غزل شمارهٔ ۲۸۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۲۸۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۸۹ به خوانش فاطمه زندی
غزل ۲۸۹ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۲۸۹ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۲۸۹ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش سحر حاتم وند
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
آن نه عشقست که از دل به دهان می آید
به
آن نه عشقست که از دل به زبان می آید
(عشق به زبان می آید، نه به دهان؛ به زبان دهان معمول نیست)
---
پاسخ: با تشکر، نظر به این که پیشنهاد شما احتمالاً مبتنی بر نسخهای غیر از نسخۀ منبع گنجور است، پیشنهاد را جهت استفادۀ علاقمندان در حاشیه نگه داشتیم.
نخست اینکه پاره ی دوم بیت نهم به جای «از همه» باید بنویسیم «ز همه» . چراکه بدین نویسار وزن تندرست نیست و به جای یک هجای کوتاه ، هجای بلندی می نشیند .
که ملالم ز همه خلق جهان می آید
دوم اینکه : نگاه جناب عباس مشرف رضوی چندان که از زیبایی بیت می کاهد ، چیزی بدان نمی افزاید .
در زبان گفتار ، می گویند : این حرف را دهانی نکنید ! یا دهان به دهان چرخیدن ... همه نشانه های آشکار و استواری برای تندرستی «دهان» است .
---
پاسخ: با تشکر، به «ز همه» تصحیح شد.
خیلی سخت نگیرید مهم لفاظی نیست، مهم اینه که فهم کنیم منظور جناب سعدی چیه، دهان و زبان جفتش هم قابل ذکر است.
اما با توجه به معنیی که میشه برای این بیت ذکر کرد با این مضمون که : اون چیزی که از دل به دهن میاد عشق نیست دیگه، بلله بلغم و سوداست که از دل بر میگرده تو دهن، میشه دهان رو تصدیق کرد، همینطور آقای شماره یک هم درست میفرمایند. پ زیاد به لفظ گیر ندینلطفا بچسبید به معنا سپاس و بدرود
متشکر از اقای قلاوند بابت تصحیح مصرع(که ملالم زهمه خلق...)
مطلع غزل گویا اشاره به حدیثی منسوب به پیامبر اسلام است : "آنکه عاشق شد و به زبان نیاورد شهید از جهان رفت" ( نقل به معنی)
و البته می توان بسیار چیزها به دهان آورد وبه زبان نیاورد . به گمان این کمترین زبان درست تر می نماید . والله اعلم
قطعا دهان صحیح است:1- به دلیل خوش آوایی و صنعت هم صدایی که نزد حافظ و سعدی بسیار مهم است. یعنی آوردن کلماتی که با یک صدا آغاز می شوند(شب است و شاهد و شمع و شراب و..شیرینی) 2- در شعر معمولا از تکرار کلمه در قافیه احتراز می شود. سعدی کلمه زبان را در بیت ماقبل آخر آورده است. 3- ترکیب دل و دهان مانند ذهن و زبان و درد و درمان همه با ذوق و هنر خوش صدایی که ذاتی شعر است و شاعران در همه جا به کار می برند به وجود آمده. که به آن الیتریشن می گویند.
قطعا دهان درست نیست، آن که با دهان رابطه دارد معده( شکنبه) است نه دل !!
حافظ:زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت.
چون سعدی-پیش شمشیر بلا رقص کنان می اید-پس حجت تمام است
کشت مرا این شعر...
سلام لطف میکنید معنی بیت نهم رو بنویسید
معنی بیت نهم (در حد ادراک من)::::::::::::
درون من ان چنان با تو خو و انسی گرفته است که از همه مردم جهان ملالم (اندوه-افسردگی-پژمردگی) می اید
خیلی قشنگه
معجزی هست به گفتار تو سعدی که همی
باعث حسرت ورشک دگران می آید