بخش ۴ - مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۴ - مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی به خوانش فرید حامد
بخش ۴ - مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی به خوانش عندلیب
بخش ۴ - مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی به خوانش فاطمه زندی
بخش ۴ - مدح ابوبکر بن سعد بن زنگی به خوانش امیر اثنی عشری
حاشیه ها
هو
مرا طبع از این نوع خواهان نبود
سر مدحت پادشاهان نبود....
مدح شاهان وامیران به شکل اغراق آمیزدر شعر وادب فارسی بسیار معمول بوده طوریکه این سئوال را پیش میاورد که چرا؟
اگر در چند بیت اول این سروده سعدی دقت شود پاسخ سئوال تاحدزیادی روشن میشود سعدی درمقدمه گلستان این موضوع را بیشتر باز کرده است مثلا درآنجا میگوید که ".. سعد بن زنگی ..به عین عنایت نظر کرده و تحسین بلیغ فرموده لاجرم کافه انام از خواص وعوام به محبت او گرائیده اند که الناس علی دین ملوکهم" وگفته "رقعه منشآتش را چون کاغذ زر میبرند.."
درغزلیات حافظ هم مدح شاهان وامیران وجوددارد
ودر آثاردیگر عرفا وشعرا غالبا چنین است
ومشخص است که مدح شاهان کاری مصلحتی و در عین حال خردمندانه بوده است واینگونه آثارآنها در سطح کل جامعه مطرح میشده است چرا که مردم توجه خاصی به قدرتها داشته و دارند ودر کنار قدرتها شعر وادب میتوانسته رشد کند ومورد توجه واقع گردد
ضمنا شعرای مدیحه سرا ضمن مدح شاهان را نصیحت میکردند وشاهان باتوجه به مدیحه نصیحت را تحمل میکردند سعدی در جای دیگر میگوید:
به نوبتند ملوک اندرین سپنج سرای
کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای
این نصایح ودر مجموع نفوذ شعرا وادبا در در با ر شاهان ایرا ن حتما تاثیرات مطلوبی در مزاج حکومت آنها داشته است وگویا درآن زمانها در غرب چنین نبوده است چنانکه جان دیون پورت محقق انگلیسی درکتاب محمد پیامبری که ازنوبایدشناخت متذکرشده که شاهان ایران ومشرق زمین ادب پرور وانسان صفت وحاکمان مغرب زمین وحشی بوده اند
بنابرآنچه گفته شد هرگاه به مدایح اغراق آمیز شعرا درادبیات ایران بر میخوریم خوب است تذکرات سعدی در خاطرمان باشد که حال اکثر شعرا چنین بوده که او بیان کرده است واین معرفت پزوهان نامی راستایشگرقدرت نشناسیم
بیت 13 اصلاح شود:
تواضع ز گردن فرازان نکوست... گدا گر تواضع کند خوی اوست
بر طفل و برنا و پیر صحیح تر میباشد
جهانبان دین پرور دادگر
نیامد چو بوبکر بعد از عمر...
بوبکر دارای صنعت ایهام (مرشّحه) است. گرچه هر دومعنی واژه مورد نظر استاد سخن بوده؛ اما بسیاری از دوستان به خاطر تعصّب مذهبی، از لذّت ادبی بیت محروم میشوند. معنی نزدیک بوبکر، ابوبکر صدّیق (رضی الله عنه) است، و سازگار آن لفظ عمر (رضی الله عنه)؛ اما معنی دورِِ آن، بوبکر بن سعد است که استاد سخن در نهایت تردستی و با استفاده از نام خلفا، دربارهاش دست به اغراق زده است.
با درود به دوستان گرامی، پرسشی دارم:
در بیت دوازدهم، "کله گوشه" کنایه از چیست؟
غالبا یکی دوتا بیت از یه شاعر خوندن باعث سطحی نگری میشه،حالا اینکه سعدی اهل سنت باشه یا شیعه فک نکنم تو بهره ای که از سعدی یا شاعرای همطراز اون میشه برد،موثر بیفته.مثلا سعدی در مدحی که برای پیامبر اسلام و خلفا تو بوستان سروده میگه:
خردمند عثمان شب زندهدار
چهارم علی، شاه دلدل سوار
خدایا به حق بنی فاطمه
که بر قول ایمان کنم خاتمه
اگر دعوتم رد کنی ور قبول
من و دست و دامان آل رسول
شاید حالا یه نفر که دیدگاه شیعی داره تاکید کنه که سعدی به آل رسول قسم خورده و شیعه ست،ولی در مجموع بعید میدونم این مرز بندیا کمکی به درک مفهوم کنه،اگه سخنی شیرینه باید شنید و پند گرفت،چه از اهل سنت،چه شیعه،چه مسیحی،چه بودا...
Sousan Fatai
تصور میکنم منظور تاج پادشاه باشه.
ادب دوستان عزیز
فطوبی لباب کبیت العتیق
حوالیه من کل فج عمیق
به چه معنی ست؟
درود
یعنی خوشا به درگاهی که چون خانه کعبه است و هر کسی از راه دور به سویش میآید
درگاه بوبکر بن سعد رو به خانه کعبه که همه با پای پیاده و از راه دور به سویش می آیند تشبیه کرده
به آیه ۲۷سوره حج اشاره دارد
sousan Fatai
کله گوشه بر آسمان برین : کنایه از بزرگی و عظمت رتبه وجایگاه ، سرافراز و سربلند
در تاریخ آمده : به روزگار حکومت او ( ابوبکربن سعد زنگی) شکوه این سلسله به اوج رسید و پارس رونق و آبادانی فراوان یافت
بعضی از مورخان سازش و اطاعت او از مغولان را مثبت دانسته اند چون شیراز و حیطه حکومتی وی از غارت مغولان مصون ماند