بخش ۸ - حکایت
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
بخش ۸ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۸ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۸ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
بسیار بسیار عالی، زیبا و بی نظیر و آموزنده.
زیبا ترین کلمه در این شعر سرابوستان است و ان یعنی خانه ای که باغ هم دارد و به اصطلاح امروزی خانه باغ و سرا بوستان نهایت زیبایی را دارد ، زهی سعدی شیرین سخن
گویند عبقری ابریشم نگارین یا پرنیان است در برابر پرند که نوعی ابریشم ساده است و ستبرک یا استبرک دانه های درشت و ستبر داشته است . عبقری در اصل دره ای بوده است که در ان پری فراوان بوده است و عربها چنین گمان میکرده اند و نیز هر چیز شگفت را عبقری مینامیده اند و نیز مهتر هر گروه را عبقری می گفته اند به قول علامه دهخدا
آز در قصص القران اصطلاح جالبی دارد آز بستن یعنی طمع کردن مثلا میگوید چون زنی بیامد و از هاروت و ماروت بر شویش شکوه کرد انها در او آز بستند و تا اخر و آز بستن را جایی دیگر ندیده ام
در این بیت خوبست بعد از حجره ویرگول گذاشته شود تا خواندن بیت آسانتر شود.
یکی حجره، خاص از پی دوستان
در حجره اندر سرا بوستان
که جیحون نشاید به یک خشت بست: جلویِ آبِ رودِ جیحون که بزرگترین رودِ آسیای میانه است را نمی توان با یک خشت سد کرد: حرص و ولع و زیاده خواهی انسان به آبِ جیحون تشبیه شده است که با یک خشتِ طلا نمی توان به همه یِ آن آرزوها جامه عمل پوشانید!