بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشهنشینی و صبر بر ایذاء خلق
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشهنشینی و صبر بر ایذاء خلق به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشهنشینی و صبر بر ایذاء خلق به خوانش عندلیب
بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشهنشینی و صبر بر ایذاء خلق به خوانش فاطمه زندی
بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشهنشینی و صبر بر ایذاء خلق به خوانش امیر اثنی عشری
حاشیه ها
غرب را نکوهش کند خرده بین
که میرنجد از خفت و خیزش زمین
صحیح کلمه اول عزب هست
از نسخه فروغی
سلام ودرود به روح وروان سعدی والا مرتبه، پس از بیان همه ناملایمت ها درنتیجه ایذاء خلق، در نهایت درمان رهایی از آنها را صبر می داند که به نیکی هر رنجور و گرفتاری را چاره در آن است. رهایی نیابد کس از دست کس
گرفتار را چاره صبرست و بس
مپندار اگر شیر و گر روبهی
کز اینان به مردی و حلیت رهی
اگر کنج خلوت گزیند کسی
که پروای صحبت ندارد بسی
مذمت کنندش که زرق است و ریو
ز مردم چنان می گریزد که دیو
وگر خنده روی است و آمیزگار
عفیفش ندانند و پرهیزگار
غنی را به غیبت بکاوند پوست
که فرعون اگر هست در عالم اوست
وگر بینوایی بگرید به سوز
نگون بخت خوانندش و تیرهروز
وگر کامرانی در آید ز پای
غنیمت شمارند و فضل خدای
که تا چند از این جاه و گردن کشی؟
خوشی را بود در قفا ناخوشی
از قدیم بساط غیبت ما برپا و برجا بوده
مپندار اگر شیر و گر روبهی
کز اینان به مردی و حلیت رهی
بنظر آید که واژه "حلیت" درست نمی باشد چرا که در معنی خلل می آورد
صفت روباه حیلت و مکر است و نه حلیت که واژه ای نامربوط
حلیت همان جواهر نیست ؟
اهل نظر و معنا نظر دهند
حیلت هست
درود بر شما و عرض ادب
از نظر این کمترین، دو مصرع این بیت کاملا بهم مرتبط بوده و باید باهم معنی شوند «اگر همانند شیر شجاعت و مردی داری، یا همچون روباهی مکر و حیله میدانی، تصور نکن که میتوانی از حرف و زبان مردم رهایی پیدا کنی»
همچنان که در بیت آخر این شعر هم میفرمایند که تنها راه چاره صبر است.
فراتر از شعر و ادبیات
جامعه شناسی بی زمان، هم در زمان خود شاعر چنین بوده و هم در این زمان و حتی اکنون که جامعه با سیاست گره خورده است، چنین شعری وصف حال سپهر سیاست امروز ایران ماست!
این بند شعر به گونه ای که آمده نا درست است.(اگر بر پری چون ملک ز آسمان).
درست آن این است:
اگر بر پری چون ملک به آسمان.
ملک به سوی آسمان پرواز میکند و نه از آسمان.
این بند در کتاب فارسی سال پنجم دبیرستان (1350) درست و آمده بود.
ملک از آسمان میاد و شکل درست( اگر بر پری چون ملک ز آسمان) می باشد
در قسمت آخر این شعر چند بیت دیگر هم هست که حذف شده است . متأسفانه من کلیات سعدی را در دسترس ندارم تا بازنویسی کنم. اما در این ابیات او به دو نفر اشاره می کند که یکی غلامی داشته و آن دیگری به او گفته به این غلامها رو نده و هر از گاهی تنبیه کن و زمانی که مرد نیمه فریادی بر سر غلام میزند همان دوست می گوید که چه می کنی ؟ غلام را کشتی !!
اگر بر پری چون ملک ز آسمان
به دامن در آویزدت بد گمان
به نظرم "آسمان" باید جایش را به "آستان" بدهد. چون معنی را ندانسته اند و پریدن همیشه آسمان را در ذهن می آورد در این بیت دست برده اند.
اگر بر پری چون ملک ز آستان
به دامن در آویزدت بد گمان
اگر مانند پری آستان از جایی به جای دیگر سفر کنی بدگمان باز هم کار خودش را خواهد کرد
بر پری فعل و به معنی پریدن است
تردامن: بدکار؛ بدنام.
بهل: بگذار
پی غلط کردهاند:به اشتباه گام برداشتند.
از این تا بدان، ز اهرمن تا سروش:فرق میان این دو نظیر تفاوت دیو با فرشته است.
حرفگیری:خرده گیری، عیب جویی
که پروای صحبت ندارد بسی: به همنشینی با دیگران زیاد میل و رغبت ندارد.
زرق:ریاکاری و تزویر
ریو:مکر؛ حیله؛ فریب؛ نیرنگ
آمیزگار: خوش معاشرت
گردن کشی:تکبر، غرور
تنک مایه که سرمایه ٔ مالی یا علمی او کم است .
دندان به زهر خاییدن:کنایه از سخنی گفتن که از نهایت دشمنی ناشی می گردد.
پخته خوار:مفت خور
نقش گرماوه:نقش دیوار. کنایه از صورت بی جان
هول: هیبت
تعنت کردن: سرزنش کردن . بدگویی کردن . ملامت کردن
مگر: در اینجا یعنی مثل اینکه
بی تکلف:در اینجا یعنی بدون تجمل، ساده
ایذا:اذیت کردن
حَظ:نصیب، بهره
عَزَب:مرد بی زن
عزب را نکوهش کند:یاد آور حدیث "شرارکم عزابکم" بدان شما عزبهایتانند.
تشنیع: بسیاربدگفتن از کسی
سفله:پست؛ فرومایه؛ ناکس؛ پستفطرت
خبث: کینه توزی، کینه خواهی
خدا را که مانند و انباز و جفت / ندارد، شنیدی که ترسا چه گفت؟: اشاره است به باورنادرست مسیحیان که عیسی پسر خداست.
عالی بود.
لطفا مشروح و مبسوط تر باشد.
سپاسگزارم
آقای علی سنجرانی
نظر شما صحیح نیست، چون وزن شعر خراب می شود.
وزن شعر: فعولن فعولن فعولن فعل
پس از بیت چهارم در کلیات سعدی تحریر و تصحیح شده توسط استاد حسن میرخانی این بیت نوشته شده که به نظر میرسد بیت "فراهم نشینند تردامنان..... " نتیجه گیری از این بیت هست:
اگر در ریاضت شوی همچو موم
وگر کاملی در فنون و علوم
ضمن تشکر از جناب حمیدرضا محمدی، از نظر بنده بیت اول و چهل و یکم با حالتی موقوف المعانی خوانده شده اند که اگر به معنی آن توجه شود حالتی اخباری دارند.
درود بر روان پاک استاد سخن
اگر سر سوزنی معرفت در نظام آموزشی ما بود، باید سخنان سعدی رو آموزش میدادند....
زمان ما کمی بود، ولی الان هیچ اثر از سخنان بزرگان ادبیات ایران در کتب مدارس نیست