گنجور

بخش ۱۷ - حکایت

یکی متفق بود بر منکری
گذر کرد بر وی نکو محضری
نشست از خجالت عرق کرده روی
که آیا! خجل گشتم از شیخ کوی!
شنید این سخن پیر روشن روان
بر او بر بشورید و گفت ای جوان
نیاید همی شرمت از خویشتن
که حق حاضر و شرم داری ز من؟
نیاسایی از جانب هیچ کس
برو جانب حق نگه دار و بس
چنان شرم دار از خداوند خویش
که شرمت ز بیگانگان است و خویش

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی متفق بود بر منکری
گذر کرد بر وی نکو محضری
هوش مصنوعی: شخصی که در یک کار نادرست و ناشایست با من همراه بود، ناگهان با فردی نیکو و محترم برخورد کرد.
نشست از خجالت عرق کرده روی
که آیا! خجل گشتم از شیخ کوی!
هوش مصنوعی: خجالت باعث شد که او عرق کند و نتواند به سادگی روی خود را نشان دهد، چون احساس گناه و شرم از پیش کسی که در کوی و زندگی‌اش حضور دارد، او را در مضیقه قرار داده است.
شنید این سخن پیر روشن روان
بر او بر بشورید و گفت ای جوان
هوش مصنوعی: پیر با خرد و دانا از این سخن شنید و به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و به جوان گفت:
نیاید همی شرمت از خویشتن
که حق حاضر و شرم داری ز من؟
هوش مصنوعی: آیا از خودت شرم نمی‌کنی وقتی که خداوند همیشه حاضر است و تو از من شرم داری؟
نیاسایی از جانب هیچ کس
برو جانب حق نگه دار و بس
هوش مصنوعی: از هیچ‌کس ناامید نشو و فقط به سوی حق متمرکز باش.
چنان شرم دار از خداوند خویش
که شرمت ز بیگانگان است و خویش
هوش مصنوعی: از خداوند خود به اندازه‌ای شرم داشته باش که این شرم حتی بیشتر از آن باشد که از بیگانگان و دیگران حس می‌کنی.

خوانش ها

بخش ۱۷ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۷ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۱۷ - حکایت به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1395/11/28 00:01
محسن

چنان شرم دار از خداوند خویش
که شرمت ز بیکانکان است و خویش
سلام
قافیه این بیت چیست؟
آیا خویش اول معنایی جز خود دارد؟

1395/11/14 14:02
الهام

بیت و مصراع آخر معنی "خویش" خویشاوند است

1396/11/10 20:02
۷

نشست از خجالت عرق کرده روی
که آیا خجل گشتم از شیخ کوی!
"آیا" در نیم بیت دوم نادرست است و به احتمال بسیار آوخ
که آوخ خجل گشتم از شیخ کوی!
یا:
دریغا خجل گشتم از شیخ کوی!

1396/11/10 22:02

که آیا خجل گشتم از شیخ کوی؟؟
پرسشی است ، خبری نیست

1396/11/10 22:02
۷

شنید این سخن پیر روشن روان
آوخ را شنید
آوخ صدا میباشد و شنیدنی
آیا شنیدنی نیست

1396/11/10 22:02

درست می فرمایید آوخ شنیدنی است و هم زیباست
اما سخن شیخ است
و به قول معروف " مو لای درزش نمی رود "

1396/11/15 01:02
nabavar

که شرمت ز بیگانگان است و خویش
گویا ” که “ به مانای{ ای کسی که} باشد

1398/04/16 17:07

«آیا» در همین نقش در جای دیگر در شعر سعدی به کار رفته است و اتفاقا در ترازوی دو مصرع مقابل و در جایگاه «آوخ» گذاشته شده:
«آیا که به لب رسید جانم
آوخ که ز دست شد عنانم»

1402/04/10 14:07
Mahmood Shams

سلام و درود خدمت جناب محمدی عزیز و سرکار خانم عندلیب گرامی ، دست مریزاد نمی دانم چطور از زحمات شما و خوانش اکثر اشعار بزرگان شعر تشکر و قدردانی کنم ، بسیار از خوانش ها استفاده می کنم و حظ می برم انشالله سلامت و خوش باشید همیشه و بهترین ها براتون رخ بده و عاقبت بخیر بشید که در فهم و درک بهتر گنجینه شیرین و گوارا شعر فارسی که سرشار از حکمت و معرفت تلاش می کنید تا بیشتر و بهتر بهره و لذت ببریم

سپاس بیکران 🙏🙏🙏🌺