گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۴

اخترانی که به شب در نظر ما آیند
پیش خورشید محال است که پیدا آیند
همچنین پیش وجودت همه خوبان عدمند
گرچه در چشم خلایق همه زیبا آیند
مردم از قاتل عمدا بگریزند به جان
پاکبازان بر شمشیر تو عمدا آیند
تا ملامت نکنی طایفه رندان را
که جمال تو ببینند و به غوغا آیند
یعلم الله که گر آیی به تماشا روزی
مردمان از در و بامت به تماشا آیند
دلق و سجاده ناموس به میخانه فرست
تا مریدان تو در رقص و تمنا آیند
از سر صوفی سالوس دوتایی برکش
کاندر این ره ادب آن است که یکتا آیند
می‌ندانم خطر دوزخ و سودای بهشت
هر کجا خیمه زنی اهل دل آنجا آیند
آه سعدی جگر گوشه نشینان خون کرد
خرم آن روز که از خانه به صحرا آیند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اخترانی که به شب در نظر ما آیند
پیش خورشید محال است که پیدا آیند
هوش مصنوعی: ستاره‌هایی که در شب برای ما ظاهر می‌شوند، در روشنایی خورشید هرگز نمی‌توانند دیده شوند.
همچنین پیش وجودت همه خوبان عدمند
گرچه در چشم خلایق همه زیبا آیند
هوش مصنوعی: در واقع، در برابر وجود تو، تمام خوبان دیگر به نوعی در حالتی از عدم به سر می‌برند، حتی اگر در نظر مردم عادی زیبا و پسندیده به نظر برسند.
مردم از قاتل عمدا بگریزند به جان
پاکبازان بر شمشیر تو عمدا آیند
هوش مصنوعی: مردم به طور عمدی از قاتل فرار می‌کنند، اما به جان دلیران با شمشیر تو به طور عمدی می‌آیند.
تا ملامت نکنی طایفه رندان را
که جمال تو ببینند و به غوغا آیند
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو به انتقاد از دل‌باختگان و عاشقان نپردازی، زیبایی تو را می‌بینند و به هیجان می‌آیند.
یعلم الله که گر آیی به تماشا روزی
مردمان از در و بامت به تماشا آیند
هوش مصنوعی: خدا می‌داند که اگر روزی تو به نمایش بیایی، مردم از در و دیوار خانه‌ات برای تماشا به سمت تو خواهند آمد.
دلق و سجاده ناموس به میخانه فرست
تا مریدان تو در رقص و تمنا آیند
هوش مصنوعی: لباس مریدی و وسایل عبادت را به میخانه ببر تا پیروانت در حال رقص و آرزو با تو همراه شوند.
از سر صوفی سالوس دوتایی برکش
کاندر این ره ادب آن است که یکتا آیند
هوش مصنوعی: از سر دروغ و تظاهر صوفیانی که خود را بزرگ‌تر از آنچه هستند نشان می‌دهند، بزدایید، زیرا در این مسیر حقیقت و معرفت، تنها یک نفر باید وارد شود و این تنها بودن است که به ادب و نزاکت واقعی می‌انجامد.
می‌ندانم خطر دوزخ و سودای بهشت
هر کجا خیمه زنی اهل دل آنجا آیند
هوش مصنوعی: نمی‌دانم که آیا جهنم خطرناک است یا بهشت جالب، اما هر جا که اهل دل سکونت داشته باشند، آنجا همواره مکانی برای آمدن و حضور آنها خواهد بود.
آه سعدی جگر گوشه نشینان خون کرد
خرم آن روز که از خانه به صحرا آیند
هوش مصنوعی: آه سعدی، فرزند دل‌نشینان، در دلش غم دارد. روزی شیرین و خوشبخت است که انسان‌ها از خانه‌های خود خارج شوند و به دشت و صحرا بیایند.

خوانش ها

غزل ۲۵۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۵۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل ۲۵۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۲۵۴ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۲۵۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۵۴ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
غزل شمارهٔ ۲۵۴ به خوانش تناز پیراسته
غزل شمارهٔ ۲۵۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۵۴ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1394/07/02 04:10
ناشناس

دلق و سجاده ناموس به میخانه فرست
تا مریدان تو در رقص و تمنا آیند
از سر صوفی سالوس دوتایی برکش
کاندر این ره ادب آنست که یکتا آیند
دوتایی: پوشش زیر قبا و کنایه از دورویی و نفاق
سعدی:
خرقه پوشان صوامع را دوتایی چاک کرد
تا من اندر کوی وحدت لاف یکتایی زدم .
بیار ای لعبت ساقی بگو ای کودک مطرب
که صوفی در سماع آمد دوتایی کرد یکتایی .

1398/04/09 19:07
پاینده ایران

درود بر شما-
بیت پنجم در برخی از نسخ معتبر بدین شکل آمده:
گر خرامان به در خانقه آیی روزی
صوفیان از در و بامت به تماشا آیند
با سپاس

1403/10/28 23:12
جلال ارغوانی

شهره خلق بشد سعدی ومردم گویند

عاشقند بر سخنش  تا که به دنیا آیند

 

1404/02/07 15:05
حمیدرضا ابراهیم زاده

تنسک جاهلانه و قشریگری باعث پدید آمدن ریا کاری و توجیه می شود.
 و ریا کاری بصورت سیستماتیک رخ می دهد و باعث گرایش مردم به ظاهر گرایی و قشریگری می گردد.
بزه ریا کاری و اظهار فضل را باید در رده جعل و غصب و دروغ دسته بندی کرد.
زیرا باعث از بین رفتن اصالت و هویت نجیبانه گردیده و در توسعه همه جانبه  جامعه تاثیر منفی می گذارد.
 ریا اصالتی ندارد و ساخته وپرداخته ی  یک بازی و دسیسه پیچیده ا ست. 
اگر حکومت و یا نظام حکومتی دینی باشد و براساس شمایل ظاهری به مومن نمایان توجه بیشتری بشود جمعیت و پیچیدگی رفتار بزه کاران ریاکار بیشتر می شود
و ریاکاری ومومن نمایی ویا سالوس با بخش مهمی از رفتار متقلبانه خواص و حتی عوام مردم ویا کسانی که با جاه طلبی آلاف و الوفی دارند، پیوند خورده است و ریشه در تاریخ دینداری دارد
حتی در دوره زرتشتیان و پیش از اسلام سالوس و ریا برای بدست آوردن و طمع یا  برای ترس از دست ندادن  وجود داشت.
آثار اساطیری قدما نیز این نگاه رااثبات می کند
شاعرانی چون حافظ وسعدی و صائب و مولانا نیز پس از اسلام بخشهایی از جهاد تبیین خود را در مذمت سالوس و ریا مصروف داشته اند

قلب سالوس و ریا را نشکستند درست
مگر این قوم که در زلف شکست آوردند
اوحدی را چو ازین دایره دیدند برون
زود در حلقه آن زلف چو شست آوردند
(اوحدی مراغه ای)
آتـش زهـد و ریـا خرمـن دیـن خواهــد سوخت 
حافظ این خرقه ی پشمینه بینداز وبرو...  (حافظ)
طریقت بجز خدمت خلق نیست به سجاده و تسبیح و دلق نیست.
( سعدی)

یک نخود کله و ده من دستار.
 این کم و بیش چه معنی دارد. 
شیخ برعرش نپرد چه کند.؟
 غیر پر ریش چه معنی دارد.
 بیدل اینجا همه ریش است و فش‌است. ملت و کیش چه معنی دارد؟...
( بیدل دهلوی)

کجا باشد دورویان را میان عاشقان جایی
که با صد رو طمع دارد ز روز عشق فردایی
طمع دارند و نبودشان که شاه جان کند ردشان
ز آهن سازد او سدشان چو ذوالقرنین آسایی
دورویی با چنان رویی پلیدی در چنان جویی
چه گنجد پیش صدیقان نفاقی کارفرمایی
(مولانا)
در پس پرده تزویر و ریا زاهد خشک
عنکبوتی است که دام مگسی می سازد
هر دمی کز سر صدق است اثرها دارد
صبح صد شمع خموشی از نفسی می سازد
( صائب تبریزی)

در عصر پهلوی جاه طلبان برای رسیدن به مطامع ومنافع خود می بایست از راه هایی هم چون گرایش به رانت و پیوند با دستگاه  شاهدوستی به مقام و مقصود برسند ویا از شراره های حسادت و بدگویی رقبا خود را مصون نگاه دارند.   ازاین جهت سالوس و مومن نمایی در این دوران کمتر در رفتار جاه طلبان و یا ترسوها سراغ می رود
اما پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران 
چون نظام حکومتی برپایه ایمان و دینداری و پیوند با شریعت به وجود آمد قشریگری و ظاهر سازی وسالوس و ریاکاری بیشتر در رفتار جاه طلبان به وجود آمد و همچنین در رفتار کسانی که با ترس از ساقط شدن موقعیت و جایگاه اداری واجتماعی روبرو می شدند به  سالوس و ریا روی می آورده اند.
از این رو برای مصونیت از قشریگری وپیرو آن سالوس باید به التزام عملی نسبت به آموزه ها وشعایر دینی و باورهای  راستین روی آورد و دینداری بصورت عملی در رفتارهای مردم و خواص نمود یابد.
و شاخصه های گذشت و امانتداری و مسئولیت پذیری و راستگویی و...در زندگی و تعاملات اجتماعی مردم رونق و رواج داشته باشد
و مردم بتوانند در سایه سار ایمان همگانی در رسیدن به امنیت و توسعه پایدار همگام شوند.

والی الله المصیر