گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۴

آن کیست که می‌رود به نخجیر
پای دل دوستان به زنجیر
همشیره جادوان بابل
همسایه لعبتان کشمیر
این است بهشت اگر شنیدی
کز دیدن آن جوان شود پیر
از عشق کمان دست و بازوش
افتاده خبر ندارد از تیر
نقاش که صورتش ببیند
از دست بیفکند تصاویر
ای سخت جفای سست پیوند
رفتی و چنین برفت تقدیر
کوته نظران ملامت از عشق
بی فایده می‌کنند و تحذیر
با جان من از جسد برآید
خونی که فروشده‌ست با شیر
گر جان طلبد حبیب عشاق
نه منع روا بود نه تأخیر
آن را که مراد دوست باید
گو ترک مراد خویشتن گیر
سعدی چو اسیر عشق ماندی
تدبیر تو چیست ترک تدبیر

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن کیست که می‌رود به نخجیر
پای دل دوستان به زنجیر
هوش مصنوعی: کیست که به دلیلی به شکار می‌رود و دل دوستانش را در قید و بند نگه می‌دارد؟
همشیره جادوان بابل
همسایه لعبتان کشمیر
هوش مصنوعی: خواهر جادوگران بابل، همسایه‌ی بازیگوشان کشمیر.
این است بهشت اگر شنیدی
کز دیدن آن جوان شود پیر
هوش مصنوعی: این بهشت را اگر شنیده‌ای، بدان که نگاه کردن به آن جوان، باعث می‌شود آدم احساس کند که پیر شده است.
از عشق کمان دست و بازوش
افتاده خبر ندارد از تیر
هوش مصنوعی: عاشق که در حالت هیجان و عاشقی است، از زخم‌هایی که بر او وارد می‌شود، بی‌خبر است و نمی‌داند که عشقش می‌تواند او را آسیب‌پذیر کند.
نقاش که صورتش ببیند
از دست بیفکند تصاویر
هوش مصنوعی: چنانچه نقاشی چهره‌ای زیبا را ببیند، دیگر به ایجاد نقاشی‌هایی از ایده‌ها و تصاویر بی‌ارزش مشغول نمی‌شود.
ای سخت جفای سست پیوند
رفتی و چنین برفت تقدیر
هوش مصنوعی: تو که با بی‌رحمی و ضعیف بودن رابطه‌ات رفته‌ای، این‌گونه به سرنوشتت ادامه می‌دهی.
کوته نظران ملامت از عشق
بی فایده می‌کنند و تحذیر
هوش مصنوعی: افراد کوته‌نظر به عشق بی‌فایده انتقاد می‌کنند و دیگران را از آن دور می‌سازند.
با جان من از جسد برآید
خونی که فروشده‌ست با شیر
هوش مصنوعی: وقتی که جان من از بدن خارج می‌شود، خونی که با شیر آمیخته شده چکیده خواهد شد.
گر جان طلبد حبیب عشاق
نه منع روا بود نه تأخیر
هوش مصنوعی: اگر محبوب عاشقان جان بخواهد، نه جلوگیری در کار است و نه تأخیری جایز.
آن را که مراد دوست باید
گو ترک مراد خویشتن گیر
هوش مصنوعی: آن کسی که به هدف و خواسته دوست نیاز دارد، باید از خواسته‌های شخصی خود صرف‌نظر کند.
سعدی چو اسیر عشق ماندی
تدبیر تو چیست ترک تدبیر
هوش مصنوعی: سعدی می‌گوید: وقتی که در عشق گرفتار شدی، دیگر به چه راهکار و تدبیری فکر می‌کنی؟ بهتر است که از تدبیر و برنامه‌ریزی دست بکشی.

خوانش ها

غزل ۳۰۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۳۰۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۳۰۴ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۳۰۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۰۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۳۰۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۳۰۴ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۳۰۴ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1394/06/15 11:09
ندا

بیت هشتم:
با جان من از جسد برآید
خونی که فروشدست با شیر
فرو شده ست درسته. اینور که نوشتید خوانش شعر سخت و غلط اندازه

1395/01/15 03:04
بی نام

تدبیر تو چیست ترک تدبیر
این همان سعدی است که می گفت: نه چون جاهلان ترک تدبیر کن؟‏

1398/06/28 16:08
شیخ حسن

نه همون سعدی نیست
اینجا سعدی اسیر عشق است پس بهترین تدبیر عاشق ترک تدبیره.

1403/10/30 23:12
جلال ارغوانی

سعدی ز کلام  معجز  آسا

کردی تو بهشت جمله تصویر