گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۲

نشاید که خوبان به صحرا روند
همه کس شناسند و هر جا روند
حلالست رفتن به صحرا ولیک
نه انصاف باشد که بی ما روند
نباید دل از دست مردم ربود
چو خواهند جایی که تنها روند
که بپسندد از باغبانان گل
که از بانگ بلبل به سودا روند
برآرند فریاد عشق از ختا
گر این شوخ چشمان به یغما روند
همه سروها را بباید خمید
که در پای آن سروبالا روند
بسا هوشمندا که در کوی عشق
چو من عاقل آیند و شیدا روند
بسازیم بر آسمان سلمی
اگر شاهدان بر ثریا روند
نه سعدی در این گل فرورفت و بس
که آنان که بر روی دریا روند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نشاید که خوبان به صحرا روند
همه کس شناسند و هر جا روند
هوش مصنوعی: نمی‌شود که مردم خوب و صالح به بیابان بروند، زیرا همه آن‌ها را می‌شناسند و هر جا که بروند، شناخته شده‌اند.
حلالست رفتن به صحرا ولیک
نه انصاف باشد که بی ما روند
هوش مصنوعی: رفتن به دشت و صحرا جایز است، اما انصاف این نیست که بدون ما بروند.
نباید دل از دست مردم ربود
چو خواهند جایی که تنها روند
هوش مصنوعی: نباید دل‌ها را از دست مردم گرفت وقتی که آنها می‌خواهند به جای خلوتی بروند.
که بپسندد از باغبانان گل
که از بانگ بلبل به سودا روند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که گل‌ها و زیبایی‌های زندگی باید مورد توجه و پسند باغبانان قرار بگیرند، و افرادی که از صدای پرنده (بلبل) لذت می‌برند، باید دچار شوق و حس شگفتی شوند. به عبارت دیگر، زیبایی و هنر باید در دل‌ها جایی داشته باشد و احساسات عاشقانه و لطیف در انسان‌ها بیدار شود.
برآرند فریاد عشق از ختا
گر این شوخ چشمان به یغما روند
هوش مصنوعی: اگر این چشمان شیطون و زیبا به سرقت بروند، باید از سرزمین ختا فریاد عشق را بلند کنیم.
همه سروها را بباید خمید
که در پای آن سروبالا روند
هوش مصنوعی: تمام درختان سرو باید سر خم کنند تا شاخه‌های آن درخت بلند و بزرگ، رشد کنند.
بسا هوشمندا که در کوی عشق
چو من عاقل آیند و شیدا روند
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد فرزانه و باهوش هستند که در راه عشق، مانند من، ابتدا عاقل و سپس دیوانه می‌شوند.
بسازیم بر آسمان سلمی
اگر شاهدان بر ثریا روند
هوش مصنوعی: اگر شاهدان به بلندی‌های آسمانی بروند، ما هم باید در این آسمان به آرزوی خود برسیم و آن را بسازیم.
نه سعدی در این گل فرورفت و بس
که آنان که بر روی دریا روند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که سعدی به اندازه‌ای در زیبایی این گل غرق نشده است که افرادی که بر روی دریا حرکت می‌کنند، که نشان‌دهندهٔ تجربه و ماجراجویی هستند. به عبارتی دیگر، حتی زیباترین چیزها نمی‌توانند ما را از پیشرفت و سفر به سوی هدف‌هایمان بازدارند.

خوانش ها

غزل ۲۵۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۵۲ به خوانش سهیل قاسمی
غزل ۲۵۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۲۵۲ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۲۵۲ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
غزل ۲۵۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۵۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۵۲ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1395/07/14 13:10
۷

برآرند فریاد عشق از ختا
گر این شوخ چشمان به یغما روند
ختا=ناحیه ای در ترکستان چین با زنان جشم بادامی
یغما= نام شهری در ترکستان که مردمان خوشگل و صاحب حسن دارد.(از فرهنگ جهانگیری )
نام شهری که خوبان بسیار از آنجا خیزند. شهری حسن خیز بود در ترکستان ، و مردم آن به تاراج و غارت همه چیز و از جمله خوان مشهور شده اند نزد شعرا: بت یغمایی . بتان یغما. خوبان یغما. (یادداشت مؤلف ) : مشرق وی ناحیت تغزغز و جنوب وی رود خولندغون است که اندر رود کپی افتد و مغرب وی حدود خلخ است . و این ناحیتی است که در وی کشت و برز نیست مگر اندک و از وی مویهای بسیار خیزد و اندر او صیدهای بسیار است و خواسته های ایشان اسب است و گوسپند و اندر او دههاست اندکی ، چون برتوج و خیر مکی . و کاشغر برسرحد است میان یغما و تبت و خرخیز و چین و کوه اغراج ارت اندر میان ناحیت یغما برود. (از حدودالعالم ).
این جشم بادامی های لوند اگر رهسپار ختا شوند چه دلها غارت کنند و چه فریادها بلند شود
تا گل روی تو در باغ لطافت بشکفت
پردهٔ صبر من از دامن گل چاکترست

1395/07/14 13:10
۷

برآرند فریاد عشق از ختا
گر این شوخ چشمان به یغما روند
این جشم بادامی های لوند اگر رهسپار ختا شوند چه دلها غارت کنند و چه فریادها بلند شود
تا گل روی تو در باغ لطافت بشکفت
پردهٔ صبر من از دامن گل چاکترست

1395/07/14 13:10
۷

ختا=ناحیه ای در ترکستان چین با زنان جشم بادامی
یغما= نام شهری در ترکستان که مردمان خوشگل و صاحب حسن دارد.(از فرهنگ جهانگیری )
نام شهری که خوبان بسیار از آنجا خیزند. شهری حسن خیز بود در ترکستان ، و مردم آن به تاراج و غارت همه چیز و از جمله خوان مشهور شده اند نزد شعرا: بت یغمایی . بتان یغما. خوبان یغما.

1395/07/16 03:10
رنگارنگ

خوان یغما همان سفره عام است که گاه شاهان
می گستردند و عامه مردم را به لقمه ای مهمان.
و زیبارویان آن شهر البته دلها به یغما می برده اند.
و ای بسا می برند.

1395/07/16 03:10
رنگارنگ

ودر بیت؛
بر آرند فریاد عشق از ختا
گر این شوخ چشمان به یغما روند
سخن از تاراج است و نه سفر به شهر یما

1395/07/16 04:10
۷

اگر این زنان زیباروی ترک(که در ترکتازی استادند) به ختا روند فریاد و آشوب بلند شود نه برای اینکه دار و ندارشان را تاراج میکنند بلکه در حیرت اینهمه شوخ چشمی فرومانده اند که چگونه دلهایشان به یغما و تاراج میرود.
زنان یغمایی مانند مانند مردان اسی سواران وچابک و دزد و غارتگر بودند.
میفرماید این زنان اینقدر تو دل برو هستند که زیبایی زنان ختن در برابر آنها هیج است چون در یغما و غارت دل بسیار قویتر از مردم شهر یغما هستند

1395/07/16 17:10
رنگارنگ

و بی گمان ، تاراج دل و دین

1399/11/09 00:02
کریم آراسته

در بیت: بسازیم بر آسمان سلمی اگر شاهدان بر ثریا روند
معنا و خوانش درست سلمی چیست؟ البته با توجه به خوانش خواننده محترم از نظر وزنی درست درمیاد؛ ولی با این خوانش دریافت معنا مبهم است. با تشکر و سپاس.

1399/12/27 03:02
احمد

سُلَم : ج سَلَالِم و سَلَالِیم: نردبان یا پلکان اعم از چوبی یا سنگی. این واژه کاربرد مذکر و مؤنث دارد، وسیله یا سبب رسیدن به چیزی؛ «اتَّخَذَه سُلَّماً الی حَاجتِهِ»: او را وسیله ای برای رفع نیاز خود گرفت.

1401/09/20 01:12
مهدی پناهی

کوتاه تلفظ کردن مصوت بلند 

1403/10/28 00:12
جلال ارغوانی

 

ز شعر تو سعدی شود دیده تر

پی گوهر آخر به  دریا  روند