گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۱

تو آن نه‌ای که دل از صحبت تو برگیرند
و گر ملول شوی صاحبی دگر گیرند
و گر به خشم برانی طریق رفتن نیست
کجا روند که یار از تو خوبتر گیرند
به تیغ اگر بزنی بی‌دریغ و برگردی
چو روی باز کنی دوستی ز سر گیرند
هلاک نفس به نزدیک طالبان مراد
اگر چه کار بزرگست مختصر گیرند
روا بود همه خوبان آفرینش را
که پیش صاحب ما دست بر کمر گیرند
قمر مقابله با روی او نیارد کرد
و گر کند همه کس عیب بر قمر گیرند
به چند سال نشاید گرفت ملکی را
که خسروان ملاحت به یک نظر گیرند
خدنگ غمزه خوبان خطا نمی‌افتد
اگر چه طایفه‌ای زهد را سپر گیرند
کم از مطالعه‌ای بوستان سلطان را
چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند
وصال کعبه میسر نمی‌شود سعدی
مگر که راه بیابان پرخطر گیرند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو آن نه‌ای که دل از صحبت تو برگیرند
و گر ملول شوی صاحبی دگر گیرند
هوش مصنوعی: تو آنقدر باارزش و اهمیت هستی که هیچ‌کس نمی‌تواند از صحبت با تو دل بکند و حتی اگر کسی از تو خسته شود، به سراغ کسی دیگر نخواهد رفت.
و گر به خشم برانی طریق رفتن نیست
کجا روند که یار از تو خوبتر گیرند
هوش مصنوعی: اگر با خشم برانی، راهی برای رفتن نیست؛ کجا بروند که بهتر از یار تو پیدا کنند؟
به تیغ اگر بزنی بی‌دریغ و برگردی
چو روی باز کنی دوستی ز سر گیرند
هوش مصنوعی: اگر با تندخویی و بی‌ملاحظه به کسی آسیب بزنی و سپس به راحتی به او پشت کنی، آن‌گاه دوستی‌ات را دوباره از سر بگیرند و این دوستانه رفتار کردن را فراموش نخواهند کرد.
هلاک نفس به نزدیک طالبان مراد
اگر چه کار بزرگست مختصر گیرند
هوش مصنوعی: کشتن نفس و خواسته‌های آن به نزد کسانی که به دنبال هدف‌های عالی هستند، اگرچه کار سختی است، ولی آن را به شکلی ساده انجام می‌دهند.
روا بود همه خوبان آفرینش را
که پیش صاحب ما دست بر کمر گیرند
هوش مصنوعی: همه خوبان آفرینش می‌توانند با افتخار به پیشگاه صاحب خود نزدیک شوند و دست بر کمر بزنند.
قمر مقابله با روی او نیارد کرد
و گر کند همه کس عیب بر قمر گیرند
هوش مصنوعی: ماه هیچ‌گاه نمی‌تواند با زیبایی و چهره‌ی او مقابله کند و اگر هم تلاش کند، همه به ماه ایراد خواهند گرفت.
به چند سال نشاید گرفت ملکی را
که خسروان ملاحت به یک نظر گیرند
هوش مصنوعی: به چند سال نمی‌توان صاحب قدرت و سلطنت شد، چون پادشاهان زیباروی به یک نگاه می‌توانند کسی را انتخاب کنند.
خدنگ غمزه خوبان خطا نمی‌افتد
اگر چه طایفه‌ای زهد را سپر گیرند
هوش مصنوعی: خنجر نگاه زیبا رویان هرگز به خطا نمی‌زند، حتی اگر گروهی زهد و پرهیزگاری را به عنوان حجاب و سپر انتخاب کنند.
کم از مطالعه‌ای بوستان سلطان را
چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند
هوش مصنوعی: اگر کسی درختان باغ را به خوبی بررسی کند و از رازهای آن‌ها آگاه شود، می‌تواند ثمره‌های خوبی از آن‌ها برداشت کند. به همین ترتیب، اگر بیشتر به مطالعه و شناخت بپردازیم، می‌توانیم از منابع و دانسته‌های خود بهره‌مند شویم.
وصال کعبه میسر نمی‌شود سعدی
مگر که راه بیابان پرخطر گیرند
هوش مصنوعی: برای رسیدن به کعبه (که نماد هدف و آرزوهای بزرگ است)، سعدی می‌گوید که باید از مسیرهای دشوار و خطرناک عبور کرد و تنها در این صورت می‌توان به آن دست یافت. رسیدن به آرزوها نیازمند تلاش و مواجهه با چالش‌هاست.

خوانش ها

غزل ۲۳۱ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۳۱ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۲۳۱ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۲۳۱ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۳۱ به خوانش محمدرضا مومن نژاد
غزل شمارهٔ ۲۳۱ به خوانش تناز پیراسته
غزل شمارهٔ ۲۳۱ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۳۱ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۳۱ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1392/04/30 00:06
کامران امینی

این بیت به این صورت هم آمده است:
تو آن نه ای که دل از صحبت تو بر گیرند /
وگر ملول شوی دلبری دگر گیرند
این بیت به این شکل توسط استاد ادیب خوانساری با استفاده از نسخ قدیمی دیوان سعدی، در مخالف سه گاه خوانده شده است.
در واقع کلمه دلبر بیش از صاحب در ارتباط با معنای شعر است

1401/02/12 02:05
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

تو آن نه‌ای که دل از صحبت تو برگیرند

و گر ملول شوی صاحبی دگر گیرند

صحبت و صاحب هم ریشه اند

در اینجا صحبت به معنی حرف زدن نیست بلکه به معنی مصاحبت و هم نشینی است

صاحب صفت مشبهه از صحبت است به معنی هم صحبت

تو آن نیستی که از هم نشینی تو دل برگیرند و اگر از این هم نشینی آزرده خاطر شوی هم نشین دیگری انتخاب کنند

1392/11/31 03:01
جهانگیر

همینجور که در مصرع دوم بیت نخست آمده صاحب درست هست به معنای هم صحبت که با مصرع نخست جور است

1394/11/27 02:01
Sobhansahra

در مورد بیت سوم باید عرض کنم که در پاورقی صفحه مربوط به این غزل ،در دیوان سعدی تصحیح محمدعلی فروغی ،مصرع اول این بیت این گونه آمده که به نظر بنده بسیار زیباتر و موزون تره: به تیغ اگر بزنی دوستان مخلص را......

1395/05/26 11:07
میثم

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1395/05/07 02:08
۷

کم از مطالعه‌ای بوستان سلطان را
چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند
چه چیزی از باغ شاه کم میشود اگر نگاهی به باغ بیندازیم وقتی که باغبان اجازه چیدن به ما نمیدهد.

1396/03/30 11:05
فرخ مردان

@7: ظاهرا: کم از=حداقل،دست کم. پس: حداقل بایستی که نگاه در این بوستان شاهی(= زیبایی معشوق) کرد چون نمی زاره ما دست بزنیم که (!).

1396/03/30 11:05
فرخ مردان

بیت ماقبل آخر در نسخه فروغی به این صورته: " کم از مطالعۀ یوستان سلطان را..."

1398/04/26 10:06
امیرحسین علی محمدی

شنیدن این شعر از زبان استاد دکتر سروش که شعر رو خطاب به حضرت رسول ( ص ) می خوندند واقعا شنیدنی ولذتبخشه

1401/06/17 12:09
فاطمه زندی

وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن  فع لا ن 

 

معنی بیت اول 

۱ _ تو آن یار نیستی که بتوان از مصاحبت تو دل بر کند و یا چنانچه دلتنگ گردی ، بتوان به جای تو به همنشینی دیگر دل بست 

[ صحبت : مصاحبت ، همنشینی / ملول : آزرده و دلتنگ / صاحب : ملازم و همراه ، انیس و دمساز /کنایه : دل از کسی یا چیزی بر گرفتن ( ترک و چشم پوشی از کسی یا چیزی کردن ) /جناس اشتقاق : صحبت ، صاحب /جناس زاید : گر ، دگر ]

معنی بیت دوم 

۲_ و اگر با خشم ، عاشق را از خویش برانی ، راهی جز ماندن با تو ندارد ،به راستی راندگان تو به کجا روند که یاری بهتر و زیباتر از تو بیابند ؟ 

[ خوبتر : زیباتر /جناس زاید : گر ، گیر /جناس اشتقاق : رفتن ، روند ]

معنی بیت سوم 

۳ _ اگر بی محابا با شمشیر بزنی و بر گردی ، به محض اینکه روی بگشایی ،عاشقانت دوباره عشق و دوستی از سر می گیرند .

[ برگشتن : گردیدن ، گردا گرد گشتن /روی باز کردن : نقاب بر داشتن و چهره نشان دادن .]

معنی بیت چهارم 

۴  _ اگر چه هلاک کردن خود کاری است بزرگ ، اما مراد جویان و طالبان یار ، این جان سپاری در راه دوست را حقیر می شمارند 

[نفس : خود و خویش / طالبان مراد : خواهندگان و جویندگان کام و آرزو .]

معنی بیت پنجم 

۵  _ شایسته است که تمام زیبا رویان عالم در برابر همنشین ما سر تسلیم فرودآورند.

[ روا بودن : شایسته و سزاوار بودن / خوبان آفرینش : زیبا رویان عالم / صاحب : معشوق و همدم / کنایه : دست بر کمر گرفتن ( اظهار عجز کردن ، تسلیم شدن )]

معنی بیت ششم 

۶  _ ماه قادر نیست که در برابر چهره ء او دعوی زیبایی و درخشندگی نماید و چنانچه چنین ادعایی داشته باشد ، مردم در می یابند که ماه نیست و بر او عیب می نهند .

[ مقابله : رویارویی و در برابر هم قرار گرفتن / یارستن : توانستن / تشبیه تفضیلی : بر تری چهره زیبا و درخشان معشوق از ماه /ایهام تناسب : بین " مقابله " در معنای غیر منظورش در اینجا با "قمر " ]

معنی بیت هفتم 

۷_ سر زمینی  را که شاهان ملاحت با یک نگاه تسخیر می کنند ، در چند سال هم نمی توان تصاحب کرد .

[ نشاید : از مصدر شایستن ، نتواند / ملاحت : نمکین بودن ، زیبا و دلربا بودن /نظر : نگاه /استعاره مکنیه : خسروان ملاحت .]

معنی بیت هشتم 

۸  _ کرشمه های زیبا رویان به سان تیری است که به خطا نمی رود ، اگر چه برخی از مردم در پناه پرهیز گاری خود ، که چونان سپری است ، پناه گیرند .

[ خدنگ : بیت دوم در غزل ۳۸ /غمزه : ناز و عشوه ، اشاره به چشم و ابرو /طایفه ء زهد : گروه و جماعتی که اهل زهد و پارسایی اند ، در اینجا مصدر در معنی اسم فاعل به کار رفته است ، یعنی زهد در معنی زاهد می باشد.] 

معنی بیت نهم 

۹  _ ای کاش اکنون که باغبان نمی گذارد از بوستان زیبای سلطان ملاحت میوه ای بر گیرند ، دست کم اجازه دهد تا نگاهی بر آن بیفکنند !

[ کم از : لا اقل ، اقلا / مطالعه : نگریستن ، نظر کردن / ثمر : میوه / تناسب : بوستان ، باغبان   ،ثمر ]

معنی بیت دهم 

۱۰  _ ای سعدی رسیدن به کعبه میسر نخواهد شد ،مگر آنکه خطر راه بیابان را به جان بخرند .

منبع : شرح غزلهای سعدی 

دکتر محمدرضا برزگر خالقی 

دکتر تورج عقدایی 

سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟

از گلستان ِ ما بِبَر طبقی 

شاد و تندرست باشید .

 

1402/02/21 02:05
فاطمه یاوری

خدنگ غمزه ی خوبان خطا نمی افتد...

اگرچه طایفه ای زهد را سپر گیرند.........!

 

1403/08/30 00:10
جلال ارغوانی

چنان  نسبت  شهد  رفت بر سعدی

عجب که خلق ز نی دگر شکر گیرند