اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پلیدی کند گربه بر جای پاک
چو زشتش نماید بپوشد به خاک
هوش مصنوعی: هرگاه گربهای بر جای پاکی پلیدی کند، زشتیاش آن مکان را میپوشاند و آن را ناپاک میسازد.
تو آزادی از ناپسندیدهها
نترسی که بر وی فتد دیدهها
هوش مصنوعی: تو از چیزهای ناخوشایند و ناپسند نمیترسی، زیرا تو نگاهی به آنها نداری.
براندیش از آن بندهٔ پر گناه
که از خواجه مخفی شود چند گاه
هوش مصنوعی: به این فکر کن که چگونه بندهای که گناهای زیادی دارد، مدتی از چشم خواجه پنهان میشود.
اگر بر نگردد به صدق و نیاز
به زنجیر و بندش بیارند باز
هوش مصنوعی: اگر او به صداقت و نیاز بازنگردد، دوباره او را با زنجیر و بند به اینجا خواهند آورد.
به کین آوری با کسی بر ستیز
که از وی گزیرت بود یا گریز
هوش مصنوعی: اگر با کسی که بیشتر از او فرار میکنی یا از او دوری، دشمنی و جنگی به راه بیندازی، تنها خود را درگیر مشکلی کردهای که نباید.
کنون کرد باید عمل را حساب
نه وقتی که منشور گردد کتاب
هوش مصنوعی: حالا باید عملها را بررسی کنیم، نه زمانی که کارها به کتاب و نوشته تبدیل شود.
کسی گرچه بد کرد هم بد نکرد
که پیش از قیامت غم خود بخورد
هوش مصنوعی: اگر کسی به دیگری هم آسیب بزند، در واقع به خود ضرر میزند؛ زیرا او باید پیش از روز قیامت، به فکر غم و درد خودش باشد.
گر آیینه از آه گردد سیاه
شود روشن آیینهٔ دل به آه
هوش مصنوعی: اگر آینه به خاطر اندوه سیاه شود، دل که آینهی واقعی انسان است با اندوه روشنتر خواهد شد.
بترس از گناهان خویش این نفس
که روز قیامت نترسی ز کس
هوش مصنوعی: بترس از کارهای نادرستی که انجام میدهی، زیرا در روز قیامت باید با عواقب آنها روبرو شوی و در آنجا نمیتوانی از کسی یا چیزی فرار کنی.
حاشیه ها
1395/09/16 18:12
فرخ مردان
در نسخه ای که من دارم،بیت های سوم و چهارم کاملن متفاوتند و بنظرم میرسد که آنچه اینجا آمده صحیحتر است.
کتاب من تصحیح علامه قزوینی،چاپ هرمس ،چاپ اول 1385 هست و آن دو بیت بصورت زیر آمده:
براندیش از آن بنده ای و نیاز..... به زنجیر و بندش نیارند باز
اگر باز گردد به صدق و نیاز...به زنجیر و بندش نیارند باز(؟!)
به کین آوری با کسی برستیز
که از وی گزیرت بود یا گریز
با سلام در فهم معنای این بیت بنده مشکل دارم چون بنظرم منطقی این هست که
به کین آوری با کسی برستیز
که نه از وی گزیرت بود یا گریز
یعنی انسان منطقی زمانی ستیز میکنه که نه راه گریزی هست نه راه چاره ای نه زمانی که راه چاره و گریز وجود دارد.
اساتید ادبیات اگر امکانش هست بنده رو راهنمایی کنید. با تشکر
1401/08/15 23:11
مبارکه عابدپور
شیخ عجل میگویند با کسی مجادله کن که یا چاره ای در کارت باشه یا از او بتوانی بگریزی و فرار کنی منظور اینکه زورت نمی چربه جدال نکن
ممنون از شما ولی به نظرم این برداشت خیلی سطحی و عامیانه باشه