غزل شمارهٔ ۳۱۴
مبارکتر شب و خرمترین روز
به استقبالم آمد بخت پیروز
دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قدر بود، امروز نوروز
مه است این؟ یا ملک؟ یا آدمیزاد؟
پری؟ یا آفتابِ عالمافروز؟
ندانستی که ضدان در کمینند
نکو کردی علیرغم بدآموز
مرا با دوست ای دشمن وصال است
تو را گر دل نخواهد؛ دیده بردوز
شبان دانم که از درد جدایی
نیاسودم ز فریادِ جهانسوز
گر آن شبهای با وحشت نمیبود
نمیدانست سعدی قدر این روز
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مبارکتر شب و خرمترین روز
به استقبالم آمد بخت پیروز
هوش مصنوعی: شبی خوشیمن و روزی شاداب به استقبال من آمد بختی که پیروز است.
دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قدر بود، امروز نوروز
هوش مصنوعی: دهلزن را بگو دو بار به نشانه شادی و خوشحالی بزند، زیرا دیشب شب قدر بود و امروز روز نوروز است.
مه است این؟ یا ملک؟ یا آدمیزاد؟
پری؟ یا آفتابِ عالمافروز؟
هوش مصنوعی: این موجود که در برابر ماست، ممکن است یک ماه باشد، یا فرشتهای، یا انسانی که مانند یک روح درخشان به نظر میرسد، یا شاید هم خورشید تابان عالم باشد.
ندانستی که ضدان در کمینند
نکو کردی علیرغم بدآموز
هوش مصنوعی: تو نمیدانی که دشمنان در سایه کمین کردهاند و تو به خوبی عمل کردی، با وجود اینکه این کار میتواند درسهای بدی به همراه داشته باشد.
مرا با دوست ای دشمن وصال است
تو را گر دل نخواهد؛ دیده بردوز
هوش مصنوعی: اگر تو با من نیکی نمیکنی و دشمنی، بدان که من با دوستم ارتباط دارم. اگر دل تو نمیخواهد که به من نزدیک شوی، میتوانی چشمانت را ببندی و مرا نبینی.
شبان دانم که از درد جدایی
نیاسودم ز فریادِ جهانسوز
هوش مصنوعی: من میدانم که هنوز نتوانستهام از درد جدایی آرام بگیرم و صدای آتشین جهان مرا رنج میدهد.
گر آن شبهای با وحشت نمیبود
نمیدانست سعدی قدر این روز
هوش مصنوعی: اگر آن شبهای ترسناک و وحشتانگیز نبود، سعدی هرگز ارزش و اهمیت این روز را نمیدانست.
خوانش ها
غزل ۳۱۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۳۱۴ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۳۱۴ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۳۱۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۱۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۱۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۱۴ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۳۱۴ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۳۱۴ به خوانش حجت الله عباسی
حاشیه ها
1392/03/23 13:05
امین کیخا
کمین هرچند ریخت فارسی دارد اما فارسی ان نخیز است شعری از عسجدی
یکی اژدهای دمنده چو بادی
یکی از نخیزش گزنده چو ماری
که نخیز یعنی کمین و مکمن
1396/02/19 09:05
در پاورقی تصحیح فروغی ذیل این غزل آمده:
در یکی از نسخههای قدیم در عنوان این غزل نوشته شده: «آغاز کتاب طیبات بمبارکی»، و در نسخهٔ قدیم دیگر عنوان چنین است: «و له فی الغزلیات»، و در نسخ دیگر این غزل بعد از مدایح که در مقدمهٔ طیبات نوشته شده آمده است. از مجموع آنها چنین استنباط میشود که شیخ سعدی این غزل را در آغاز غزلیات خود قرار داده است.
1403/09/21 01:11
جلال ارغوانی
به مانند کلام ناب سعدی
نمی گوید کسی شیرین وجانسوز
1403/12/20 00:03
فاطمه زندی
درود و هزاران درود بر حضرت سعدی
امسال هم عید نوروز با شبهای قدر تقارن پیدا کرده
نور در راهست ...
1404/01/27 17:03
.. منا..
امسال چنین بود نوروز بعد از شب قدر اول بود