غزل شمارهٔ ۲۹۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۲۹۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۹۵ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۲۹۵ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۲۹۵ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۹۵ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۹۵ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۹۵ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۲۹۵ به خوانش نازنین بازیان
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
یکی از زیباترین غزلهای سعدیه
من که خیلی حال می کنم باهاش
غزل زیباییست
بیت پنجم ناظر بر آیه : وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید است.
تک تک ایات شاه بیت است و مصراعها برجسته
بسیاری بر این گمان اند که سعدی همیشه معشوق زمینی را می ستاید که در همین بیت اخر مشاهده می کنیم با کردگار طرفیم و بسیار غزل ها از سعدی که تک تک مصرع ها وجود خدا حس میشه
آتش عشق
روزی که دلم عاشق و شیدا شد و تب دار
دل رفت ز کف در پی یک خنده ی .دلدار
تا صبح در ِ خانه ی او بست نشستم
زانو به بغل سر به کف و پشت به دیوار
با خِش خِش ِ برگی که نسیم َش بپراکند
دل خنده زنان گفت که شد لحظه ی دیدار
بس دل نگران چشم به در دوخته بودم
هم هوش ز ِسَر رفته و هم چشم خریدار
آهسته شفق بُرقعِ تاریک ِ شب افکند
مرغان بنشستند به سر شاخِ سپیدار
هر یک به نوایی سخن عشق سرودند
تا بلکه شود سایه ی معشوق پدیدار
خورشید سر از خواب ِ شبانگاه بر آورد
تشت ِ زَرَش از دامن ِ کُوهسار نگون سار
در دَشت دو صد لاله ی خون رنگ دمیدند
داغی به دل ِ سوخته ، اَفروخته رُخسار
ناگه رخ دلدار سر بام عیان شد
خندانم و در رقص چو پروانه سبک بار
مرغ سحری بانگ ز حلقوم بر آورد
بر خیز که شد سرو، خرامان سوی گلزار
این عشق عجب معجزه گر بود، به جانم
افکنده فروغی که شدم پُخته و بیدار
بر آتش عشق اَر که بری دست ، '' نیا '' جان
لولو همه یابی همه لالا وُ چه بسیار
ناگه رخ دلدار سر بام عیان شد
خندیدم و در رقص چو پروانه سبک بار
ای صنم خوش عذار بهر خدا گو به من
سعدی شیرین نگار چند کشد انتظار