غزل شمارهٔ ۲۰۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۲۰۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۲۰۶ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۲۰۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۰۶ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۰۶ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۰۶ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
دوبیت اول این شعر زیبا ، توسط سید خلیل عالی نژاد ، در یک ترانه زیبا ، در مدح مولا علی بن ابی طالب ، خوانده شده است.
ریشت یعنی چی توی بیت اخر؟؟
جاوید جان
الم درد و سختی
ریش هم یعنی زخم
ایام به کام
الم به فارسی میشود بیماری و درد. ریش فارسی است و یعنی زخمی و درد آور مثل اینک بگوئیم دلم ریش است. پریشان هم از واژه ریش است. الم ریشت یعنی بیماری درد آور تو.
رقص از سر ما بیرون امروز نخواهد شد
کاین مطرب ما یک دم خاموش نمیباشد
قافیه ندارد.
گرامی عبدالرضا
درین غزل ” می “ در تمام ابیات قافیه است و” باشد “ ردیف
اِلَم تلفظ درست است
#غزل شمارهٔ _۲۰۶
وزن :مفعول مفاعیل مفعول مفاعیل
(هزج مثمن اخرب )
۱_در پای تو افتادن شایسته دمی باشد
ترک سر خود گفتن زیبا قدمی باشد
در پای کسی افتادن: به پای کسی افتادن, به کنایه یعنی نهایت فروتنی و کوچکی خود را در برابر کسی نشان دادن.
ترک سر خود گفتن :به کنایه یعنی از خود گذشتن، از خود چشم پوشیدن.
۲_بسیار زبونیها بر خویش روا دارد
درویش که بازارش با محتشمی باشد
درویش: فقیر، نیازمند. بازار :کنایه از سَر و کار» محتشم :توانگر ، مالدار. معنای بیت: وقتی سر و کار درویش با توانگر بیفتد باید خواری و زبونی بسیاری را بر خود روا دارد و تحمل کند، عاشق نیازمند جمال و لطف معشوق است و معشوق از نظر زیبایی و لطف توانگر است.
۳_زین سان که وجود توست ای صورت روحانی
شاید که وجود ما پیشت عدمی باشد
وجود: هستی ،در زبان سعدی به معنای تن هم هست. صورت روحانی: جسمی که از روح آفریده شده، پیکر ملکوتی، معنای بیت: اگر وجود آن است که تو داری ای پیکر ملکوتی، در این صورت سزاوار است که هستی ما را در برابر هستیِ تو نیستی به حساب آید.
۴_گر جمله صنمها را صورت به تو مانستی
شاید که مسلمان را قبله صنمی باشد
جمله :همگی.
صنم: بت .صورت چهره ،اندام .مانستی:( از مصدر مانستن) میمانست، شباهت داشت. معنای بیت: اگر چهره اندام همه بتها به تو شباهت داشته باشند، به جاست که مسلمانان بتی را قبله خود کنند.
۵_با آن که اسیران را کشتی و خطا کردی
بر کشته گذر کردن نوع کرمی باشد
نوع کرمی: نوعی بزرگواری ،نوعی لطف. معنای بیت: با آنکه اسیران عشق خود را کشتی چنان آزار دادی که دیگر حتی رمقی برای آنها باقی نمانده است، و با این کار خطا کردی( زیرا اسیر را نباید کشت)اما همین که از کنار کشتههایت میگذری خود نوعی لطف و بزرگی است.
۶_رقص از سر ما بیرون امروز نخواهد شد
کاین مطرب ما یک دم خاموش نمیباشد
رقص: پایکوبی، در اثر شور و وجد مجلس سما. کین: که این.
مطرب خواننده نوازنده.
۷_هر کو به همه عمرش سودای گلی بودست
داند که چرا بلبل دیوانه همیباشد
سودا: عشق. گل: گل سرخ، استعاره از معشوق. معنای بیت: هرکس که در تمام عمر خود یک بار به معشوق گل چهرهای گرفتار شده است میداند که چرا بلبل شوریده و شیداست.
۸_کس بر الم ریشت واقف نشود سعدی
الا به کسی گویی کاو را المی باشد
اَلَم :درد .ریش: زخم. واقف: آگاه .معنای بیت: سعدی ،کسی پی نمیبرد که زخم تو چه دردی دارد مگر اینکه با کسی درد دل کنی که خود او نیز مبتلا به درد باشد.
شرح : محمد علی فروغی حبیب یغمایی
سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟
از گلستان ِ ما بِبَر طبقی
شاد و تندرست باشید .
الم عربی است. جمع آن آلام.
هر کس نشود عاشق بر شعر ترت سعدی
موجود نمی باشد شاید عدمی باشد