گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۷

هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
آن کس که دلی دارد آراسته‌ی معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد
آخر نه منم تنها در بادیه‌ی سودا
عشق لب شیرینت بس شور برانگیزد
بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بی‌مایه زبون باشد هر چند که بستیزد
فضل است اگرم خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
هوش مصنوعی: برای کسی که می‌خواهد از عشق دوری کند، باید هوشیار باشد، زیرا روحیه من با عقل همخوانی ندارد.
آن کس که دلی دارد آراسته‌ی معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد
هوش مصنوعی: کسی که قلبی پرمعنا و زیبا دارد، حتی اگر همه چیز دنیا را داشته باشد، آن را در پای یک عشق حقیقی فدای معانی و ارزش‌های درونیش می‌کند.
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد
هوش مصنوعی: اگر طوفان عقاب‌ها بیفتد، دیوانه نمی‌ترسد و اگر تیر بلا ببارد، باز هم دیوانه خود را نمی‌برد.
آخر نه منم تنها در بادیه‌ی سودا
عشق لب شیرینت بس شور برانگیزد
هوش مصنوعی: در نهایت، من تنها نیستم که در مسیر عشق دچار شوق و شور می‌شوم، لب‌های شیرین تو نیز احساسات عمیقی را برمی‌انگیزد.
بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بی‌مایه زبون باشد هر چند که بستیزد
هوش مصنوعی: من چه تدبیری بیندیشم تا به وصالی دست یابم که ارزان و بی‌ارزش است؛ هرچند که به شدت با آن مبارزه می‌شود.
فضل است اگرم خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
هوش مصنوعی: اگر از روی لطف و محبت به کسی توجه کنی، کار شایسته‌ای کرده‌ای، و اگر او را کنار بگذاری و رنجش دهی، این هم انصاف است. اما اگر او نتواند ارزش تو را بفهمد و از تنبیه تو فرار کند، این نشان‌دهنده ناآگاهی‌اش از مقام و ارزش توست.
تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
هوش مصنوعی: زمانی که دل به تو سپردم، همه راه‌ها را بستم. در جایی که تو حضور داری، فتنه‌ها و آشوب‌ها برمی‌خیزند.
سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد
هوش مصنوعی: سعدی می‌گوید که هرگز نمی‌تواند از زیبایی چهره‌ات چشم‌پوشی کند و اگر تو از او روی برگردانی، عشق و محبتش به تو آن‌قدر عمیق است که دلش همیشه به تو وابسته خواهد بود.

خوانش ها

غزل ۱۸۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۱۸۷ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۱۸۷ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۱۸۷ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۸۷ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۱۸۷ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱۸۷ به خوانش نازنین بازیان

حاشیه ها

1388/10/10 13:01
عباس

انتخاب هوشمندانه ومانای استاد شجریان در دستگاه ماهور.

1391/02/08 10:05

سلام
بله عباس عزیز، آلبوم آهنگ وفا اثری از استاد شجریان

1391/05/25 17:07
علی ه

" هر کس" که دلی دارد,...

1392/05/29 00:07
محسن محمدزاده

بیت دوم واقعا زیباست. دلی که سخت گیرمیاد

1393/02/29 11:04
محمود دشتستان

سلام به همه...ما درحدی نیستیم که بتوانیم در مورد اشعارخدادند سخن اظهارنظر کنیم امابنظرم گذشته از کل غزل که ازشاهکارهای شعر فارسی است بیت عشق لب شیرینت بس شور برانگیزد...زیباترین بیت شعر استاد می باشد...

1393/10/10 00:01
مریم

چرا ترتیب ابیات اینجا با ترتیب ابیات استاد شجریان تفاوت داره و چه جوری میشه متوجه شد کدوم نسخه صحیح تره.

1401/03/13 12:06
آشفته آنم

قطعا ترتیب این نسخه و نسخه های کتبی
خواننده ها بر اساس سلیقه و وزن مورد علاقه و دستگاه ترتیب بیت هارو عوض می کنه و البته بعضی ها را هم اصلا نمی خونن بعضی خواننده چون با سبک و طریقه ی خوانش اون آهنگ یا دلایل دیگه کاملا هم خوانی نداره

1401/03/21 00:06
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

جابجا شدن ابیات در آواز دلایلی دارد که برخی دوستان اشاره فرمودند

اگر دقت کنید سه بیت زیر حاوی درد و اندوه است و از این بیت به بعد استاد، از ماهور وارد آواز بیات لُر و دشتی (از گوشه های اندوهناک شور) می شوند که درد و رنج این دو بیت را بیشتر نشان بدهند

بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت

بی‌مایه زبون باشد هر چند که بستیزد

تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم

جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد

فضل است اگرم خوانی عدل است اگرم رانی

قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد

و از این بیت دوباره بازگشت به ماهور شروع می شود و کاملا در ماهور فرود می آید

سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز

ور روی بگردانی در دامنت آویزد

 

آگاهی بر ادبیات از یک طرف و تسلط ویژه بر دستگاه ها و ردیف های آوازی، آواز استاد را از نمونه های مشابه کاملا متمایز می کند و می شود گفت هر آواز استاد، کلاس آموزشی است.

هر بیت در جایگاهی خوانده می شود که حس آن بهتر بیان شود

1394/02/05 07:05
پانیذ

دوستان در مصرع جایی که تو بنشینی صد فتنه که برخیزد به کلمه‌ی برخیزد توجه کنید که به زیبایی ازصنعت استخدام استفاده کرده با توجه به کلمه ی فتنه دو معنی از آن استنباط می شود
1. صد فتنه برخیزد یعنی فتنه ها تمام می شود
2 صد فتنه برخیزد یعنی ایجاد شود
علاوه بر اون کلمه ی فتنه به معنای آشوب و زیبا روی و فتان هم دارای صنعت ایهام هست

1394/09/12 15:12
علی خادم

بس فتنه که برخیزد

1395/03/23 11:05
۷

بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بی‌مایه زبون باشد هر چند که بستیزد
زمانی که بخت یار نیست چه ترفندی بکار برم تا از درخت وصل تو برخورم.بی چیز چندانکه بکوشد و ستیزه و پافشاری کند بیچاره و خوار باشد و ره به تو نمیبرد.

1395/03/23 11:05
۷

هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد
در نگاه سعدی عاشق عاقل نیست و هشیار و دیوانه است چون عشق جان کندن و دربدری است.

1395/03/23 13:05
روفیا

من عاشق جانبازم از عشق نپرهیزم
من رند سراندازم از عربده نگریزم
گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی؟
از عشق بپرهیزم پس با چه درآمیزم؟!

1395/03/01 14:06
لولی وش مغموم

این غزل رو باید با صدای خسرو آواز، دماوند موسیقی ایران، استاد شجریان گوش داد. غیر قابل وصفه...

1395/10/18 00:01
مسعود ریحانی

فضل است اگرم خوانی_عدل است اگرم رانی_شاهکاره

1396/02/09 00:05
پوریا

عشق لب شیرینت صد شور بر انگیزد

1397/01/05 13:04
پدرام

لطفاً معنای این بیت
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد

1397/01/05 17:04
nabavar

پدرام جان
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد.
اگر عذاب و شکنجه چون سیل بر من عاشق حمله ور شود، هراس ندارم، اگر بلا نیز منِ دیوانه را تیر باران کند جا ، خالی نمی کنم .
زنده باشی

1397/02/08 11:05
پدرام

با سلام و صد درود حسین جان از جوابتان
بگمانم عقاب از ریشه عقوبت باشد .
هر چند هنوز با فهم بیت زیر مشکل دارم :
آن کس که دلی دارد آراسته معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد
برداشت من این است :
انسانی که از معنویت برخوردار است بین دنیا و آخرت یکی را انتخاب میکند .
این مفهوم نازل از استاد سخن بعید مینماید و ای بسا من در اشتباهم .
دوستان راهنمایی کنند .

1397/02/09 12:05
۷

کسی که دل به معنا داده باشد با وجود هر دو جهان دل در پای آن یک میریزد.
به خاطر او دست از دو جهان میکشد.

1397/02/09 16:05
۷

آن کس که دلی دارد آراسته معنی: آن کسی که دلش به معنی آراسته و پاک است(دلداده راستین/کسی که به معنی واقعی عاشق است)

1397/09/10 14:12
ما را همه شب نمی برد خواب

دوست گرامی حسین 1
بخاطر تمام حاشیه هایی که نوشتید از شما تشکر می کنم همیشه روشن و در معنی و جای خودش تفسیر نوشتید
آفرین به طبع دل انگیزتون

1398/01/29 10:03
حمید

هوشیار کسی است که از عشق دوری کند، این خلق و خویی که من دارم، با عقل سازگاری ندارد.
هر کس که دلش جایگاه حقیقت است، اگر کل دنیا و آخرت را داشته باشد، همه را نثار یک نفر می‌کند.
اگر شکنجه و عذاب به صورت سیل نازل شود، انسان شیفته نمی‌ترسد. اگر بلا همچون تیر بر سر ببارد، انسان دیوانه از آن دوری نمی‌کند.
آخر من دراین بیابان شوریدگی تنها نیستم؛ عشق لب شیرین تو شور بسیاری به پا می‌کند.
من که بی‌اقبال هستم چه ترفندی به کار ببرم تا از دیدار تو برخوردار شوم؟ آنکه بنیه‌ای نداشته باشد، هر چقدر هم که تلاش کند، آخرش توسری‌خور می‌شود.
اگر مرا صدا بزنی، به من لطف کرده‌ای. اگر من را از خود برانی، عدالت را اجرا کرده‌ای. کسی که از آزار تو فرار می‌کند، قدرشناس تو نیست.
از زمانی که دلداده تو شدم، جلوی ورود دیگران (به دلم) را گرفتم. آنجایی که تو می‌نشینی، آشوب زیادی به پا می‌شود.
سعدی هرگز نظر از چهره تو برنمی‌دارد. اگر رویت از او برگردانی، به پایت می‌افتد.

1398/06/14 11:09
soroush

میشه لطفا معنی بیت
فضل است اگرم خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
بفرمایید ؟
در همخوانی معنی با هم مشکل دارم

1399/02/17 18:05
محمدمهدی بحرینی

« هوشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد »
زنهار، مگو مصلح
این کار ز من ناید

1399/03/30 20:05
مهدی

فضل است اگرم خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
فضل به معنی بخشش؛ احسان؛ نیکویی است. در اینجا یعنی اگر مرا بخوانی و به من نظر کنی به من لطف و نیکی کردی و اگر هم من را از خودت برانب یعنی دور کنی شکایتی ندارم این عدالت است. آن کسی که از سختیهایی که در راه رسیدن به تو وجود دارد فرار میکند قدر تو را نمیداند.

1400/10/02 01:01
بیدل بی نشان

نزدیک به سعدی هم شاعری ندیدم 

پرونده ی سخنوری و شیرین سخنی و سحر کلام و صنایع ادبی و عاشقانه سرایی و منظوم فاخر سرودن و نثر فاخر گفتن رو همه و همه رو باهم یکجا بسته شیخ اجل 

استااااااد سخن 

1403/10/04 12:01
جلال ارغوانی

 

سعدی به دلش افکند، تا شور غم عشقت 

از طبع دل انگیزش صد شور وشرر خیزد