گنجور

بخش ۱۶ - حکایت

طریقت شناسان ثابت قدم
به خلوت نشستند چندی به هم
یکی زان میان غیبت آغاز کرد
در ذکر بیچاره‌ای باز کرد
کسی گفتش ای یار شوریده رنگ
تو هرگز غزا کرده‌ای در فرنگ؟
بگفت از پس چار دیوار خویش
همه عمر ننهاده‌ام پای پیش
چنین گفت درویش صادق نفس
ندیدم چنین بخت برگشته کس
که کافر ز پیکارش ایمن نشست
مسلمان ز جور زبانش نرست
چه خوش گفت دیوانهٔ مرغزی
حدیثی کز او لب به دندان گزی
من ار نام مردم بزشتی برم
نگویم به جز غیبت مادرم
که دانند پروردگان خرد
که طاعت همان به که مادر برد
رفیقی که غایب شد ای نیک نام
دو چیزست از او بر رفیقان حرام
یکی آن که مالش به باطل خورند
دوم آن که نامش به غیبت برند
هر آن کو برد نام مردم به عار
تو خیر خود از وی توقع مدار
که اندر قفای تو گوید همان
که پیش تو گفت از پس مردمان
کسی پیش من در جهان عاقل است
که مشغول خود وز جهان غافل است

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طریقت شناسان ثابت قدم
به خلوت نشستند چندی به هم
هوش مصنوعی: اهل طریقت، افراد آگاهی هستند که با استقامت و ثبات، مدتی را در کنار هم در مکانی خلوت و آرام به تفکر پرداختند.
یکی زان میان غیبت آغاز کرد
در ذکر بیچاره‌ای باز کرد
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها غیبت کسی را شروع کرد و درباره‌ی بیچاره‌ای صحبت کرد.
کسی گفتش ای یار شوریده رنگ
تو هرگز غزا کرده‌ای در فرنگ؟
هوش مصنوعی: یکی از دوستان به یار خودش می‌گوید: تو که همیشه اینقدر با شور و هیجان هستی، آیا تاکنون در کشورهای خارجی جنگ و مبارزه‌ای داشته‌ای؟
بگفت از پس چار دیوار خویش
همه عمر ننهاده‌ام پای پیش
هوش مصنوعی: او گفت که در طول زندگی‌ام هرگز از پشت این چهار دیوار بیرون نرفته‌ام.
چنین گفت درویش صادق نفس
ندیدم چنین بخت برگشته کس
هوش مصنوعی: در اینجا، یک درویش می‌گوید که تا به حال فردی را مانند این غمگین و بدبختی که می‌بیند، ندیده است.
که کافر ز پیکارش ایمن نشست
مسلمان ز جور زبانش نرست
هوش مصنوعی: کافر از اقدام دشمنان در امان است، ولی مسلمان از ستم زبانش نمی‌تواند احساس امنیت کند.
چه خوش گفت دیوانهٔ مرغزی
حدیثی کز او لب به دندان گزی
هوش مصنوعی: یک دیوانه در مورد پرنده‌ای سخنی بسیار زیبا و حکیمانه بیان کرده که به قدری پرمعنی است که انسان را به تأمل و تفکر وامی‌دارد.
من ار نام مردم بزشتی برم
نگویم به جز غیبت مادرم
هوش مصنوعی: اگر بخواهم در مورد دیگران صحبت کنم، تنها از بدی‌های مادرم یاد می‌کنم و نه از کسی دیگر.
که دانند پروردگان خرد
که طاعت همان به که مادر برد
هوش مصنوعی: فهمیده‌های هوشمند می‌دانند که اطاعت و پیروی از فرمایشات، بهتر از آن است که تنها به احساسات و خواسته‌های مادر دل بسپاری.
رفیقی که غایب شد ای نیک نام
دو چیزست از او بر رفیقان حرام
هوش مصنوعی: دوستی که از دیدار فاصله گرفته، برای دوستان دیگر دو چیز را می‌آورد: یکی نام نیکش و دیگری چیزهایی که از او پنهان شده است.
یکی آن که مالش به باطل خورند
دوم آن که نامش به غیبت برند
هوش مصنوعی: یکی از افراد، چیزی را که به حق به او تعلق دارد نادیده می‌گیرند و به ناحق از آن استفاده می‌کنند، و دیگری کسی است که درباره او پشت سرش صحبت می‌شود و نامش را به بدی می‌برند.
هر آن کو برد نام مردم به عار
تو خیر خود از وی توقع مدار
هوش مصنوعی: هر کس که با بدگویی از دیگران به شهرت تو آسیب برساند، نباید از او انتظار خوبی داشته باشی.
که اندر قفای تو گوید همان
که پیش تو گفت از پس مردمان
هوش مصنوعی: کسی که پشت سر تو صحبت می‌کند، همان حرفی را می‌زند که در حضور تو بیان کرده است.
کسی پیش من در جهان عاقل است
که مشغول خود وز جهان غافل است
هوش مصنوعی: انسانی که در این دنیا عاقل است، کسی است که در فکر خودش و مسائل درونیش است و از دنیای بیرون و مشکلات آن غافل شده است.

خوانش ها

بخش ۱۶ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۶ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۱۶ - حکایت به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1393/02/04 23:05
حناط

مرغزی: مروزی. منسوب به مرو.

1393/08/14 18:11
سید مجتبی

سلام دیوانه مرغزی به معنای شوریده و شیدای مروی است

1399/02/24 01:04
نگار بهشتی پور

در ذکر بیچاره‌ای باز کرد: نام بیچاره ای را به بدی یاد کرد.
شوریده رنگ:‌ شوریده (آشفته) حال
غزا کردن:‌جنگ کردن با دشمنان دین
صادق نفس:‌آن که نفس او حق است.
مرغزی:‌منسوب به شهر مرو
لب به دندان گزیدن:‌تعجب کردن.
که طاعت همان به که مادر برد: این سخن از ابوعبدالرحمن بن مبارک مروزی (از زاهدان مشهور، متوفی 181 ه.ق.) است:‌ "به نزدیک عبدالله مبارک حدیث غیبت همی رفت. گفت اگر کسی را غیبت کردمی پدر و مادر را کردمی که ایشان اولی ترند به حسنات من". زیرا طاعت و ثواب غیبت کننده به غیبت شده می رسد.
در عربی نیز گویند: إذا ذﮐﺮ ﺟﻠﯿﺴﮏ ﻋﻨﺪک أﺣﺪاً ﺑﺎﻟﺴﻮء ﻓﺎﻋﻠﻢ أﻧّﮏ ﺛﺎﻧﯿﻪ:‌اگر همنشین تو از کسی پیشت ببدی یاد کند بدان دومی آن تویی.
امام علی (ع): لا تتبعن عیوب الناس فإن لک من عیوبک إن عقلت ما یشغلک أن تعیب أحدا:‌عیوب مردم را مجوی براستی تو نیز عیبهایی داری که اگر عقل داشته باشی آنها تو را از عیب جویی نسبت به کسی باز می دارد.

1401/08/29 22:10
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)

خانم بهشتی پور

توضیحاتِ شما مختصر, مفید و گره گشا است, شخصا خیلی استفاده می کنم.

اگر بیشتر وقت بگذارید, ماندگار و پایدار خواهد بود.

سپاسگزارم