غزل شمارهٔ ۱۵۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۱۵۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۱۵۷ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۱۵۷ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۱۵۷ به خوانش فاطمه زندی
غزل ۱۵۷ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۵۷ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱۵۷ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۱۵۷ به خوانش مریم فقیهی کیا
حاشیه ها
دراین غزل دو تک مصرع در تصحیح فروغی وچود دارد که درج نشده وبرای حفظ اصالت این سایت خوب بهتر است گنجانده شود :
بیت دوم تک مصرع اول
نیکویی خوی کن که نرگس مست .
مصر دوم خالی است.
در بیت سوم مصرع اول خالی است ومصرع دوم:
زهره وقت سحر نمی تابد
نیکویی خوی کن که نرگس مست // بهر هر بی بصر نمی تابد
هر پسینی به بام جلوه نما // زهره وقت سحر نمیتابد
دوست عزیز این دو بیت را در کدام نسخه پیدا کردید؟؟
دلیل نبود این دو مصرع در این غزل چه هست ؟
من در کتابی هم که به تصحیح فروغی دارم متاسفانه این دو مصرع درج نشده !
وزن : فاعلاتن مفاعلن فع لن
۱_پیش رویت قمر نمی تابد
خور ز حُکم تو سر نمی تابد
معنی بیت اول : پیش چهره ء تابانت ماه از تابش باز می ماند و خورشید هم از حکم تو سر پیچی نمی کند .[خور: خورشید / کنایه : سر تابیدن ( روی گردانیدن ، نا فرمانی کردن ) /تشبیه تفضیلی : روی به قمر و قدرت معشوق به خورشید و برتری معشوق بر این دو ]
۲_ نیکویی خوی کن ، که نرگس مست
..... معنی : نیکویی را خوی و منش خویش قرار بده ، زیرا که نرگس مست...[نرگس : ---->بیت ششم غزل نود/ استعاره ء مصرّحه : نرگس مست (چشم خمار معشوق )
۳_..... زُهره وقت سحر نمی تابد
زهره : ---> بیت چهارم غزل ۱۳۳
" در بعضی نسخه ها این دو مصراع را یک بیت کرده اند ، ولی از یک نسخه چنین استنباط شد که دو بیت بوده و از هر یک مصراعی ساقط شده .در نسخه های چاپی شعر را چنین نوشته اند : با درخشندگی چشم خوشت زهره وقت سحر نمی تابد
و این غزل در نسخ بسیار قدیم نیست " مرحوم حبیب یغمایی این غزل را الحاقی و مشکوک می داند "
معنی : زهره در سحر گاهان نمی تابد
۴_آتش اندر درون شب بنشست
که تنورم مگر نمی تابد
معنی بیت چهارم : از آنجا که سینه ء سوزانم روشنی ندارد ، آتش درون شب (خورشید )هم نمی تابد و روشنایی نمی بخشد .[ مگر : قید تاکید است ، همانا ، به درستی / حسن تعلیل : نبودن روشنایی در شب به دلیل نتابیدن تنور سینهء سعدی است .]
۵_بار عشقت کجا کشد دل من
که قضا و قدر نمی تابد ؟
معنی بیت : بار عشق تو را که حتی قضا و قدر هم از تحمل آن عاجزند ، دل من چگونه به دوش کشد و حمل کند ؟ [ قضا و قدر : حکم الهی ، سرنوشت / تابیدن : تحمل کردن /تشبیه : عشق به بار (اضافه ء تشبیهی)]
ناوک غمزه بر دل سعدی
مزن ای جان ، چو بر نمی تابد
معنی : ای جان ، تیر غمزه ات را بر دل سعدی مزن ، زیرا قادر به تحمل آن نیست .
[ ناوک : تیر کوچک / غمزه : ناز و عشوه ، اشاره به چشم و ابرو / تابیدن : تحمل کردن /تشبیه : غمزه به ناوک ]
منبع : شرح غزلهای سعدی
دکتر محمدرضا برزگر خالقی
دکتر تورج عقدایی
سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟
از گلستان ِ ما بِبَر طبقی
شاد و تندرست باشید ..
پیش رویت قمر نمی تابد
خور ز حکم تو سر نمی تابد
نیکویی خوی کن که نرگس مست
(بر تو با کین و شر نمی تابد
دم غنیمت بدان،زمان بشناس)
زهره وقت سحر نمی تابد
همچو سعدی اندر عشق
آفتابی دگر نمی تابد