غزل شمارهٔ ۳۱۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۳۱۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۳۱۶ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۳۱۶ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۳۱۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش افسر آریا
حاشیه ها
آیا در سطر هشتم نباید حجیز باشد بجای حجاز ؟
آبر آزار و نه آزاد در بیت سوم
بیت هشتم: حجیز درسته به جای حجاز
پیوند به وبگاه بیرونی
توبه را تلخ میکند در حلق
یار شیرین زبان شورانگیز
سعدیا هر دمت که دست دهد
به سر زلف دوستان آویز
خوشا و خرما ،
که عشق دست بالا دارد، پس معرفت و عقل راه گریز میگیرند، ما می مانیم و سر زلف دلدار، که ابر آزار است و باد نوروز و مطربان در گوشه حجاز به خنیا.
شاهدان میکنند خانه زهد
مطربان میزنند راه حجاز
درست: مطربان میزنند راه حجیز
اماله یا خمش آن باشد که در کلمه ای بجای «الف»، «یا» آورده باشند، مثل رکیب (ممال رکاب)-جریب(ممال جراب) و مانند اینها سلیح و سلاح-رکیب و رکاب
شکیل . [ ش ِ ] (از ع ، اِ) ممال و مخفف اشکال .مولوی در بیتی شکال را بمعنی اشکال به تخفیف آورده و ظاهراً در بیت زیر شکال را ممال کرده :
آن تعمق در دلیل و در شکیل
از بصیرت می کند او را گسیل
دوستان
گویا در زبان عربی، گاه " آ " به " ی " چهره دگرگون می کند، کتاب کتیب ، حجیز نیز گشته حجاز است
و بی گمان شیخ بسیار به از مایان میدانسته است .
شاهدان می کنند خانه زهد
مطربان می زنند راه حجیز
خوش می زنند و دمشان گرم!!
ومن توضیح واضحات دادم ، که جناب" 7 " پیش از من گفته بود، باری کار از محکم کاری عیب نمی کند
سعدیا ار کلام شیرینت
کرده ای در جهان تو رستاخیز