گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۳

هر که نازک بود تن یارش
گو دل نازنین نگه دارش
عاشق گل دروغ می‌گوید
که تحمل نمی‌کند خارش
نیکخواها در آتشم بگذار
وین نصیحت مکن که بگذارش
کاش با دل هزار جان بودی
تا فدا کردمی به دیدارش
عاشق صادق از ملامت دوست
گر برنجد به دوست مشمارش
کس به آرام جان ما نرسد
که نه اول به جان رسد کارش
خانه یار سنگدل این است
هر که سر می‌زند به دیوارش
خون ما خود محل آن دارد
که بود پیش دوست مقدارش
سعدیا گر به جان خطاب کند
ترک جان گوی و دل به دست آرش

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که نازک بود تن یارش
گو دل نازنین نگه دارش
هوش مصنوعی: هر کسی که محبوبش ظریف و نازک است، باید دل مهربانش را حفظ کند و از او مراقبت کند.
عاشق گل دروغ می‌گوید
که تحمل نمی‌کند خارش
هوش مصنوعی: عاشق گل به خاطر عشقش به گل، حقیقت را پنهان می‌کند زیرا نمی‌تواند دشواری‌ها و سختی‌های عشق را تحمل کند.
نیکخواها در آتشم بگذار
وین نصیحت مکن که بگذارش
هوش مصنوعی: مرا در آتش عشق خود رها کن و نصیحت نکن که از این حال بگذرم.
کاش با دل هزار جان بودی
تا فدا کردمی به دیدارش
هوش مصنوعی: ای کاش دل من هزار جان داشت تا بتوانم همه را برای دیدن او قربانی کنم.
عاشق صادق از ملامت دوست
گر برنجد به دوست مشمارش
هوش مصنوعی: عشاق واقعی به خاطر انتقاد و حرف‌های ناخوشایند دوستان‌شان ناراحت نمی‌شوند، چرا که این احساسات را نشانه‌ای از محبت و دلسوزی می‌دانند. پس اگر چنین عشقی دچار آزردگی شود، نباید آن را به حساب بی‌علاقگی گذاشت.
کس به آرام جان ما نرسد
که نه اول به جان رسد کارش
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به آرامش و سکون روح ما نمی‌رسد، زیرا هر کس قبل از اینکه به ما برسد، باید با جان خود دست و پنجه نرم کند.
خانه یار سنگدل این است
هر که سر می‌زند به دیوارش
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیوار خانه‌ی محبوب سنگدل سر می‌زند، در واقع در خطر تنهایی و سردی قرار دارد.
خون ما خود محل آن دارد
که بود پیش دوست مقدارش
هوش مصنوعی: خون ما خودش نشان‌دهنده مقام و ارزشش است که پیش دوستان داریم.
سعدیا گر به جان خطاب کند
ترک جان گوی و دل به دست آرش
هوش مصنوعی: ای سعدی، اگر جانت هم مورد خطاب قرار گیرد، باید با دل و جان آماده باشی و تسلیم محبت کن.

خوانش ها

غزل ۳۲۳ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۳۲۳ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۳۲۳ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۲۳ به خوانش سهیل قاسمی
غزل ۳۲۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۳۲۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۲۳ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1394/01/22 15:03
شیرانی

به گمانم بیت سوم این غزل اینگونه باشد:
نیکخواها در آتشم "بگداز"
وین نصیحت مکن که بگذارش
محتمل این ست که شیخ اجل قصد بازی با دو واژه ی مشابه "بگداز" و "بگذار" را داشته

1396/03/05 19:06
فرخ مردان

در نسخه فروغی بیت اول اینجور هست:" هر که نازک بود دل یارش...."

1396/03/08 22:06

@فرخ:
متن مطابق تصحیح فروغی (امیرکبیر - چاپ چهاردهم - 1386) است (هر که نازک بود تن یارش) که ذیل کلمه «تن» به عنوان بدل «دل» ذکر شده.

1400/05/07 11:08
هیوا

سلام

خون ما خود محل آن دارد/ که بود پیش دوست مقدارش  میشه معنیش رو بگین 

1403/10/05 16:01
جلال ارغوانی

سعدی خوش سخن کشد دلدار

طالع وبخت گر بود یارش