گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۴

به کوی لاله رخان هر که عشقباز آید
امید نیست که دیگر به عقل بازآید
کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید
قضا همی‌بردش تا به چنگ باز آید
ندانم ابروی شوخت چگونه محرابیست
که گر ببیند زندیق در نماز آید
بزرگوار مقامی و نیکبخت کسی
که هر دم از در او چون تویی فراز آید
ترش نباشم اگر صد جواب تلخ دهی
که از دهان تو شیرین و دلنواز آید
بیا و گونه زردم ببین و نقش بخوان
که گر حدیث کنم قصه‌ای دراز آید
خروشم از تَف سینه‌ست و ناله از سر درد
نه چون دگر سخنان کز سر مجاز آید
به جای خاک قدم بر دو چشم سعدی نه
که هر که چون تو گرامی بود به ناز آید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به کوی لاله رخان هر که عشقباز آید
امید نیست که دیگر به عقل بازآید
هوش مصنوعی: هر کسی که به محله عاشقان و زیبایی‌های دل‌فریب وارد شود، دیگر امیدی نیست که به عقل و تدبیر خود بازگردد.
کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید
قضا همی‌بردش تا به چنگ باز آید
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که دیگر نمی‌تواند به لانه‌اش برگردد، سرنوشت او را به جایی می‌برد تا به دام شکارچی بیفتد.
ندانم ابروی شوخت چگونه محرابیست
که گر ببیند زندیق در نماز آید
هوش مصنوعی: نمی‌دانم ابروی زیبا و جذاب او چگونه مکانی مقدس است که اگر ستوده‌ای ببیند، در حالت نماز وارد می‌شود.
بزرگوار مقامی و نیکبخت کسی
که هر دم از در او چون تویی فراز آید
هوش مصنوعی: شخصی که در زندگی‌اش همواره افرادی چون تو در نزدیکی‌اش حضور دارند و به او سر می‌زنند، بسیار با عظمت و نیکبخت است.
ترش نباشم اگر صد جواب تلخ دهی
که از دهان تو شیرین و دلنواز آید
هوش مصنوعی: ناراحت نمی‌شوم اگر به من پاسخ‌های نامطلوب بدهی، زیرا کلام تو برایم دلپذیر و خوشایند است.
بیا و گونه زردم ببین و نقش بخوان
که گر حدیث کنم قصه‌ای دراز آید
هوش مصنوعی: بیا و به چهره زرد من نگاه کن و نشانه‌ها را بخوان، زیرا اگر بخواهم داستانی را روایت کنم، بسیار طولانی خواهد شد.
خروشم از تَف سینه‌ست و ناله از سر درد
نه چون دگر سخنان کز سر مجاز آید
هوش مصنوعی: من از دردی که در سینه‌ام دارم فریاد می‌زنم و ناله‌ام ناشی از درد واقعی است، نه مثل دیگر حرف‌ها که فقط از روی خیال و مجاز بیان می‌شوند.
به جای خاک قدم بر دو چشم سعدی نه
که هر که چون تو گرامی بود به ناز آید
هوش مصنوعی: به جای اینکه بر زمین قدم بگذاری، باید بر روی چشمان سعدی قدم بگذاری، زیرا هر کس که مانند تو با ارزش و محترم باشد، حق دارد به ناز و لذت زندگی کند.

خوانش ها

غزل ۲۸۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۸۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۲۸۴ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۲۸۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۸۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۸۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۸۴ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۸۴ به خوانش افسر آریا

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"لاله رخان"
با صدای علی زند وکیلی (آلبوم دشت جنون)

حاشیه ها

1396/04/24 20:06
ایرانی

بسیار عالی و بی نظیر. روحت شاد سعدی.

1397/12/28 10:02
محمد علی‌پور

با سلام
این غزل همگام سازی نشده و قابل دریافت برای گنجور رومیزی نیست
فقط در گنجور تحت وب خوانش دارد
---
پاسخ: با تشکر از اطلاع جنابعالی، مشکل حل شد.

1403/10/29 00:12
جلال ارغوانی

هر که زعجب سخن خود به فر داند

به پیش گفته سعدی ببین در نماز آید