گنجور

غزل شمارهٔ ۳۴۴

ساقی بده آن شراب گلرنگ
مطرب بزن آن نوایْ بر چنگ
کز زهد ندیده‌ام فتوحی
تا کی زنم آبگینه بر سنگ؟
خون شد دل من ندیده کامی
اِلّا که برفت نام با ننگ
عشق آمد و عقل همچو بادی
رفت از بر من هزار فرسنگ
ای زاهد خرقه پوش تا کی
با عاشق خسته‌دل کنی جنگ؟
گِرد دو جهان بگشته عاشق
زاهد بنگر نشسته دلتنگ
من خرقه فکنده‌ام ز عشقت
باشد که به وصل تو زنم چنگ
سعدی همه روز عشق می‌باز
تا در دو جهان شوی به یک رنگ

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی بده آن شراب گلرنگ
مطرب بزن آن نوایْ بر چنگ
هوش مصنوعی: ای ساقی، آن شراب خوش رنگ را به من بده و ای نوازنده، آن نغمه زیبا را بر سازت بزن.
کز زهد ندیده‌ام فتوحی
تا کی زنم آبگینه بر سنگ؟
هوش مصنوعی: من از گرفتن زهد و پارسایی چیزی به دست نیاورده‌ام، پس چرا باید تلاش کنم که چیزهای با ارزشی را بر روی سنگ بیندازم؟
خون شد دل من ندیده کامی
اِلّا که برفت نام با ننگ
هوش مصنوعی: دل من از درد عشق، چون آب شده و هیچ خوشحالی‌ای برایم نمانده جز اینکه نامم با شرمساری برود.
عشق آمد و عقل همچو بادی
رفت از بر من هزار فرسنگ
هوش مصنوعی: عشق به سراغم آمد و عقل مانند بادی از من دور شد، حتی اگر هزار فرسنگ فاصله داشته باشد.
ای زاهد خرقه پوش تا کی
با عاشق خسته‌دل کنی جنگ؟
هوش مصنوعی: ای زاهد که لباس ساده و ریاضت می‌پوشی، تا کی می‌خواهی با عاشق دل‌شکسته و غمگین درگیر شوی؟
گِرد دو جهان بگشته عاشق
زاهد بنگر نشسته دلتنگ
هوش مصنوعی: عاشق تارک دنیا را ببین که در حالی غمگین و دلتنگ نشسته و به اطراف خود نگاه می‌کند. او که حالا از همه چیز دست کشیده، همچنان در جستجوی عشق است.
من خرقه فکنده‌ام ز عشقت
باشد که به وصل تو زنم چنگ
هوش مصنوعی: من از عشق تو از همه چیز دست کشیده‌ام و تنها آرزویم این است که از وصال تو لذت ببرم و دل‌نوازیم کنم.
سعدی همه روز عشق می‌باز
تا در دو جهان شوی به یک رنگ
هوش مصنوعی: سعدی هر روز به عشق و محبت می‌پردازد تا در دنیاهای مختلف به یک شکل و حالت دراید.

خوانش ها

غزل ۳۴۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۳۴۴ به خوانش مهدی سروری
غزل شمارهٔ ۳۴۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۳۴۴ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۳۴۴ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۴۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۴۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۴۴ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1391/03/01 11:06

عجب غزلی گفته

1394/07/02 08:10
ناشناس

ساقی بده آن شراب گلرنگ مطرب بزن آن نوای بر چنگ
کز زهد ندیده‌ام فتوحی تا کی زنم آبگینه بر سنگ
خون شد دل من ندیده کامی الا که برفت نام با ننگ
عشق آمد و عقل همچو بادی رفت از بر من هزار فرسنگ
ای زاهد خرقه پوش تا کی با عاشق خسته دل کنی جنگ
گرد دو جهان بگشته عاشق زاهد بنگر نشسته دلتنگ
من خرقه فکنده‌ام ز عشقت باشد که به وصل تو زنم چنگ
سعدی همه روز عشق می‌باز تا در دو جهان شوی به یک رنگ

1394/12/03 19:03
محسن قیصی‌زاده

پسرم آریوبرزن 5 ساله است. اشعاری از حضرات فردوسی، مولوی و حافظ از بر دارد و از حضرت سعدی نیر این شعر را به طور کامل حفظ کرده است.

1394/12/04 00:03
سمانه ، م

امید که آریوبرزن تان همیشه سالم و با نشاط باشد
ولی محسن خان ، فکر نمی کنید این اشعار هنوز برای کودک پنج ساله نا مفهوم و سنگین است
چرا اجازه نمی دهید از اشعار زیبای کودکانه و شاد لذت ببرد؟
من هم دو کودک در همین سنین دارم
اشعار بسیاری حتی به زبانهای دیگر از حفظ هستند ولی اغلب کودکانه و ریتمیک و طرب انگیز.
معتقدم کودک باید کودکی کند و جوان جوانی
صلاح مملکت خویش خسروان دانند
شاد زی دیر

1397/04/19 13:07
ماهان زندی

ابیاتی ازین غزل رو خانم پریسا هم به زیبایی اجرا کردند

1398/03/04 14:06
ایرانی

این غزل رندانه از سعدی فرزانه و بسیاری از غزل های دیگر استاد سخن بعد ها سرمشق حافظ در غزلسرایی شد.

1398/03/04 14:06
ایرانی

یکی از زیباترین غزلهای ادبیات فارسی میباشد. واقعا شاهکاره.

1400/04/16 10:07
nabavar

گرامیان یحیی و امیر سلطان!                                                                                                                                                          پرتوِ نیکان نگیرد آنکه بنیادش بداست،،،تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است. راست می گوئید شاعران ما زهر خطرناکی هستند برای بعضی ولی نوشدارویی برای بعضی دیگر، شما در چهل سالگی زهر از وجود خود می زدائید و فروزانفر و عبدالعظیم قریب در سیزده سالگی سرآمد ادیبان زمان می گردند، شاید تفاوت در بنیاد باشد،به قولی: لحظه ای در خود نگر تا کیستی 

1400/04/16 10:07
احمـــدترکمانی

گرامی ناباور!

شما در خواندن و درک مطلب فک نکنم زیاد ماهر باشی بنده این مسائل را به شوخی عرض کردم!وگرنه بنده از سنین خیلی پاینتر شعر میخواندم و میسرودم یه نگاهی اول به خودت بیانداز عمــو جـــون

گر من از سرزنش مدعیان اندیشم

شیوه ی مستی و رندی نرود از پیشم

1400/04/16 11:07
nabavar

  سخن سعدی و مولوی در نزد نا اهل خنجری خونریز و زهری مهلک است، و پیش اهل ادب چون تیغ جراحی که سلامت می بخشد.روباه را بنگرید که از بوی گل اسطوخودوس { lavender} فراری ست و زنبور عسل عاشق آن است. تا گلستان سعدی را که بخواند.                                                                                                                                                                   گاهی سخن به کام تو چون زهر و خنجر است            در کام دیگری بنگر، شهد و شکّر است

1403/09/21 01:11
جلال ارغوانی

نشنید کسی چوشعر سعدی

شعروسخن خوش، خوش آهنگ

1403/10/29 20:12
شهرام همائی بروجنی

آوازی همراه با ارکستر بر پایه ی این شاهکار حضرت سعدی شیرازی را می توان در نشانی زیر نیوشید:

آوازی بر پایه ی این غزل بسیار زیبا