گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۳

این که تو داری قیامتست نه قامت
وین نه تبسم که معجزست و کرامت
هر که تماشای روی چون قمرت کرد
سینه سپر کرد پیش تیر ملامت
هر شب و روزی که بی تو می‌رود از عمر
بر نفسی می‌رود هزار ندامت
عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
سرو خرامان چو قد معتدلت نیست
آن همه وصفش که می‌کنند به قامت
چشم مسافر که بر جمال تو افتاد
عزم رحیلش بدل شود به اقامت
اهل فریقین در تو خیره بمانند
گر بروی در حسابگاه قیامت
این همه سختی و نامرادی سعدی
چون تو پسندی سعادتست و سلامت

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این که تو داری قیامتست نه قامت
وین نه تبسم که معجزست و کرامت
هوش مصنوعی: آنچه تو به آن می‌نازی، در واقع همانند قیامت است و این لبخند تو نیز نه تنها زیبایی، بلکه معجزه و بزرگ‌منشی را به نمایش می‌گذارد.
هر که تماشای روی چون قمرت کرد
سینه سپر کرد پیش تیر ملامت
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی چهره‌ات نگاه کند، در برابر تیرهای انتقاد و ملامت دیگران سینه سپر می‌کند و از خود دفاع می‌کند.
هر شب و روزی که بی تو می‌رود از عمر
بر نفسی می‌رود هزار ندامت
هوش مصنوعی: هر روز و شب که بدون تو می‌گذرد، از عمر من کم می‌شود و به هر نفس، هزار حسرت و پشیمانی بر دلم می‌نشیند.
عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
هوش مصنوعی: زندگی من در گذشته به مرور گذشت و من غافل از تو بودم، اما حالا در باقی عمرم همیشه به یاد تو هستم و برای تو ایستاده‌ام.
سرو خرامان چو قد معتدلت نیست
آن همه وصفش که می‌کنند به قامت
هوش مصنوعی: سرو خوش‌حرکت و زیبا مانند تو هست، اما این همه ستایش و توصیف‌هایی که از آن می‌شود، به پای قامت تو نمی‌رسد.
چشم مسافر که بر جمال تو افتاد
عزم رحیلش بدل شود به اقامت
هوش مصنوعی: چشم مسافر وقتی به زیبایی تو می‌افتد، تصمیم به رفتن او تغییر می‌کند و به ماندن تبدیل می‌شود.
اهل فریقین در تو خیره بمانند
گر بروی در حسابگاه قیامت
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت حاضر شوی، مردمان دو گروه در تو حیرت خواهند کرد و شگفت‌زده خواهند ماند.
این همه سختی و نامرادی سعدی
چون تو پسندی سعادتست و سلامت
هوش مصنوعی: این همه دشواری و بدبیاری که می‌کشی، اگر تو را خوشبیار و راضی می‌کند، خود نشانه‌ای از خوشبختی و سلامتی است.

خوانش ها

غزل ۱۴۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۱۴۳ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۱۴۳ به خوانش فاطمه زندی
غزل ۱۴۳ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۱۴۳ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل ۱۴۳ به خوانش سید علی علوی
غزل شمارهٔ ۱۴۳ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱۴۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۱۴۳ به خوانش مریم فقیهی کیا

حاشیه ها

1391/09/08 09:12
ناشناس

دوست عزیز
میخواستم بگم که
در مصراع اول قبل از نه {و}بگزارید وزن شعر درست میشه

1393/09/12 15:12
نعیما

سلام
وزن شعر کاملا درسته! نیاز به هیچ کاستن و افزرودنی نیست!

1395/06/19 22:09
لیلا اسدی . الف

سلام . یک بیت در شبکه های مجازی دست به دست می چرخه به این مضمون
به کسی ندارم الفت زجهانیان مگر تو
اگر م تو هم برانی سر بی کسی سلامت
همه گفته اند این بیت از سعدی است و جالب این است که این تک بیت هست. هر چه دیوان غزل سعدی را گشتم همچین بیتی پیدا نکردم . لطفا راهنمایی کنید.

1395/09/30 03:11
احسان شجاعی نیا

سلام
خدمت دوست عزیز عرض کنم تک بیت
به کسی ندارم الفت زجهانیان
اگرم تو هم برانی سر بی کسی سلامت
از جناب کمیل چناری هستش
یا حق

1395/11/20 14:01
سعید اسکندری

لیلا اسدی و احسان شجاعی نیا:
بیت "به کسی ندارم الفت، ز جهانیان به‌جز تو/ اگرم تو هم برانی، سر بی‌کسی سلامت" از شاعر قرن دهم ه.ق رضایی کاشی است★
*گلچین معانی، احمد، مکتب وقوع در شعر فارسی، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد, مشهد، 1374، ص 165.

1395/11/20 14:01
سعید اسکندری

لیلا اسدی و احسان شجاعی نیا!
بیت “به کسی ندارم الفت، ز جهانیان به‌جز تو/ اگرم تو هم برانی، سر بی‌کسی سلامت” از شاعر قرن دهم ه.ق رضایی کاشی است★
*گلچین معانی، احمد، مکتب وقوع در شعر فارسی، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد, مشهد، 1374، ص 165.

1399/02/14 04:05
س ش

حق با دوست ناشناس است...
می باید حرف و پیش از نه در مصرع اول اضافه شود تا هجای شعری برقرار شود. بنابراین با گفتار نعیما مخالفم.

1399/02/14 04:05
س ش

حرف و پیش از نه باید اضافه شود در مصرع اول...

1400/10/09 01:01
جهن یزداد

شادروان بهار در پیشگفتار تاریخ بلعمی درباره  یک بیت از این سروده چیزی نوشته که  انرا  کوتاه مینویسم
مقابله دو نسخه  کلیات سعدی که یکی بیست و پنج سال پس از سعدی است و نویسنده گوید انرا از روی خط سعدی نوشته و این نسخه   در کتابخانه دکتر لقمان ادهم  است  با نسخه دیگر که صد سال پس از او نوشته اند و اقای جلیل خان سرور کتابخانه معارف  ان را دارند   میتوان  دستکاری  کاتبان را دید نسخه  قدیمی واصیل این  بیت را اینگونه نوشته و کاتبان پس از او  شعر سعدی را  تلطیف کرده اند
هر که تماشای روی چون سپر کرد
روی سپر کرد پیش تیر ملامت
 و کاتب صد سال پس انرا بدینگونه نوشته
هرکه تماشای روی چون قمرت کرد
سینه سپر کرد پیش تیر ملامت
پایان گفته بهار

بیگمان امروزیان و  کسی که به زبان سعدی اشنا نباشد روی چون قمر و سینه سپر را می پسندد  مگر انکه  باید دید سعدی چه گفته -

-
بار دیگر این غزل سعدی را بخوانیم  بنگریم این عاشق جگر انجیده  چه اندازه در بیان عشق استاد بوده - 
این که   تو داری قیامتست نه قامت 
درود خدا بر روای پاکت باد ای سخنور بزرگ سروده های  تو بجوانی  اواره روزگارم کرد

1401/06/12 23:09
فاطمه زندی

غزل ۱۴۳ سعدی 

وزن : مفتعلن فاعلات مفتعلن فع 

۱[کرامت: بخشندگی و بزرگواری / جناس زاید : قیامت ، قامت ]

۱_ این که تو داری قد و قامت نه، بلکه قیامتی است که به پا گشته است !و این خندهء شیرین نیست ، بلکه همچون معجزه و کرامت و خارق عادت بشری است.

۲ [ ملامت : عتاب و سرزنش /تشبیه : روی به قمر ، سینه به سپر ، ملامت به تیر " اضافه ء تشبیهی " 

۲_ معنی : هرکس به روی همچون ماهت بنگرد ، عاشق می گردد و از آن پس باید در برابر تیر های سر زنش سینه ء خویش را سپر سازد و از ملامت نهراسد .

۳[ نفس : دم و لحظه / ندامت : پشیمانی ./تضاد : شب، روز ]

۳_ برای هر نفسی از عمرم که بی تو در شبانه روز سپری می شود ، هزار بار پشیمانی احساس می کنم.

۴ [غرامت :خسارت ، تاوان / تضاد : نشستن ،ایستادن ]

۴_معنی : روزگارانی را که از تو غافل بوده ام ، از شمار عمر خویش محسوب نمی دارم و آماده ام که برای تلافی آن غفلت بقیه ء عمر را تاوان  بپردازم .

۵  [ سرو خرامان : سروی که به ناز تکان خورد/ معتدل : نیکو و زیبا /تشبیه تفضیلی : بر تری قامت معشوق بر سرو خرامان  ]

۵ _ معنی : سرو که به خاطر قامت بلندش ستوده می شود ، از لحاظ اعتدال قامت به پای تو نمی رسد .

۶  [جمال : حسن و زیبایی / عزم رحیل : قصد و کوچیدن و رفتن /  بدل شدن : تغییر یافتن ./تضاد : رحیل ، اقامت / تناسب : مسافر ،رحیل ]

۶_  معنی اگر چشم مسافری در حال سفر بر قامت تو بیفتد ، تصمیم او برای سفر به عزم ماندن تبدیل می شود 

۷  [ فریفتن : تثنیه ء فریق ،دو گروه و فریق شیعه و سنّی ، جنّ و انس  ]

۷_ معنی : انگاه که تو برای محاسبه ء قیامت حاضر می آیی ، جنّ و آدمیان در جمال تو به تحیّر می مانند .

۸ [ نامرادی : ناکامی و بی موفقیتی . ]

۸_ معنی : این همه عذاب و سختی و ناکامی را که سعدی تحمل می کند، اگر تو می پسندی ، برای او در حُکم خوشبختی و تندرستی است 

منبع : شرح غزلهای سعدی 

دکتر محمدرضا برزگر خالقی 

دکتر تورج عقدایی 

سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟

از گلستان ِ ما بِبَر طبقی 

شاد و تندرست باشید .

1402/09/07 21:12
محمد قاسمی فرد

اهل فریقین به فتح ق به معنی دو گروه.

که استعاره از شیعه و سنی است.

و میتواند انس و جن هم گفت.

 

1403/09/21 08:11
وحید نجف آبادی

به کسی ندارم الفت ز جهانیان مگر تو

اگرم تو هم برانی، چه کنم ز بی پناهی

#حق

1403/10/04 11:01
جلال ارغوانی

چون سخن سعدی ورفتن دلبر

معجزه دیگر نبود تا به قیامت