گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۶

ساقی سیمتن چه خسبی خیز
آب شادی بر آتش غم ریز
بوسه‌ای بر کنار ساغر نه
پس بگردان شراب شهدآمیز
کابر آذار و باد نوروزی
درفشان می‌کنند و عنبربیز
جهد کردیم تا نیالاید
به خرابات دامن پرهیز
دست بالای عشق زور آورد
معرفت را نماند جای ستیز
گفتم ای عقل زورمند چرا
برگرفتی ز عشق راه گریز
گفت اگر گربه شیر نر گردد
نکند با پلنگ دندان تیز
شاهدان می‌کنند خانه زهد
مطربان می‌زنند راه حجیز
توبه را تلخ می‌کند در حلق
یار شیرین زبان شورانگیز
سعدیا هر دمت که دست دهد
به سر زلف دوستان آویز
دشمنان را به حال خود بگذار
تا قیامت کنند و رستاخیز

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی سیمتن چه خسبی خیز
آب شادی بر آتش غم ریز
هوش مصنوعی: ای ساقی زیبا، چرا خواب هستی؟ بیدار شو و آب خوشحالی را بر آتش غم بریز تا دل‌ها شاد شود.
بوسه‌ای بر کنار ساغر نه
پس بگردان شراب شهدآمیز
هوش مصنوعی: بوسه‌ای به دور ساغر بزن و از شراب شیرین لذت ببر.
کابر آذار و باد نوروزی
درفشان می‌کنند و عنبربیز
هوش مصنوعی: دشمنان درختان را می‌سوزانند و نسیم بهاری و عطر خوش را به هوا آزاد می‌کنند.
جهد کردیم تا نیالاید
به خرابات دامن پرهیز
هوش مصنوعی: ما تلاش کردیم که دامن ما به میخانه و فساد نرسد و در مسیر درست و پرهیز از گناه باقی بمانیم.
دست بالای عشق زور آورد
معرفت را نماند جای ستیز
هوش مصنوعی: عشق برتر از همه چیز است و قدرت آن شناخت را تحت تأثیر قرار می‌دهد، به طوری که جایی برای جدال و نزاع باقی نمی‌گذارد.
گفتم ای عقل زورمند چرا
برگرفتی ز عشق راه گریز
هوش مصنوعی: به عقل قدرتمندم گفتم، چرا از عشق دوری می‌کنی و راه فراری انتخاب کرده‌ای؟
گفت اگر گربه شیر نر گردد
نکند با پلنگ دندان تیز
هوش مصنوعی: اگر گربه‌ای به قدرت و شکوه شیر نر تبدیل شود، دیگر با پلنگ که دندان‌هایش تیز است، رقابت نمی‌کند.
شاهدان می‌کنند خانه زهد
مطربان می‌زنند راه حجیز
هوش مصنوعی: شاهدان در دست افرادی زاهد جمع می‌شوند و در عوض، مطربان و موسیقی‌دانان راهی برای خود پیدا می‌کنند.
توبه را تلخ می‌کند در حلق
یار شیرین زبان شورانگیز
هوش مصنوعی: توبه را وقتی که در کنار یار شیرین‌زبان و خوش‌گفتار باشی، احساس تلخی می‌کند.
سعدیا هر دمت که دست دهد
به سر زلف دوستان آویز
هوش مصنوعی: ای سعدی، هر بار که فرصتی برایت پیش می‌آید، با احتیاط به زلف و زیبایی دوستان نزدیک شو.
دشمنان را به حال خود بگذار
تا قیامت کنند و رستاخیز
هوش مصنوعی: دشمنان را به حال خود رها کن تا روز قیامت و رستاخیز با آنچه کرده‌اند، مواجه شوند.

خوانش ها

غزل ۳۱۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۳۱۶ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۳۱۶ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۳۱۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۱۶ به خوانش افسر آریا

حاشیه ها

1390/09/09 05:12
ساسان کمالی

آیا در سطر هشتم نباید حجیز باشد بجای حجاز ؟

1392/10/08 23:01
دوستدار

آبر آزار و نه آزاد در بیت سوم

1394/01/21 14:03
میثم آیتی

بیت هشتم: حجیز درسته به جای حجاز
پیوند به وبگاه بیرونی

1395/03/04 00:06
...

توبه را تلخ می‌کند در حلق
یار شیرین زبان شورانگیز
سعدیا هر دمت که دست دهد
به سر زلف دوستان آویز

1395/03/04 01:06
گمنام

خوشا و خرما ،
که عشق دست بالا دارد، پس معرفت و عقل راه گریز میگیرند، ما می مانیم و سر زلف دلدار، که ابر آزار است و باد نوروز و مطربان در گوشه حجاز به خنیا.

1395/08/06 21:11
۷

شاهدان می‌کنند خانه زهد
مطربان می‌زنند راه حجاز
درست: مطربان می‌زنند راه حجیز
اماله یا خمش آن باشد که در کلمه ای بجای «الف»، «یا» آورده باشند، مثل رکیب (ممال رکاب)-جریب(ممال جراب) و مانند اینها سلیح و سلاح-رکیب و رکاب
شکیل . [ ش ِ ] (از ع ، اِ) ممال و مخفف اشکال .مولوی در بیتی شکال را بمعنی اشکال به تخفیف آورده و ظاهراً در بیت زیر شکال را ممال کرده :
آن تعمق در دلیل و در شکیل
از بصیرت می کند او را گسیل

1395/10/18 21:01
پریشان روزگار

دوستان
گویا در زبان عربی، گاه " آ " به " ی " چهره دگرگون می کند، کتاب کتیب ، حجیز نیز گشته حجاز است
و بی گمان شیخ بسیار به از مایان میدانسته است .
شاهدان می کنند خانه زهد
مطربان می زنند راه حجیز
خوش می زنند و دمشان گرم!!

1395/10/18 21:01
پریشان روزگار

ومن توضیح واضحات دادم ، که جناب" 7 " پیش از من گفته بود، باری کار از محکم کاری عیب نمی کند

1403/08/13 20:11
جلال ارغوانی

سعدیا ار کلام شیرینت

کرده ای در جهان تو رستاخیز