گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۹

آن نه عشق است که از دل به دهان می‌آید
وان نه عاشق که ز معشوق به جان می‌آید
گو برو در پس زانوی سلامت بنشین
آن که از دست ملامت به فغان می‌آید
کشتی هر که در این ورطه خونخوار افتاد
نشنیدیم که دیگر به کران می‌آید
یا مسافر که در این بادیه سرگردان شد
دیگر از وی خبر و نام و نشان می‌آید
چشم رغبت که به دیدار کسی کردی باز
باز بر هم منه ار تیر و سنان می‌آید
عاشق آن است که بی خویشتن از ذوق سماع
پیش شمشیر بلا رقص‌کنان می‌آید
حاش لله که من از تیر بگردانم روی
گر بدانم که از آن دست و کمان می‌آید
کشته بینند و مقاتل نشناسند که کیست
کاین خدنگ از نظر خلق نهان می‌آید
اندرون با تو چنان انس گرفته‌ست مرا
که ملالم ز همه خلق جهان می‌آید
شرط عشق است که از دوست شکایت نکنند
لیکن از شوق حکایت به زبان می‌آید
سعدیا این همه فریاد تو بی دردی نیست
آتشی هست که دود از سر آن می‌آید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن نه عشق است که از دل به دهان می‌آید
وان نه عاشق که ز معشوق به جان می‌آید
هوش مصنوعی: این احساس واقعی عشق نیست که از دل به زبان می‌آید و این فرد عاشق نیست که عشقش از سمت معشوق به دل او راه پیدا کند.
گو برو در پس زانوی سلامت بنشین
آن که از دست ملامت به فغان می‌آید
هوش مصنوعی: برو و در کنار خودت آرامش پیدا کن، زیرا کسی که مدام مورد سرزنش و انتقاد قرار می‌گیرد، بسیار ناراحت و بی‌تاب است.
کشتی هر که در این ورطه خونخوار افتاد
نشنیدیم که دیگر به کران می‌آید
هوش مصنوعی: هرکس که در این دریا خطرناک گرفتار شود، نشنیده‌ایم که دوباره به ساحل برسد.
یا مسافر که در این بادیه سرگردان شد
دیگر از وی خبر و نام و نشان می‌آید
هوش مصنوعی: ای مسافر، تو که در این بیابان گم شده‌ای، دیگر خبری از تو و نشانی از وجودت نخواهد بود.
چشم رغبت که به دیدار کسی کردی باز
باز بر هم منه ار تیر و سنان می‌آید
هوش مصنوعی: هرگاه که چشمت به دیدن کسی باز شود و عشق و علاقه را حس کنی، حتی اگر تیر و سنان (خطر و دشواری) به تو نزدیک شود، نباید پلک‌هایت را ببندی و از دیدن آن شخص چشم بپوشی.
عاشق آن است که بی خویشتن از ذوق سماع
پیش شمشیر بلا رقص‌کنان می‌آید
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که بدون توجه به خود و از شوق و شوری که دارد، با افتادگی و شجاعت به استقبال مشکلات و سختی‌ها می‌رود و همچون کسی که در حال رقصیدن است، با قلبی شاداب و روحی آزاد به چالش‌ها نزدیک می‌شود.
حاش لله که من از تیر بگردانم روی
گر بدانم که از آن دست و کمان می‌آید
هوش مصنوعی: به هیچ وجه نخواهم رفت که روی خود را از تیر پنهان کنم، چون اگر بدانم که تیر از آن دست و کمان می‌آید.
کشته بینند و مقاتل نشناسند که کیست
کاین خدنگ از نظر خلق نهان می‌آید
هوش مصنوعی: افرادی را مشاهده می‌کنند که فوت شده‌اند، اما نمی‌توانند شناسایی کنند که قاتل آنان کیست، چرا که تیرانداز در پشت پرده‌ای پنهان است و کسی او را نمی‌بیند.
اندرون با تو چنان انس گرفته‌ست مرا
که ملالم ز همه خلق جهان می‌آید
هوش مصنوعی: در درون من چنان با تو صمیمی شده‌ام که دیگر از هیچ‌کس و هیچ چیز در دنیا احساس ناراحتی نمی‌کنم.
شرط عشق است که از دوست شکایت نکنند
لیکن از شوق حکایت به زبان می‌آید
هوش مصنوعی: عشق حقیقی به این معناست که انسان نباید از دوستش گله کند، اما احساسات و شور و شوقش باید به زبان بیاید و ابراز شود.
سعدیا این همه فریاد تو بی دردی نیست
آتشی هست که دود از سر آن می‌آید
هوش مصنوعی: سعدی جان، صدای تو از روی درد نیست، بلکه حرارتی وجود دارد که فقط دود از آن بلند می‌شود و نشان‌دهنده‌ای از آتش درون است.

خوانش ها

غزل ۲۸۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۸۹ به خوانش فاطمه زندی
غزل ۲۸۹ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۲۸۹ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۲۸۹ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۲۸۹ به خوانش سحر حاتم وند

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"آن نه عشق است"
با صدای علیرضا افتخاری (آلبوم شب عاشقان)

حاشیه ها

1388/06/22 19:09
عباس مشرف رضوی

آن نه عشقست که از دل به دهان می آید
به
آن نه عشقست که از دل به زبان می آید
(عشق به زبان می آید، نه به دهان؛ به زبان دهان معمول نیست)
---
پاسخ: با تشکر، نظر به این که پیشنهاد شما احتمالاً مبتنی بر نسخه‌ای غیر از نسخۀ منبع گنجور است، پیشنهاد را جهت استفادۀ علاقمندان در حاشیه نگه داشتیم.

1390/07/02 08:10

نخست اینکه پاره ی دوم بیت نهم به جای «از همه» باید بنویسیم «ز همه» . چراکه بدین نویسار وزن تندرست نیست و به جای یک هجای کوتاه ، هجای بلندی می نشیند .
که ملالم ز همه خلق جهان می آید
دوم اینکه : نگاه جناب عباس مشرف رضوی چندان که از زیبایی بیت می کاهد ، چیزی بدان نمی افزاید .
در زبان گفتار ، می گویند : این حرف را دهانی نکنید ! یا دهان به دهان چرخیدن ... همه نشانه های آشکار و استواری برای تندرستی «دهان» است .
---
پاسخ: با تشکر، به «ز همه» تصحیح شد.

1391/10/06 00:01
kasra۱۲۱

خیلی سخت نگیرید مهم لفاظی نیست، مهم اینه که فهم کنیم منظور جناب سعدی چیه، دهان و زبان جفتش هم قابل ذکر است.
اما با توجه به معنیی که میشه برای این بیت ذکر کرد با این مضمون که : اون چیزی که از دل به دهن میاد عشق نیست دیگه، بلله بلغم و سوداست که از دل بر میگرده تو دهن، میشه دهان رو تصدیق کرد، همینطور آقای شماره یک هم درست میفرمایند. پ زیاد به لفظ گیر ندینلطفا بچسبید به معنا سپاس و بدرود

1392/08/03 20:11

متشکر از اقای قلاوند بابت تصحیح مصرع(که ملالم زهمه خلق...)

1392/10/08 23:01
دوستدار

مطلع غزل گویا اشاره به حدیثی منسوب به پیامبر اسلام است : "آنکه عاشق شد و به زبان نیاورد شهید از جهان رفت" ( نقل به معنی)
و البته می توان بسیار چیزها به دهان آورد وبه زبان نیاورد . به گمان این کمترین زبان درست تر می نماید . والله اعلم

1394/03/27 00:05
ن ع

قطعا دهان صحیح است:1- به دلیل خوش آوایی و صنعت هم صدایی که نزد حافظ و سعدی بسیار مهم است. یعنی آوردن کلماتی که با یک صدا آغاز می شوند(شب است و شاهد و شمع و شراب و..شیرینی) 2- در شعر معمولا از تکرار کلمه در قافیه احتراز می شود. سعدی کلمه زبان را در بیت ماقبل آخر آورده است. 3- ترکیب دل و دهان مانند ذهن و زبان و درد و درمان همه با ذوق و هنر خوش صدایی که ذاتی شعر است و شاعران در همه جا به کار می برند به وجود آمده. که به آن الیتریشن می گویند.

1394/03/27 03:05
ایران نژاد

قطعا دهان درست نیست، آن که با دهان رابطه دارد معده( شکنبه) است نه دل !!

1396/01/05 11:04
مهران

حافظ:زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت.
چون سعدی-پیش شمشیر بلا رقص کنان می اید-پس حجت تمام است

1397/01/26 14:03
بیگانه

کشت مرا این شعر...

1398/10/22 16:12

سلام لطف میکنید معنی بیت نهم رو بنویسید

1399/05/31 21:07
خر(خر به معنی بزرگوار)

معنی بیت نهم (در حد ادراک من)::::::::::::
درون من ان چنان با تو خو و انسی گرفته است که از همه مردم جهان ملالم (اندوه-افسردگی-پژمردگی) می اید

1400/05/07 12:08
Polestar

خیلی قشنگه

1403/10/29 00:12
جلال ارغوانی

 

معجزی هست به گفتار تو سعدی که همی

باعث حسرت ورشک دگران می آید