عربزبانها رنگ نیلی آسمان را سبز میخواندند - اصطلاح گنبد خضرا را به یاد بیاورید) - میگوید «مرغ صبحبام» منظورش خورشید است از تخم آسمانیرنگ (همان آسمان) بیرون آمد.
در بیت دوم (در دماغ می پرستان بازکش-آتش سودا به آب چشم جام) میگوید ای ساقی! در مغز میپرستان آتش خواهش و سودا را با اشک جام شراب فرونشان.
در بیت چهارم (خاطر سعدی و بار عشق تو -راکبی تند است و مرکوبی جمام) «جمام» یعنی اسب یا حیوان سواریده که خسته باشد. میگوید بار عشق تو سواریگیرندهای سرحال است در حالی که خیال و خاطر سعدی سواریدهندهای خسته و بیرمق است.
در مورد ساتکینی در مصرع آخر غزل 355 توضیح داده شد.
سعدی از جنت بود انفاس تو
میکنند کروبیان بر توسلام