گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۸

عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی، که کار از دست رفت
ای عجب گر من رسم در کام دل
کی رسم چون روزگار از دست رفت؟
بخت و رای و زور و زر بودم دریغ
کاندر این غم هر چهار از دست رفت
عشق و سودا و هوس در سر بماند
صبر و آرام و قرار از دست رفت
گر من از پای اندرآیم گو درآی
بهتر از من صد هزار از دست رفت
بیم جان کاین بار خونم می‌خورد
ور نه این دل چند بار از دست رفت
مرکب سودا جهانیدن چه سود؟
چون زمام اختیار از دست رفت
سعدیا با یار عشق آسان بود
عشق باز اکنون که یار از دست رفت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی، که کار از دست رفت
هوش مصنوعی: عشق در دل باقی ماند و محبوب از دست رفت. دوستانی هم که بودند، کار از دست رفت و کمکی نکردند.
ای عجب گر من رسم در کام دل
کی رسم چون روزگار از دست رفت؟
هوش مصنوعی: عجب است اگر من بتوانم به خواسته‌های دلم برسم، در حالی که روزگار از دست رفته است.
بخت و رای و زور و زر بودم دریغ
کاندر این غم هر چهار از دست رفت
هوش مصنوعی: من در زندگی‌ام به سرنوشت، عقل، قدرت و ثروت دست یافتم، اما افسوس که در این غم همه آن‌ها را از دست داده‌ام.
عشق و سودا و هوس در سر بماند
صبر و آرام و قرار از دست رفت
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاق و آرزو در ذهن باقی مانده‌اند، اما صبر و آرامش و آسایش از بین رفته است.
گر من از پای اندرآیم گو درآی
بهتر از من صد هزار از دست رفت
هوش مصنوعی: اگر من از پا بیفتم، تو بیا که بهتر از من، صد هزار نفر دیگر هم از دست رفته‌اند.
بیم جان کاین بار خونم می‌خورد
ور نه این دل چند بار از دست رفت
هوش مصنوعی: این دل من بارها آسیب دیده و اگرچه اکنون در خطر است و ممکن است جانم را بگیرد، اما این بار به خاطر خون من، به این درد و رنج ادامه می‌دهد.
مرکب سودا جهانیدن چه سود؟
چون زمام اختیار از دست رفت
هوش مصنوعی: اگر به دنبال گشت و گذار در دنیای پر شوق و شوری باشیم، چه فایده دارد وقتی که کنترل و اداره امور زندگی‌مان از دست ما خارج شده است؟
سعدیا با یار عشق آسان بود
عشق باز اکنون که یار از دست رفت
هوش مصنوعی: ای سعدی، زمانی عشق با یار بسیار راحت و دل‌نشین بود، اما اکنون که یار از دست رفته، عشق به دشواری کشیده است.

خوانش ها

غزل ۱۳۸ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۱۳۸ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۱۳۸ به خوانش فاطمه زندی
غزل ۱۳۸ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۱۳۸ به خوانش پزی ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۳۸ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۱۳۸ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۱۳۸ به خوانش مریم فقیهی کیا
غزل شمارهٔ ۱۳۸ به خوانش فرحناز صادقی
غزل شمارهٔ ۱۳۸ به خوانش نادیا رحمان

حاشیه ها

1390/10/20 15:01
حسن

استاد شجریان این شعر را به صورت آواز در آلبوم قاصدک به همرا ه استاد مشکاتیان خدا بیامرز اجرا کردند.به همه دوستان توصیه می کنم بشنوید

1391/02/12 20:05
مهدی

استاد شجریان این آهنگ را در آلبوم گنبد مینا اجرا کردند نه قاصدک. به هر حال اثر فاخریه و بسیار شنیدنی

1400/05/05 09:08
ملیکا رضایی

سلام در این که در آلبوم گنبد مسما هم استاد خوانده باشند شک دارم اما در آلبوم قاصدک خوانده اند 

1391/06/06 00:09
مجید

با سلام
حسین عزیز درست میگن
این شعر در آلبوم قاصدکمورد استفاده قرار گرفته
با تشکر

1392/03/01 14:06
سینا

سالار عقیلی هم این شعر را در آلبوم "عشق بماند" اجرا کرده است. از دست ندهید

1392/12/18 18:03
محمد

این شعر با صدای استاد شجریان و سنتور مشکاتیان در آلبوم قاصدک واقعا آدم رو بی خود میکنه... افسوس که قاصدک رسما منتشر نشد..

1393/03/02 22:06
آریا

فقط می تونم بگم. درود بر شاعر والا مقام و استاد شجریان عزیز.....

1393/07/01 10:10
ناشناس

بهترین اجرای این غزل زیبا به نظر من اجرای قمرالملوک وزیری است در بیات ترک. بسیار فرح بخش و باورنکردنی است.

1393/09/24 22:11
پریسا ایزدی

سلام به همه عزیزان
کلاس سوم دبستان بودم ، تازه انقلاب شده بود ، چیزی که اشکم رو در میاورد ، ترانه های استاد شجریان بود ،
ضمن عرض ارادت فراوان به استاد بی بدیل آواز، و درود به همه هنر دوستان و هنر مندان بنام و گمنام عزیزمون ،
این غزل رو استاد صدیق تعریف هم در آلبوم شور دشت که فکر کنم حوالی سال 70 بود، به صورت آواز ،خوندند،،،،،

1394/04/17 11:07
کیانوش پدرود

وزن شعر "فاعلاتن فاعلاتن فاعلن" از بهر "رمل مسدس محذوف هست. وزن شعر اشتباه نوشته شده.

1394/09/22 09:11
محسن

به نظر من هم اواز خانم قمر در بیات ترک بر روی این غزل محشره فوق العاده اس

1395/08/04 21:11
۷

صدیق تعریف/جهار مضراب شور
tiny.cc/azdastraft

1396/02/01 04:05
اسلامی

مرکب سودا جهانیدن چه سود چون زمام اختیار از دست رفت

1396/02/01 04:05
اسلامی

سلام و عرض ادب معنای بیت مرکب سودا جهانیدن چه سود چون زمام اختیار از دست رفت چیست؟لطفا

1396/02/01 06:05
۷

مرکب: جانور سوار شدنی مانند اسب
سودا:خیال
جهانیدن: تازاندن
مرکب سودا جهانیدن=خیالبافی
خیالبافی چه سودی دارد وقتی چاره ای نماند.
اکنون که اختیار داری کاری کن پیش از آن که جبر روزگار گریبانت را بگیرد.

1396/03/21 22:06
طاهر خورشیدی

محمد معتمدی این غزل رو در دستگاه نوا به زیبایی اجرا کرده

1396/07/22 02:10
۷

پیوند به وبگاه بیرونی
یار از دست رفت . شجریان . مشکاتیان

1396/07/22 02:10
۷

سعدیا با یار عشق آسان بود
عشق باز اکنون که یار از دست رفت
به نظرم مصرع دوم اشکال دارد،عشق بازی پس از رفتن یار!

1400/05/11 13:08
حسین ادهمی

عشق‌باز اکنون، که یار از دست رفت

باید بخش اول را با هم بخوانید. به این معنی که: تا فرصتی هست عشق بازی کن. چون یار دارد از دست می‌رود. 

1396/09/22 18:11
سپنتا

غزل تلخ سعدی

1397/02/19 12:05
احسان

این شعر را استاد شجریان در آلبوم هست شب به همراه سنتور استاد مشکاتیان اجرا کردند. ((آلبوم های قاصدک و هست شب استاد شجریان که به تازگی در خارج از کشور منتشر شدند ))

1397/07/11 16:10
omid

بیت آخر آدم رو دیوانه میکنه..میخواد عاشق رو محک بزنه که الان اگه راست میگی عشق بورز..خدای سخن سعدی بزرگ

1397/12/03 22:03
پارسا

این غزل رو هم بانو قمر همراه با تار نی داوود اجرا کرده اند
حتما این آهنگ رو هم اضافه کنید

1398/04/22 23:06
مقصود صدّیق

با درود به همه دوستان و پوزش از جسارت در محضر اساتید
.مصرع آخر اشکالی ندارد و حضرت شیخ اجل بسیار به زیبایی و ظاهرا با الفاظی که در نگاه اول معنی متناقضی با مصراع قبلی دارند- در دنباله چنین می فرمایند که وقتی معشوق در کنار و اسباب وصل فراهم است ، عاشقی آسان است اما اگر عاشق راستین هستی و مرد میدان اکنون که یار در کنارت نیست ، همچنان عاشق باش.

1398/08/23 13:10
غزال

عشق بازی پس از رفتن یار !
اصلا اشتباهی نداره منظورش این هست که در خیال خودش هنوز با عشقش هست در صورتی یار در واقعیت از دستش رفته
چقدر ظالمانس کاش یادش بره که یارش رفته

1398/08/24 03:10
۸

شدنی است!
خود ایشان جایی فرموده است:
گر نبود دلبر مه چهره پیش
دست توان کرد در آغوش خویش
و خداوند آگاه ترین است.

1398/12/23 17:02
یونس

استاد شجریان در آواز دشتی با سنتور استاد مشکاتیان هم اجرا کرده اند

1399/01/29 04:03
همایون رضایی

به نظر من صورت درست مصرع اول بیت ششم باید این باشد: «بیم جان این بار خونم می‌خورد»

1399/12/17 23:03
تورنر

استاد محمد رضا شجریان به زیبایی این غزل را در آلبوم هست شب سروده اند با سنتور نوازی استاد مشکاتیان

1400/09/08 08:12
ملیکا رضایی

همایون شجریان در مراسم چهلم یا بزرگداشت دقیق یاد ندارم برای استاد پرویز مشکاتیان این شعر را خواند...

:-)

1401/06/11 17:09
فاطمه زندی

غزل ۱۳۸ سعدی 

وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلات 

[یار ازدست رفت : یار از پیش ما رفت و جدا شد/ دستی : یاری و کمکی ./کنایه : کار از دست رفتن ( بی سامان شدن کار ، اختیار از دست رفتن۱_ / آرایه ء تکرار : دست ./ جناس زاید : دست ، دوست ]

معنی بیت اول 

۱_دوستی و عشق در دل ماند ، ولی یار راه جدایی گزید و رفت .ای دوستان ، همتی کنید که کار عاشقی از حد گذشت .

۲_[به کار دل رسیدن : مشغول کار دل شدن ، به دل توجه کردن ./ کنایه : از دست رفتن ( گذشتن و سپری شدن )

معنی بیت دوم 

۲_ شگفتا اگر بتوانم به کار و بار دل و عاشقی دست یابم !هرگز نمی توانم ، زیرا عمر و روزگار را از دست داده ام و زمانی برای این کار ندارم .

۳_[جناس زاید : زور ، زر ]

معنی بیت سوم 

۳_بخت و اقبالی و اندیشه و ثروت و قدرتی داشتم ، اما صد حیف که این چهار چیز را در غم عشق از دست دادم !

۴_معنی بیت چهارم 

مهر ورزی و خیال عشق و تمایل به آن در دل ماند و در مقابل ، شکیبایی و آرامش و قرار از دست رفت .

۵_ [ کنایه : از پا در آمدن ، افتادن ، بیچاره و درمانده شدن ]

معنی بیت پنجم 

۵_اگر من در راه عشق از پای در آیم اهمیتی ندارد، زیرا هزاران نفر بهتر از من در این راه از دست رفته اند .

۶_ [ کنایه : خون خوردن ، غم و اندوه بسیار بردن ]

معنی بیت ششم 

۶_ این بار بیم آن دارم که جانم را بر سر کار عشق گذارم .نگران دل نیستم ، زیرا آن را چند بار از دست داده ام .

۷_[ زمام : مهار و عنان ./کنایه : زمام از دست رفتن " بی قرار و بی اختیار گشتن " ]

۷_معنی بیت هفتم 

چه سود که اسب خیال را به حرکت در آورم ؟ زیرا عنان اختیار را از دست داده ام .

۸_[باز: از مصدر باختن ، بورز، بپرداز .

جناس خط: یار ، باز ] 

معنی بیت هشتم 

۸_ای سعدی عشق ورزیدن با یاری که در پیشت حاضر است آسان است ، اگر عاشق صادقی ، اینک که یار از دست رفته و غایب است عشق بورز .

منبع : شرح غزلهای سعدی 

دکتر محمدرضا برزگر خالقی 

دکتر تورج عقدایی 

سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟

از گلستان ِ ما بِبَر طبقی 

شاد و تندرست باشید .

1403/10/04 11:01
جلال ارغوانی

یار شیرین  شکر  لب  را بگو

سعدی شیرین نگار از دست رفت