بخش ۲۱ - حکایت
یکی را به چوگان مه دامغان
بزد تا چو طبلش بر آمد فغان
شب از بی قراری نیارست خفت
بر او پارسایی گذر کرد و گفت
به شب گر ببردی بر شحنه، سوز
گناه آبرویش نبردی به روز
کسی روز محشر نگردد خجل
که شبها به درگه برد سوز دل
هنوز ار سر صلح داری چه بیم؟
در عذرخواهان نبندد کریم
ز یزدان دادار داور بخواه
شب توبه تقصیر روز گناه
کریمی که آوردت از نیست هست
عجب گر بیفتی نگیردت دست
اگر بندهای دست حاجت بر آر
و گر شرمسار آب حسرت ببار
نیامد بر این در کسی عذر خواه
که سیل ندامت نشستش گناه
نریزد خدای آبروی کسی
که ریزد گناه آب چشمش بسی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی را به چوگان مه دامغان
بزد تا چو طبلش بر آمد فغان
هوش مصنوعی: کسی را با چوب چوگان در دامغان زدند، و هنگامی که صدای طبل بلند شد، فریادش در آمد.
شب از بی قراری نیارست خفت
بر او پارسایی گذر کرد و گفت
هوش مصنوعی: شب به خاطر بیقراری نتوانست بخوابد. در این زمان، فردی پارسا از آنجا عبور کرد و گفت:
به شب گر ببردی بر شحنه، سوز
گناه آبرویش نبردی به روز
هوش مصنوعی: اگر در شب او را به تهمت متهم کنی، در روز گناه و عذاب ناشی از آن به آبرو و حیثیتش آسیب نخواهد زد.
کسی روز محشر نگردد خجل
که شبها به درگه برد سوز دل
هوش مصنوعی: در روز قیامت هیچکس شرمنده نخواهد شد، اگر در شبها با دل سوخته به درگاه خداوند پرداخته باشد.
هنوز ار سر صلح داری چه بیم؟
در عذرخواهان نبندد کریم
هوش مصنوعی: اگر هنوز قصد صلح داری، چرا باید نگران باشی؟ چون انسانهای بخرد و جویای عذر و آشتی، همیشه مورد لطف و بخشش قرار میگیرند.
ز یزدان دادار داور بخواه
شب توبه تقصیر روز گناه
هوش مصنوعی: از خداوند بخشنده و دادگر درخواست کن که در شب توبه، اشتباهات خود را ببخشد و در روز گناه، برایت عذری باقی نگذارد.
کریمی که آوردت از نیست هست
عجب گر بیفتی نگیردت دست
هوش مصنوعی: ای کریمی که تو را از عدم به وجود آورده، شگفتیاست اگر به زمین بیفتی و دستت را نگیرد.
اگر بندهای دست حاجت بر آر
و گر شرمسار آب حسرت ببار
هوش مصنوعی: اگر کسی نیاز و خواستی داشته باشد، باید بیپروا آن را مطرح کند و اگر نه، بهتر است که به خاطر این که به آرزویش نرسیده، ناراحت و غمگین نشود.
نیامد بر این در کسی عذر خواه
که سیل ندامت نشستش گناه
هوش مصنوعی: هیچ کس به این در نیامده تا عذرخواهی کند، چرا که سیل ندامت بر او افتاده و او در گناهش غرق شده است.
نریزد خدای آبروی کسی
که ریزد گناه آب چشمش بسی
هوش مصنوعی: خدا آبرو کسی را هدر نکند که به خاطر گناهش، اشک های زیادی ریخته است.
خوانش ها
بخش ۲۱ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲۱ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۲۱ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1401/07/22 17:10
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
مَهِ دامغان: رئیس و بزرگِ شهر دامغان, حاکمِ دامغان
1402/11/10 15:02
شهرام .
باسلام ، مراجعه کردم برای تصحیح اما متوجه نشدم به چه شکل هست .
یک بیت بین ۴و۵ جا مانده :
اگرهوشمندی ز داور بخواه
شب توبه تقصیر روز گناه
1402/11/10 15:02
شهرام .
با تشکر فراوان