اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عیب جویانم حکایت پیش جانان گفتهاند
من خود این پیدا همیگویم که پنهان گفتهاند
حکایت: ماجرا، افسانه و داستان / جانان: معشوق و
محبوب همچو جان عزیز / پیدا: واضح و آشکار / تضاد: پیدا، پنهان / معنی: عیبجویان
ماجرای مرا نزد معشوق جانی نقل کردهاند. آن چیزی را که آنان به طور پنهان بیان کردهاند، آشکارا میگویم. - منبع: شرح غزلهای سعدی
پیش از این گویند کز عشقت پریشانست حال
گر بگفتندی که مجموعم پریشان گفتهاند
مجموع بودن: آسوده و دارای جمعیت خاطر بودن / تضاد:
پریشان، مجموع / معنی: پیشتر میگفتند که حالت از عشق پریشان و آشفته است و درست
گفتهاند؛ زیرا اگر مرا به سامان و آسودهخاطر مینامیدند، پریشان گویی کرده بودند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
پرده بر عیبم نپوشیدند و دامن بر گناه
جرم درویشی چه باشد تا به سلطان گفتهاند
جرم: گناه / کنایه: پرده و دامن بر چیزی پوشاندن (پوشاندن
و پنهان کردن چیزی) / تضاد: درویش، سلطان / معنی: بر روی عیبهایم پرده نپوشیده و
آن را پنهان نکردهاند و دامن عفو و بخشش بر گناهانم نکشیدهاند. گناه درویشی چون
من چه اهمیتی دارد که آن را به گوش سلطان رسانیدهاند؟ - منبع: شرح غزلهای سعدی
تا چه مرغم کم حکایت پیش عنقا کردهاند
یا چه مورم کم سخن نزد سلیمان گفتهاند
کم: کوتاه شده «که مرا» / عنقا: ۱٫۲ / سليمان: ۸۱٫۲ /
مور و سلیمان: اشاره است به سخن گفتن مور با سلیمان، «... تا روزی بر وادی عمل میگذشت. موری نامش منذره میگفت: ای موران در خانههای خویش شوید تا لشکر سلیمان شما
را فرونکوبد و ایشان ندانند. باد آن سخن را به گوش سلیمان رسانید. سلیمان بکمارید
تبسّم کرد و تعجب نمود و آن مور را حاضر
کرد، گفت: ای مور، از من چرا میترسیدی که شادُ روان من در هواست و شما بر زمین. آن مور جواب داد، گفت: ولی تو در
هوایی، ولکن ملک دنیا را بقا نیست. من
ایمن نیام که از نفس تا به نفس ملک تو را زوال آید. تو به زیر افتی ما کوفته
گردیم.» (قصص قرآن مجید سورآبادی، ۲۸۳) / تناسب: مرغ،
عنقا، مور / معنی: من چه مرغی هستم که ماجرای مرا در نزد سیمرغ بیان کردهاند؟ یا
من کدام مورم که از من در نزد سلیمان سخن
گفتهاند؟ - منبع: شرح غزلهای سعدی
دشمنی کردند با من لیکن از روی قیاس
دوستی باشد که دردم پیش درمان گفتهاند
لیکن:
حرف ربط برای استدراک است، امّا، ولی / از روی قیاس: از روی عقل و خرد / تضّاد: دشمنی و
دوستی، درد و درمان / معنی: با من خصومت ورزیدند. اما اگر از روی خرد بسنجی، درمییابی که دشمنی آنان در حق من دوستی است؛ زیرا درد مرا نزد کسی که درمان کنندهٔ من
است گفتهاند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
ذکر سودای زلیخا پیش یوسف کردهاند
حال سرگردانی آدم به رضوان گفتهاند
سودا:
عشق -> ۲۰٫۱ / زليخا و یوسف: -> ۵٫۳ / رضوان: نام دربان و نگهبان بهشت / معنی:
گویی آنان ماجرای عشق زلیخا را در نزد یوسف گفتهاند و یا اینکه احوال سرگردانی
آدمِ از بهشت راندهشده را نزد نگهبان بهشت بیان کردهاند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
داغ پنهانم نمیبینند و مهر سر به مهر
آن چه بر اجزای ظاهر دیدهاند آن گفتهاند
کنایه: سر به مُهر (کامل و دست نخورده) / جناس ناقص: مِهر، مُهر / تضاد:
پنهان، ظاهر / جناس اشتقاق: نمیبینند، دیدهاند / معنی: اما آن خبرچينان داغ
نهانی را که به دل دارم نمیبینند و از محبت خالص و ناب من بیخبرند؛ بنابراین آثاری را که بر جسم ظاهر من
دیده میشود، بیان کردهاند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
ور نگفتندی چه حاجت کآب چشم و رنگ روی
ماجرای عشق از اول تا به پایان گفتهاند
آب:
اشک / ماجرا: ۲٫۸ / تضاد: اول، آخر / معنی:
اگر سخن عشق مرا بر معشوق نمیگفتند، نیازی به آن نبود، زیرا اشک و چهرهٔ زردم داستان عشق مرا از ابتدا تا به انتها بیان
کرده است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
پیش از این گویند سعدی دوست میدارد تو را
بیش از آنت دوست میدارم که ایشان گفتهاند
جناس
خط و لاحق: پیش، بیش / جناس اشتقاق و مطرّف: دارد، دارم / جناس اشتقاق: گویند، گفتهاند / معنی: پیش از این گفتهاند
که سعدی تو را دوست میدارد؛ اما من بیشتر از آنکه آنان میگویند تو را دوست میدارم. - منبع: شرح غزلهای سعدی
عاشقان دارند کار و عارفان دانند حال
این سخن در دل فرود آید که از جان گفتهاند
حال:
واردی است غیبی که بر دل عارف فرود آید و زودگذر است، خوشی و سرمستی / جناس لاحق:
دارند، دانند / کنایه: در دل فرود آمدن (در دل جای گرفتن و اثر کردن).
از جان گفتن (از صمیم دل و با همهٔ وجود
گفتن) / معنی: کار و بار عاشقی را عاشقان سامان میبخشند و شور و حال از آنِ
عارفان است. این سخن من از آنجا که از جان برآمده است، بر دلها اثر مینهد. - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
حاشیه ها
1393/05/22 09:08
عباس مشرف رضوی
تفاوت جزئی در ضبط:
عیب جویانم حکایت پیش جانان گفته اند
به
عیبگویانم حکایت پیش جانان گفته اند
اشتباه (تایپی؟):
پیش از این گویند کز عشقم پریشانست حال
و
پیش از این گویند سعدی دوست میدارد تو را
به
پیش از این گفتند کز عشقم پریشانست حال
و
پیش از این گفتند سعدی دوست میدارد تو را
اشتباه مسلم (تایپی؟):
پرده بر عیبم بپوشیدند و دامن بر گناه
بخ
پرده بر عیبم نپوشیدند و دامن بر گناه
1393/05/22 09:08
عباس مشرف رضوی
تفاوت جزئی در ضبط:
من خود این پیدا همیگویم که پنهان گفتهاند
به
وانچه خود پیدا همی گویم به پنهان گفته اند
پیش از این گویند سعدی دوست میدارد تو را
بیش از آنت دوست میدارم که ایشان گفتهاند
رحمت به روح پاک سعدی
در بیت پیش از پایان، اشتباه تایپی موجب تغییر معنایی شده است.
1397/11/28 02:01
رقیه حیدروند
بسیار عالی
با سلام،
منظور از «عاشقان دارند کار» در بیت پایانی چیست؟
پیشاپیش سپاس از راهنماییتان
با سلام،
منظور از «عاشقان دارند کار» در بیت پایانی چیست؟ پیشاپیش سپاس از راهنماییتان
1401/05/26 15:07
باند جمزباند
یعنی عاشقان هنوز کارشون در اومده فعلا باید زجر هجرت بکشند تا بشوند عارف و باهاش ( با دوست)حال کننند
گرامی مرجان
عاشقان دارند کار
به معنای ” عاشقان در کار عاشقی هستند و سر گرم عشقبازی با نگار“
بیت یکی مانده به آخر رو لطفا معنی کنید. مخصوصا مصراع دومش
گرامی سینا
پیش از این گویند سعدی دوست میدارد تو را
پیش از آنت دوست میدارم که ایشان گفتهاند
آنت =آن ترا
میگوید : مردم گفته اند سعدی تورا دوست دارد ولی تو را
از آنچه گفته اند بیشتر دوست می دارم
باسلام
در بیت نهم مصرع دوم بیش صحیح می باشد که پیش تایپ شده است عنایت فرموده اصلاح گردد.
1402/09/05 20:12
ساسان کمالی
لطفا این بیت را بیافزایید
بیت دوم در نسخه چاپی من
شکرغمازان نمیدانم که چون آرم بجای
کآنچه مشکل بود بر من آسان گفته اند
1403/09/22 00:11
جلال ارغوانی
نیست اغراق ار بگوید سعدی شیرین سخن
با وجود من سخن گویان پریشان گفته اند