غزل شمارهٔ ۲۳۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۲۳۸ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۳۸ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۲۳۸ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۲۳۸ به خوانش تناز پیراسته
غزل شمارهٔ ۲۳۸ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
غزل شمارهٔ ۲۳۸ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۳۸ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۳۸ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
سلام. از زحمتی که برای فراهم آوردن این مجموعه کشیده اید قدردانی می کنم. امیدوارم روز به روز کامل تر و پربارتر شود. لطفا بیت ششم را تصحیح فرمایید به این ترتیب: "ماست" به ماه است، تبدیل شود.
ممنون
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
بیت اول مصرع دوم باید باشه: برقع «برافکن» تا بهشت...
لطفاً مصراع دوم بیت اول را هم تصحیح کنید: برقع برافکن بجای برقع افکن.
رجوع کنید به کلیات سعدی به تصحیح فروغی که خود البته در دیوان شیخ تصرف غیرمجاز کرده و خبثیات و هزلیات شیخ را حذف کرده است.
زان روی و خال دلستان برکش نقاب پرنیان
تا پیش رویت آسمان آن خال اختر برکند
مصرع دوم اینگونه است: تا پیش خالت آسمان آخال اختر برکند
نقاب ابریشم از رخ و خال دلستان بردار تا گردون دیگر به زیبایی رخسار پر از ستاره اش ننازد و آنها را جون آخال{آشغال} از خود دور بریزد
زان عارض فرخنده خو نه رنگ دارد گل نه بو
انگشت غیرت را بگو تا چشم عبهر برکند
عبهر=گل نرگس=نرگس شهلا
چهره زیبایت برای گل سرخ رنگ و بویی برای نازیدن نمیگذارد اما چشم بیشرم نرگس هنوز باز است به انگشت حسادت بگو کورش کند.
نرگس در شعر هم نماد بیشرمی است و هم کوری و نابینایی
ماه است رویت یا ملک قند است لعلت یا نمک
بنمای پیکر تا فلک مهر از دوپیکر برکند
معنی مصرع دوم:چهره ات را بنمای تا آسمان مهر(خورشید) را از برج جوزا برکند
دوپیکر=جوزا=سومین صورت فلکی در منطقه البروج به صورت دو کودک برهنه که آن را خانه عطارد(تیر) نیز گفته اند.
منطقه البروج(دایره ای که زمین حرکت انتقالی خود را در آن انجام میدهد و به 12 بخش برابر تقسیم میشود.مدت زمانی که زمین یکی از این 12 قسمت را سپری میکند یک ماه خورشیدی باشد و هر ماه به نام برجی که زمین در آن ماه از برابر آن میگذرد نامیده میشود.
حمل-ثور-جوزا-سرطان-اسد-سنبله-میزان-عقرب-قوس-جدی-دلو-حوت
که همنام فارسی دارند.
باری!
به ناز و دلبری؛
گر سوی صحرا بگذری؛
واله شود کبک دری.....!
طاووس شهپر برکند....
سعدی چو می گوید سخن گویند جمله انجمن
حوری چو بیند این سخن باید که زیور برکند