گنجور

بخش ۱۶ - حکایت مست خرمن سوز

یکی غله مرداد مه توده کرد
ز تیمار دی خاطر آسوده کرد
شبی مست شد و آتشی برفروخت
نگون بخت کالیوه، خرمن بسوخت
دگر روز در خوشه چینی نشست
که یک جو ز خرمن نماندش به دست
چو سرگشته دیدند درویش را
یکی گفت پروردهٔ خویش را
نخواهی که باشی چنین تیره روز
به دیوانگی خرمن خود مسوز
گر از دست شد عمرت اندر بدی
تو آنی که در خرمن آتش زدی
فضیحت بود خوشه اندوختن
پس از خرمن خویشتن سوختن
مکن جان من، تخم دین ورز و داد
مده خرمن نیکنامی به باد
چو برگشته بختی در افتد به بند
از او نیک‌بختان بگیرند پند
تو پیش از عقوبت در عفو کوب
که سودی ندارد فغان زیر چوب
بر آر از گریبان غفلت سرت
که فردا نماند خجل در برت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی غله مرداد مه توده کرد
ز تیمار دی خاطر آسوده کرد
هوش مصنوعی: در ماه مرداد، یک فرد غله‌ای را جمع‌آوری کرد و با مراقبت از او، دل را آسوده ساخت.
شبی مست شد و آتشی برفروخت
نگون بخت کالیوه، خرمن بسوخت
هوش مصنوعی: یک شب او به شدت مست شد و آتشی را روشن کرد که موجب سوختن همه‌ی دارایی‌هایش شد.
دگر روز در خوشه چینی نشست
که یک جو ز خرمن نماندش به دست
هوش مصنوعی: روزی دیگر در زمان برداشت محصول نشسته بود، اما حتی یک دانه هم از خوشه‌ها به دستش نیامد.
چو سرگشته دیدند درویش را
یکی گفت پروردهٔ خویش را
هوش مصنوعی: وقتی درویش را سرگشته و حیران دیدند، یکی از آن‌ها گفت که او را مثل فرزند خود پرورش داده‌اند.
نخواهی که باشی چنین تیره روز
به دیوانگی خرمن خود مسوز
هوش مصنوعی: اگر نمی‌خواهی که همچنان در هاله‌ای از غم و تاریکی زندگی کنی، نگذار با دیوانگی و بی‌توجهی، دستاوردها و زحمات خود را نابود کنی.
گر از دست شد عمرت اندر بدی
تو آنی که در خرمن آتش زدی
هوش مصنوعی: اگر عمرت را در کارهای نادرست بگذرانده‌ای، تو کسی هستی که در میان چوب‌های انبوه، آتش به پا کرده‌ای.
فضیحت بود خوشه اندوختن
پس از خرمن خویشتن سوختن
هوش مصنوعی: جمع آوری خوشه‌ها پس از سوختن خرمن، کار ناپسندی است.
مکن جان من، تخم دین ورز و داد
مده خرمن نیکنامی به باد
هوش مصنوعی: به جانم رحم کن و به ارزش‌های دینی‌ات بی‌اعتنا نباش، زیرا با این کار اعتبار و شرف خود را به باد می‌دهی.
چو برگشته بختی در افتد به بند
از او نیک‌بختان بگیرند پند
هوش مصنوعی: زمانی که بخت کسی به حال مساعدی برگردد و او به مشکلاتی دچار شود، افراد خوش‌شانس دیگر می‌توانند از آن تجربه درس بگیرند.
تو پیش از عقوبت در عفو کوب
که سودی ندارد فغان زیر چوب
هوش مصنوعی: قبل از اینکه مجازات شوی، به عفو و بخشش توجه کن؛ چرا که فریاد کشیدن زیر ضربه چوب فایده‌ای ندارد.
بر آر از گریبان غفلت سرت
که فردا نماند خجل در برت
هوش مصنوعی: از گریبان بی‌توجهی خود، فکر و نگرانی را دور کن؛ زیرا فردا ممکن است باعث شرمندگی‌ات شود.

خوانش ها

بخش ۱۶ - حکایت مست خرمن سوز به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۶ - حکایت مست خرمن سوز به خوانش عندلیب
بخش ۱۶ - حکایت مست خرمن سوز به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1394/01/26 07:03
تماشاگه راز

که یک جو ز خرمن نماندش به دست

1395/12/28 07:02
شهاب امامی

در بعضی از لهجه ها هنوز هم کلمه ی لیوه به معنی دیوانه استفاده می شود

1395/12/28 07:02
شهاب امامی

کلمه ی لیوه به معنی ادم کم عقل و دیوانه هنوز هم در بعضی لهحه ها کاربرد دارد

1397/03/27 00:05
صدف

حکایت مست خرمن سوز باب نهم بوستان سعدی