بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی
نداند کسی قدر روز خوشی
مگر روزی افتد به سختی کشی
زمستان درویش در تنگ سال
چه سهل است پیش خداوند مال
سلیمی که یک چند نالان نخفت
خداوند را شکر صحت نگفت
چو مردانهرو باشی و تیز پای
به شکرانه با کندپایان بپای
به پیر کهن بر ببخشد جوان
توانا کند رحم بر ناتوان
چه دانند جیحونیان قدر آب
ز واماندگان پرس در آفتاب
عرب را که در دجله باشد قعود
چه غم دارد از تشنگان زَرود
کسی قیمت تندرستی شناخت
که یک چند بیچاره در تب گداخت
تو را تیره شب کی نماید دراز
که غلطی ز پهلو به پهلوی ناز؟
براندیش از افتان و خیزان تب
که رنجور داند درازای شب
به بانگ دهل خواجه بیدار گشت
چه داند شب پاسبان چون گذشت؟
بخش ۵ - گفتار اندر گزاردن شکر نعمتها: شب از بهر آسایش توست و روزبخش ۷ - حکایت سلطان طغرل و هندوی پاسبان: شنیدم که طغرل شبی در خزان
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نداند کسی قدر روز خوشی
مگر روزی افتد به سختی کشی
هوش مصنوعی: هیچ کس ارزش روزهای خوب را نمیداند، مگر زمانی که روزهای سختی را تجربه کند.
زمستان درویش در تنگ سال
چه سهل است پیش خداوند مال
هوش مصنوعی: در زمستان، تنگدستی و فقر درویش چه آسان است زمانی که در برابر خداوند، مال و ثروت هیچ اهمیتی ندارد.
سلیمی که یک چند نالان نخفت
خداوند را شکر صحت نگفت
هوش مصنوعی: شخصی که مدتی به حالتی ناامید و بیمار در خواب بود، وقتی بهبود پیدا کرد، از خداوند تشکر نکرد.
چو مردانهرو باشی و تیز پای
به شکرانه با کندپایان بپای
هوش مصنوعی: اگر به شجاعت و سریعالعملی شهرت داشته باشی، باید با افرادی که کندتر حرکت میکنند، با احترام و جوانمردی رفتار کنی.
به پیر کهن بر ببخشد جوان
توانا کند رحم بر ناتوان
هوش مصنوعی: اگر جوانی توانمند به پیر سالخورده توجه کند و به او کمک کند، بر آن ناتوانی که نیازمند یاری است، رحمت میورزد.
چه دانند جیحونیان قدر آب
ز واماندگان پرس در آفتاب
هوش مصنوعی: جیحونیان که در کنار رود زندگی میکنند، نمیدانند که ارزش آب چیست. برای درک حقیقی آب، باید از کسانی بپرسند که در گرما و بیآبی دچار مشکل شدهاند.
عرب را که در دجله باشد قعود
چه غم دارد از تشنگان زَرود
زرود: نام منطقهای است بیآب.
کسی قیمت تندرستی شناخت
که یک چند بیچاره در تب گداخت
هوش مصنوعی: کسی به ارزش سلامت پی میبرد که مدت زمانی را با بیماری و تب سپری کند و دچار درد و رنج شود.
تو را تیره شب کی نماید دراز
که غلطی ز پهلو به پهلوی ناز؟
هوش مصنوعی: آیا شب سیاه میتواند تو را دراز کند؟ وقتی که تو در کنار محبوب خود به خواب رفتهای و حالت آرامش را تجربه میکنی؟
براندیش از افتان و خیزان تب
که رنجور داند درازای شب
هوش مصنوعی: اگر کسی قدرت درک و تفکر داشته باشد، میتواند از سردرد و مشکلاتی که باعث رنجش اوست، فهم کند که شبهای طولانی چقدر میتواند خستهکننده باشد.
به بانگ دهل خواجه بیدار گشت
چه داند شب پاسبان چون گذشت؟
هوش مصنوعی: با صدای دهل، صاحبخانه از خواب بیدار شد. او چه میداند که پاسبان در طول شب چه کارهایی انجام داده است؟
خوانش ها
بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی به خوانش عندلیب
بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1397/12/26 08:02
علی
به نظر میرسد فاصلهها در مصرع «به شکرانه باکند پایان بپای» درست استفاده نشده است.
1398/04/11 19:07
بیت آخر (به بانگ دهل خواجه بیدار گشت - چه داند شب پاسبان چون گذشت؟) در بابت اول هم آمده است. بیت 12 این بخش:
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱۲ - گفتار اندر نگه داشتن خاطر درویشان/
1399/05/02 20:08
نگار بهشتی پور
قعود:نشستن
زرود:نام محلی بی آب در راه مکه
1400/04/04 18:07
جهن یزداد
عرب را که در دجله باشد ورود
چه غم دارد از تشنگان زرود
عرب در دجله قعود ندارد بلکه ورود دارد معنای ورود دقیقا یعنی برسر اب رفتن و نوشیدن است
تمانع ناس یوم الورد ابلی
و تزجر و هی محنقه الضماء
روز ورود مردم شترانم را ( اب خوردن ) نمی گذارند و ان را در حالی که از تشنگی دارند خفه می شوند زجر میدهند