بخش ۱۷ - حکایت
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۱۷ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۷ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۱۷ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
چنان شرم دار از خداوند خویش
که شرمت ز بیکانکان است و خویش
سلام
قافیه این بیت چیست؟
آیا خویش اول معنایی جز خود دارد؟
بیت و مصراع آخر معنی "خویش" خویشاوند است
نشست از خجالت عرق کرده روی
که آیا خجل گشتم از شیخ کوی!
"آیا" در نیم بیت دوم نادرست است و به احتمال بسیار آوخ
که آوخ خجل گشتم از شیخ کوی!
یا:
دریغا خجل گشتم از شیخ کوی!
که آیا خجل گشتم از شیخ کوی؟؟
پرسشی است ، خبری نیست
شنید این سخن پیر روشن روان
آوخ را شنید
آوخ صدا میباشد و شنیدنی
آیا شنیدنی نیست
درست می فرمایید آوخ شنیدنی است و هم زیباست
اما سخن شیخ است
و به قول معروف " مو لای درزش نمی رود "
که شرمت ز بیگانگان است و خویش
گویا ” که “ به مانای{ ای کسی که} باشد
«آیا» در همین نقش در جای دیگر در شعر سعدی به کار رفته است و اتفاقا در ترازوی دو مصرع مقابل و در جایگاه «آوخ» گذاشته شده:
«آیا که به لب رسید جانم
آوخ که ز دست شد عنانم»
سلام و درود خدمت جناب محمدی عزیز و سرکار خانم عندلیب گرامی ، دست مریزاد نمی دانم چطور از زحمات شما و خوانش اکثر اشعار بزرگان شعر تشکر و قدردانی کنم ، بسیار از خوانش ها استفاده می کنم و حظ می برم انشالله سلامت و خوش باشید همیشه و بهترین ها براتون رخ بده و عاقبت بخیر بشید که در فهم و درک بهتر گنجینه شیرین و گوارا شعر فارسی که سرشار از حکمت و معرفت تلاش می کنید تا بیشتر و بهتر بهره و لذت ببریم
سپاس بیکران 🙏🙏🙏🌺