غزل شمارهٔ ۲۴۳
زلف او بر رخ چو جولان میکند
مشک را در شهر ارزان میکند
جوهری عقل در بازار حسن
قیمت لعلش به صد جان میکند
آفتاب حسن او تا شعله زد
ماه رخ در پرده پنهان میکند
من همه قصد وصالش میکنم
وان ستمگر عزم هجران میکند
گر نمکدان پرشکر خواهی مترس
تلخیی کان شکرستان میکند
تیر مژگان و کمان ابروش
عاشقان را عید قربان میکند
از وفاها هر چه بتوان میکنم
وز جفاها هر چه نتوان میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زلف او بر رخ چو جولان میکند
مشک را در شهر ارزان میکند
هوش مصنوعی: موهای او بر چهرهاش مانند مشک در حال رقص و جولان است و با این زیبایی، جذابیت را در شهر به قیمت کم میآورد.
جوهری عقل در بازار حسن
قیمت لعلش به صد جان میکند
هوش مصنوعی: عقل به مانند یک گوهر ارزشمند در دنیای زیباییها معامله شده است و قیمت آن به اندازهای بالاست که حتی دادن صد جان هم برای به دست آوردن آن کافی نیست.
آفتاب حسن او تا شعله زد
ماه رخ در پرده پنهان میکند
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی او به درخشش میرسد، ماه هم که خود را در پس پرده پنهان کرده، نمیتواند نمایان شود.
من همه قصد وصالش میکنم
وان ستمگر عزم هجران میکند
هوش مصنوعی: من تمام احساسات و آرزوهایم را به سوی وصال و دیدار او قرار میدهم، اما او با بیرحمی تصمیم به جدایی میگیرد.
گر نمکدان پرشکر خواهی مترس
تلخیی کان شکرستان میکند
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در زندگی خود از خوشیها و شیرینیها بهرهمند شوی، نباید از تلخیها و سختیها بترسی؛ چرا که همان تلخیها میتوانند به شیرینی و لذتهای بزرگ منجر شوند.
تیر مژگان و کمان ابروش
عاشقان را عید قربان میکند
هوش مصنوعی: نزدیک شدن به چشمان زیبا و ابروان خوشفرم، دل عاشقان را به عید و شادی میآورد.
از وفاها هر چه بتوان میکنم
وز جفاها هر چه نتوان میکند
هوش مصنوعی: من از مهر و وفا هر چه در توان داشته باشم انجام میدهم و از بیوفایی و ظلم هر چه نتوانم، دیگران انجام میدهند.
خوانش ها
غزل ۲۴۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۴۳ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۲۴۳ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۲۴۳ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۴۳ به خوانش تناز پیراسته
غزل شمارهٔ ۲۴۳ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۴۳ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
غزل شمارهٔ ۲۴۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۴۳ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۴۳ به خوانش افسر آریا
حاشیه ها
1395/10/09 23:01
۷
گر نمکدان پرشکر خواهی مترس
تلخیی کان شکرستان میکند
به نظر می آید منظور از نمکدان،دهان دلبر است
ولی خب جای شکر شکردان است
در عربی به شکردان سکردان گویند.
شاید هم نامهربانی دلبر را در کل به نمکدان مانند کرده است که امید است شکردان شود.
1397/02/01 19:05
۷
جوهری عقل در بازار حسن
قیمت لعلش به صد جان میکند
جوهری:گوهری:گوهرشناس
در بازار خوبان عقل تاجرپیشه قیمت یک بوسه از لب سرخ او را برابر صد جان میداند
1397/02/13 01:05
۷
این ارزان از نامش پیداست یک زمانی ارزشمند بوده ولی چگونه بدبخت و کم ارزش شده کسی نمیداند.
1403/10/27 23:12
جلال ارغوانی
شعرسعدی از حلاوتها وعشق
خانه جان را گلستان می کند