بخش ۴ - حکایت اندر معنی شکر منعم
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
بخش ۴ - حکایت اندر معنی شکر منعم به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۴ - حکایت اندر معنی شکر منعم به خوانش عندلیب
بخش ۴ - حکایت اندر معنی شکر منعم به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
پزشک را به فارسی درستبد هم می گفته اند و نیز به عبری روفه یعنی پزشک و نام مبارک رافاییل فرشته مقرب اللهی از روفه است او عهده دار شفای بیمار ان است به قولی
به عربی هم طبیب یعنی پزشک گروهی میگویند از طیب یعنی خوب است یعنی کسی که ادم را خوب می کند و گروهی می گویند از تب فارسی است یعنی کسی که علت تب می داند
مدیریت محترم سایت
با سلام و تشکر از زحمات شما. در بیت زیر:
زبان آمد از بهر شکر و سپاش
به غیبت نگرداندش حق شناس
(بجای سپاش - سپاس درست تر به نظر میرسد. در اینصورت اگر غلط تایپی است تصحیح بفرمایید. چون در دیکشنری واژه یاب خود سایت - لغت سپاش یافت نشد)
خیر پیش
زبان آمد از بهر شکر و سپاش
به غیبت نگرداندش حق شناس
بیت اول: سپاس - به نظر صحیح است
با سلام جناب کیخا
به نظر بنده چنین آمد که بیت " تو را تیشه دادم..."
به این صورت زیبا تر و به زبان سعدی نزدیکتر است
تو را تیشه دادم که هیزم کنی
ندادم که بنیاد مردم کنی
یا بنیان مردم
اشتباه تایپی رخ داده است
بجای سپاس ، تایپ شده است سپاش
درستش را در زیر مینویسم :
زبان آمد از بهر شکر و سپاس
به بهتان و باطل شنیدن مکوش
در آخر مصرع اول از بیت چهارده ام
بجای سپاس تایپ شده سپاش
درستش را در زیر مینویسم
زبان آمد از بهر شکر و سپاس
در تصحیح فروغی بیتی با این مضمون
یکی گوش کودک بمالید سخت
که ای بوالعجب رای برگشته بخت
به جای بیت :
شنیدم که پیری پسر را به خشم
ملامت همی کرد کای شوخ چشم
درج شده