غزل شمارهٔ ۱۸۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۱۸۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۱۸۶ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۱۸۶ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۱۸۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۸۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۱۸۶ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱۸۶ به خوانش نازنین بازیان
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
درود
استاد گلپایگانی ( گلپا ) نیز این شعر را در دستگاه شور خوانده اند ...
مطلع غزل به گمانم بدین سیاق است:
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد. و نه باز که یک آوا کم دارد. ( باز اتش در خرمن سکون من زد)
حاشیه های شماره 1 و2 تایید می شوند. آری استاد گلپایگانی نیز "بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد"خوانده اند.
اغلاط احتمالی:
بگذشت و باز آتش در خرمن سکون زد
به
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
هر جا که عاقلی بود این جا دم از جنون زد
به
هر جا که عاقلی بود آن جا دم از جنون زد ( به هرجا با "آن" اشاره می شود)
تفاوتها در ضبط:
هر گه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد
به
هر گه که سنگ آهی بر طاق نیلگون زد (طاق مینایی)
دیدار دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
به
دیدار دلربایش در پایم ارغوان ریخت (همخوانی دیدار و دلربا با الف کشیده)
یا رب دلی که در وی پروای خود نگنجد
دست محبت آن جا خرگاه عشق چون زد
;کسی گه از خود دل کنده است چگونه میتواند دلباخته دیگری شود پس عشق و خودخواهی دو روی یک سکه اند
دیدار دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جان فزایش در گوشم ارغنون زد
ارغوان=گل دوروی،گل رعنا،گل سوری و آن گلی باشد از اندرون سرخ و بیرون زرد/نشان شرمندگی
دیدار دلفروزش در پایم ارغوان ریخت=از شادی سرخ و زرد شدم
یا شاید اشک به خون نشسته ام از رخ زردم سرازیر شد
به دیدار شد چون گل ارغوان سهی قدّ و دیبا رخ و پهلوان
فردوسی
👏
یکی دیگر از شاهکارهای استاد غزل سعدی شیرازی.
سعدی عشق منی.
درود ..
این شعر با صدای نابغه آواز ایران استاد اکبر گلپایگانی در برنامه گلهای تازه ۸۹ فوق العاده زیبا و شنیدنی است.
ایرانی بودن افتخار است
شعر سعدی
صدای سحر آمیز مرحوم علی اکبر گلپایگانی (گلپا)
ساز ویلن مرحوم استاد علی تجویدی
دکلمه فخری نیکزاد
سنتور مرحوم منصور صارمی
تار فرهنگ شریف
هنر فاخر ایرانی
"یا رب دلی که در وی پروای خود نگنجد
دست محبت آنجا خرگاه عشق چون زد"
میگه دلی که در اون، دست محبت، خرگاه عشق به پا کرد، یا رب تو کاری کن اون دل، پروای خویشتن نداشته باشه.
'یا رب' در اینجا هم معنی با بیت زیر هست و شاعر صرفا خدا رو خطاب قرار نداده، بلکه به معنی درخواست یا خواهش از خداست.
"یا رب که تو در بهشت باشی
تا کس نکند نگاه در حور"
از لطف واز حرارت اشعار ناب سعدی
آبی به روی پاشید آتش در اندرون زد