گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۹

فراق را دلی از سنگ سختتر باید
مرا دلیست که با شوق بر نمی‌آید
هنوز با همه بدعهدیت دعاگویم
بیا و گر همه دشنام می‌دهی شاید
اگر چه هر چه جهانت به دل خریدارند
منت به جان بخرم تا کسی نیفزاید
بکش چنان که توانی که بنده را نرسد
خلاف آن چه خداوندگار فرماید
نه زنده را به تو میلست و مهربانی و بس
که مرده را به نسیمت روان بیاساید
مپرس کشته شمشیر عشق را چونی
چنان که هر که ببیند بر او ببخشاید
پدر که چون تو جگرگوشه از خدا می‌خواست
خبر نداشت که دیگر چه فتنه می‌زاید
توانگرا در رحمت به روی درویشان
مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید
به خون سعدی اگر تشنه‌ای حلالت باد
تو دیر زی که مرا عمر خود نمی‌پاید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فراق را دلی از سنگ سختتر باید
مرا دلیست که با شوق بر نمی‌آید
هوش مصنوعی: برای تحمل فاصله و جدایی، باید دل و روحی بسیار محکم‌تر از سنگ داشت، چرا که دل من به شوق و عشق نمی‌تند و نمی‌تواند این جدایی را تحمل کند.
هنوز با همه بدعهدیت دعاگویم
بیا و گر همه دشنام می‌دهی شاید
هوش مصنوعی: با وجود تمام عدم وفای تو، همچنان برای آمدنت دعا می‌کنم، حتی اگر همه به تو بد و بی‌احترامی کنند، شاید تغییر کنی.
اگر چه هر چه جهانت به دل خریدارند
منت به جان بخرم تا کسی نیفزاید
هوش مصنوعی: هرچند که دنیا هر چیزی را به دل خریدار می‌آورد، اما من آماده‌ام تا جانم را فدای این کنم که کسی بر دلم افزوده نشود.
بکش چنان که توانی که بنده را نرسد
خلاف آن چه خداوندگار فرماید
هوش مصنوعی: هرچه می‌خواهی انجام بده، ولی به گونه‌ای عمل کن که هیچ‌کس نتواند بر خلاف آنچه پروردگار دستور داده، رفتار کند.
نه زنده را به تو میلست و مهربانی و بس
که مرده را به نسیمت روان بیاساید
هوش مصنوعی: هیچ‌کس زنده را به ویژگی‌هایی چون میل و مهربانی توجه نمی‌کند، بلکه این ویژگی‌ها تنها می‌توانند روح مرده‌ای را با نسیم آرامش دهند.
مپرس کشته شمشیر عشق را چونی
چنان که هر که ببیند بر او ببخشاید
هوش مصنوعی: از حال کسی که به عشق دچار شده و کشته شده است، نپرسید. چرا که هر کسی که او را ببیند، به او رحم خواهد کرد و دلش به حالش می‌سوزد.
پدر که چون تو جگرگوشه از خدا می‌خواست
خبر نداشت که دیگر چه فتنه می‌زاید
هوش مصنوعی: پدر، که تو را مانند عزیزترین فرزندش گرامی می‌داشت، از خدا خواسته بود، اما نمی‌دانست که چه مشکلات و سختی‌هایی در آینده پیش خواهد آمد.
توانگرا در رحمت به روی درویشان
مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید
هوش مصنوعی: در برابر فقیران، بخیل نباش و محبت خود را از آن‌ها دریغ نکن؛ چون اگر تو در قلبت را به روی آن‌ها ببندی، خداوند هم درهای رحمتش را به روی تو خواهد بست.
به خون سعدی اگر تشنه‌ای حلالت باد
تو دیر زی که مرا عمر خود نمی‌پاید
هوش مصنوعی: اگر به خون سعدی عطشی داری، نوش جانت! تو سال‌ها در این دنیا زندگی کن، زیرا من خودم عمر چندانی ندارم.

خوانش ها

غزل ۲۷۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۷۹ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۲۷۹ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۲۷۹ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۷۹ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۷۹ به خوانش تناز پیراسته
غزل شمارهٔ ۲۷۹ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۷۹ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۷۹ به خوانش افسر آریا

حاشیه ها

1395/05/25 21:07
ارش

مصرع دوم بیت اول به چه معناست و ارتباطش با مصراع اول چیست

1395/10/05 16:01
سعید رضایی( کارشناس آموزش زبان و ادبیات فارسی )

با سلام
وزن شعر
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن می باشد که بحر مجتث مثمن مخبون اصلم می شود ، نه محذوف ....

1396/03/01 19:06
فرخ مردان

@آرش: " تحمل جدایی یار دلی از سنگ طلب میکنه ولی دل من چون سنگ نیست (یسیار) بی شوق(= افسرده و غمزده) است."

1396/03/01 19:06
فرخ مردان

@ آرش: با شوق برآمدن= به شوق برآمدن، به شوق آمدن

1401/05/10 00:08
محمد بخارایی

چه زیباست این بیت. به مزایده اشاره دارد.

1402/09/20 23:12
ماهی

مفهوم بیت ۵ رو کسی میتونه بگه لطفا

1402/10/25 16:12
رضا از کرمان

ماهی  گرامی سلام 

نه تنها آدمیان زنده میل وهوای تو را دارند بلکه روان مردگان نیز با نسیمی از سوی تو آرام میگیرد 

این بیت در غزل بعدی غزل ۲۸۰  بیت هفتم عینا تکرار شده است 

شاد باشی عزیز

1403/09/24 23:11
جلال ارغوانی

سعدی  بگو زشعرت ودهان شیرینش

به کام تلخ مردمان چنین شکر شاید