غزل شمارهٔ ۲۶۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۲۶۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۶۲ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۲۶۲ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش تناز پیراسته
غزل ۲۶۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۲۶۲ به خوانش حجت الله عباسی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
در مصرع دوم از بیت اول گر چه لیلی نوشته اند لیلا بایدش خواند.
گلهای تازه برنامه شماره 39
با آواز استاد ایرج و همراهی ویولن استاد اسدلله ملک و سنتور منصور صارمی و تمبک جهانگیر ملک:
پیوند به وبگاه بیرونی
ای هوشیار اگر به سر مست بگذری
عیبش مکن که بر سر مردم قضا رود.
گر من فدای جان تو گردم دریغ نیست
بسیار سر که در سر مهر و وفا رود
ای آشنای کوی محبت صبور باش
بیداد نیکوان همه بر آشنا رود.
ببخشید در خواندن این شعر سرمست را سر مست به کسره سر خوانده درصورتی که باید سر به سکون تلفظ شود و سر مست یک کلمه باشد
ای هوشیار اگر به سر مست بگذری
عیبش مکن که بر سر مردم قضا رود
درود
همان تلفظ با کسره صحیح است هم از نظر معنا و هم وزن
ای هوشیار اگر به سَرِ مست بگذری
یعنی اگر بر سر یک شخص مست گذر کردی به او خرده مگیر چون این اتفاق برای همه می افتد - یا قضا و قدر بر سر همه می رود
این شعر خیلی زیباست و آرامش بخش
خدمتmahanعزیز فکر کنم همان سرِ مست درست باشد چون به سرمست بگذری یعنی هوشیار سرمست بگذرد در حالیکه منظور سعدی این است که ای هوشیار اگر گذرت بر سرِ مست یعنی بالای سرِ مست فتاد عیبش مکن .نظر من چنین استِ
با سلام، استاد محمودی خوانساری در دستگاه سه گاه این قطعه را در قالب برنامه نوایی از موسیقی ایرانی (اگر اشتباه نکنم شماره 121) با چنان شور و حرارتی اجرا نموده اند که وصف ناشدنی است.
در این غزل در چند مورد باید دقت شود تا معنی از بین نرود
مجروح تیر عشق اگرش تیغ بر قفاست
چون میرود ز پیش تو چشم از قفا رود
در مصرع دوم «چشم از قفا» باید با هم به صورت یک ترکیب خوانده شود تا قید حالت شود. در این صورت مرجع فعلِ «رود» کلمۀ «مجروح» در مصرع اول است و «چشمازقفا» حالت مجروح را بیان می کند در غیر این صورت، مرجع فعل «رود» کلمۀ «چشم» است که صحیح نمی باشد.
در مصرع
ما چون نشانه پای به گل در بماندهایم
باید «به گل در» با هم و نیم فاصله خوانده شود «بهگلدر» و معنی چنین است: ما مانند نشانه و سیبل، با پایِ در گل، مانده ایم - و اگر چنین خوانده نشود یعنی بعد از گِل وقف شود، معنا خراب می شود.
بیت آخر باید شرطی خوانده شود
سعدی به در نمیکنی از سر هوای دوست
در پات لازمست که خار جفا رود
اگر خبری خوانده شود معنا ناقص است یعنی یک کلمه «اگر» در تقدیر داریم و تقدیر ادوات استفهام و شرط چیزی عادی است.
سعدی (اگر) به در نمیکنی از سر هوای دوست
شد چشمه حیات کلام توسعدیا
هر کس که گوش داد کجا برفنا رود؟