اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شبی دعوتی بود در کوی من
ز هر جنس مردم در او انجمن
هوش مصنوعی: شبی در محلهام جمعیتی از مردم با انواع مختلف وجود داشت و دور هم نشسته بودند.
چو آواز مطرب در آمد ز کوی
به گردون شد از عاشقان های و هوی
هوش مصنوعی: وقتی صدای موسیقیدان از کوی به گوش رسید، عشقبازان به شوق و شادی در آسمان به جنب و جوش افتادند.
پریچهرهای بود محبوب من
بدو گفتم ای لعبت خوب من
هوش مصنوعی: دختر زیبایی بود که من او را بسیار دوست داشتم. به او گفتم: ای معشوقه نیکو من.
چرا با رفیقان نیایی به جمع
که روشن کنی بزم ما را چو شمع؟
هوش مصنوعی: چرا با دوستان به جمع ما نمیپیوندی تا به مانند شمع، جشن ما را روشن و گرم کنی؟
شنیدم سهی قامت سیمتن
که میرفت و میگفت با خویشتن
هوش مصنوعی: شنیدهام که زنی با قد بلند و اندام زیبا در حال راه رفتن است و با خود مشغول گفتگو است.
محاسن چو مردان ندارم به دست
نه مردی بود پیش مردان نشست
هوش مصنوعی: من به زیباییهای ظاهری مانند مردان دسترسی ندارم و خود نیز در کنار مردان نمیتوانم به مردانگی بنشینم.
سیه نامه تر زآن مخنث مخواه
که پیش از خطش روی گردد سیاه
هوش مصنوعی: بگذار دربارهی شخصی که در کارش شکست میخورد و نتیجهی منفی میگیرد صحبت کنیم. بهتر است به او دل نبندیم، چرا که از بیعملی و نداشتن تمرکز، نتیجهی کارش به تمام معنا تیره و تار میشود.
از آن بی حمیت بباید گریخت
که نامردیش آب مردان بریخت
هوش مصنوعی: از فردی که بیعاطفه و بیاحساس است باید دوری کرد، زیرا بینمانی او باعث میشود شخصیت و شرف دیگران نیز زیر سؤال برود.
پسر کاو میان قلندر نشست
پدر گو ز خیرش فرو شوی دست
هوش مصنوعی: پسر به جمع درویشان و عارفان پیوسته است، پدرش از او میخواهد که از نیکیهای او بهرهمند شود و خود را از خوبیها و فضایل او پر کند.
دریغش مخور بر هلاک و تلف
که پیش از پدر مرده به ناخلف
هوش مصنوعی: نگران سرنوشت کسی نباش که پیش از پدرش، به خاطر نافرمانی و بدیها، از دنیا رفته است.
حاشیه ها
1397/03/04 16:06
پویا پازوکی
سلام من در نسخه مرحوم فروغی مصرع 16 را اینگونه دیدم:
که نامردیش آب مردم بریخت
بسی زیبا و شایسته خواهد بود "نامرد" و "نامردی" از دایره واژگانی که به کار می بندیم حذف شده، "نامردم" و "نامردمی" جایگزین آنها گردد..
1399/02/20 04:05
نگار بهشتی پور
سهی قامت:خوش قد و بالا
محاسن: ریش
مخنث: آنکه نه مرد است و نه زن؛ خنثی؛ معنی مصرع یعنی:که پیش از ریش درآوردن روسیاه و رسوا شود.
بی حمیت: بی غیرت
قلندر: در اینجا یعنی مردم بی قید و لاابالی
دریغش مخور: افسوس نخور
از شرح دکتر یوسفی
پریچهره ای بود محبوب من
بدو گفتم ای لعبت خوب من
این چگونه رابطه ای است؟؟؟؟
1401/08/31 20:10
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
رابطه یِ صاحب نظری! یا نظربازیِ عرفا و بزرگان!
یعنی صاحب نظران جز زیبایی و نیکویی, غرض و مرضی نداشته و هیچ گونه نگاه یا کرداری آمیخته با هوس و شهوت در آن دخیل نمی باشد! الله و اعلم!