گنجور

بخش ۱۵ - حکایت روزه در حال طفولیت

به طفلی درم رغبت روزه خاست
ندانستمی چپ کدام است و راست
یکی عابد از پارسایان کوی
همی شستن آموختم دست و روی
که بسم الله اول به سنت بگوی
دوم نیت آور، سوم کف بشوی
پس آن گه دهن شوی و بینی سه بار
مناخر به انگشت کوچک بخار
به سبابه دندان پیشین بمال
که نهی است در روزه بعد از زوال
وز آن پس سه مشت آب بر روی زن
ز رستنگه موی سر تا ذقن
دگر دستها تا به مرفق بشوی
ز تسبیح و ذکر آنچه دانی بگوی
دگر مسح سر، بعد از آن غسل پای
همین است و ختمش به نام خدای
کس از من نداند در این شیوه به
نبینی که فرتوت شد پیر ده؟
بگفتند با دهخدای آنچه گفت
فرستاد پیغامش اندر نهفت
که ای زشت کردار زیبا سخن
نخست آنچه گویی به مردم بکن
نه مسواک در روزه گفتی خطاست
بنی آدم مرده خوردن رواست؟
دهن گو ز ناگفتنیها نخست
بشوی آن که از خوردنیها بشست
کسی را که نام آمد اندر میان
به نیکوترین نام و نعتش بخوان
چو همواره گویی که مردم خرند
مبر ظن که نامت چو مردم برند
چنان گوی سیرت به کوی اندرم
که گفتن توانی به روی اندرم
وگر شرمت از دیدهٔ ناظر است
نه ای بی‌بصر، غیب دان حاضر است؟
نیاید همی شرمت از خویشتن
کز او فارغ و شرم داری ز من؟

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به طفلی درم رغبت روزه خاست
ندانستمی چپ کدام است و راست
هوش مصنوعی: به دنبال چیزی بودم و نمی‌دانستم کدام مسیر درست است. مانند کودکی که به سمت روزه‌داری تشویق شده اما هنوز فرق راست و چپ را نمی‌داند.
یکی عابد از پارسایان کوی
همی شستن آموختم دست و روی
هوش مصنوعی: یک عابد از درستکاران آن منطقه به من یاد داد که چگونه دست و صورت را بشویم.
که بسم الله اول به سنت بگوی
دوم نیت آور، سوم کف بشوی
هوش مصنوعی: ابتدا با نام خدا آغاز کن، سپس نیت خود را مشخص کن و در نهایت دست‌هایت را بشوی.
پس آن گه دهن شوی و بینی سه بار
مناخر به انگشت کوچک بخار
هوش مصنوعی: پس از آن باید دهن خود را بشویی و سه بار به نشانه‌ی خالی شدن از غم و غصه، با انگشت کوچک اشاره کنی.
به سبابه دندان پیشین بمال
که نهی است در روزه بعد از زوال
هوش مصنوعی: با انگشت سبابه‌ات دندان‌های جلو را پاک کن، چون این کار در روزه بعد از اذان مغرب مجاز نیست.
وز آن پس سه مشت آب بر روی زن
ز رستنگه موی سر تا ذقن
هوش مصنوعی: و بعد از آن، سه مشت آب بر روی او پاشید و موهایش از رستنگاه تا چانه خیس شد.
دگر دستها تا به مرفق بشوی
ز تسبیح و ذکر آنچه دانی بگوی
هوش مصنوعی: دست‌هایت را تا آرنج بشوی و به یاد مقدس‌ها و چیزهایی که می‌دانی، ذکر و دعا بگو.
دگر مسح سر، بعد از آن غسل پای
همین است و ختمش به نام خدای
هوش مصنوعی: بعد از اینکه سر را مسح می‌کنند، نوبت غسل پا می‌رسد و این عمل با نام خدا به پایان می‌رسد.
کس از من نداند در این شیوه به
نبینی که فرتوت شد پیر ده؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از حال و روز من باخبر نیست. آیا نمی‌بینی که پیرمرد دهکده چقدر دچار فرسودگی و کهولت شده است؟
بگفتند با دهخدای آنچه گفت
فرستاد پیغامش اندر نهفت
هوش مصنوعی: آنچه که درباره دهخدا گفتند، او نیز به آرامی و با احتیاط پاسخ داد.
که ای زشت کردار زیبا سخن
نخست آنچه گویی به مردم بکن
هوش مصنوعی: ای کسی که کردار زشت داری اما زبان تو زیباست، بهتر است به جای گفتن هر چیزی که می‌خواهی، آنچه را به مردم می‌گویی، در عمل نیز انجام دهی.
نه مسواک در روزه گفتی خطاست
بنی آدم مرده خوردن رواست؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تضادهایی اشاره می‌کند که در رفتار انسان‌ها وجود دارد. او از یک سو می‌گوید که برخی قوانین و محدودیت‌ها در زندگی وجود دارد، اما از سوی دیگر، به رفتارهای ناپسند و غیر انسانی اشاره می‌کند که در آن‌ها اساسا اصول اخلاقی نادیده گرفته می‌شوند. به این ترتیب، او این ایده را مطرح می‌کند که در حالی که برخی چیزها از نظر اجتماعی قابل قبول نیستند، برخی دیگر از رفتارها هر چند غیرانسانی، به‌راحتی نادیده گرفته می‌شوند.
دهن گو ز ناگفتنیها نخست
بشوی آن که از خوردنیها بشست
هوش مصنوعی: زبان خود را از ناگفته‌ها پاک کن و سپس به چیزهایی که قابل خوردن هستند، بپرداز.
کسی را که نام آمد اندر میان
به نیکوترین نام و نعتش بخوان
هوش مصنوعی: اگر کسی در جمعی نامش به میان آمد، به بهترین شکل ممکن او را توصیف کن و از او یاد کن.
چو همواره گویی که مردم خرند
مبر ظن که نامت چو مردم برند
هوش مصنوعی: اگر همیشه می‌گویی که مردم احمق هستند، گمان نکن که نام تو نیز مانند آنها خواهد بود.
چنان گوی سیرت به کوی اندرم
که گفتن توانی به روی اندرم
هوش مصنوعی: به‌قدری ویژگی‌های درونی من در رفتار و ظاهر من نمایان است که حتی برای تو هم نمی‌توان به خوبی توصیف کرد که چه کسی هستم.
وگر شرمت از دیدهٔ ناظر است
نه ای بی‌بصر، غیب دان حاضر است؟
هوش مصنوعی: اگر از نگاه دیگران احساس شرم می‌کنی، بدان که کسی که ناظر است، به همه چیز واقف است و هیچ چیزی از او پنهان نیست.
نیاید همی شرمت از خویشتن
کز او فارغ و شرم داری ز من؟
هوش مصنوعی: آیا از خودت خجالت نمی‌کشی در حالی که از من بی‌خبر هستی و شرم‌سار شده‌ای؟

خوانش ها

بخش ۱۵ - حکایت روزه در حال طفولیت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۵ - حکایت روزه در حال طفولیت به خوانش فاطمه زندی
بخش ۱۵ - حکایت روزه در حال طفولیت به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/09/06 20:12
آریایی فر

درود ممنونم از دست اندر کاران گنجور
ولی کاشکی اعراب گذاری می کردید

1396/03/14 23:06
بهروز پارسیان

سلام
باتشکر از دوستان فرهنگ دوست و ادب پرور گنجور
معنی این بیت چیست?
چنان گوی سیرت به کوی اندرم
که گفتن توانی به روی اندرم

1396/03/15 00:06
مهناز ، س

گرامی بهروز
چنان گوی ، سیرت ، به کوی اندرم
که گفتن توانی به روی اندرم
در این منطقه ای که من هستم از اخلاق چنان دم بزن که همان را رو در روی من بتوانی بگویی
گمان میکنم منظور شاعر این است که در خفا و در غیاب من چیزی بگو که جرأت گفتنش را در روی من داشته باشی
مانا باشی

1396/03/15 04:06
نادر..

سلام بهروز عزیز.. به گمانم:
سیرتم را به کوی اندر چنان گوی...
در غیابم در مورد من آنگونه سخن گوی که بتوانی همانگونه در مقابلم از من بگویی..

1397/09/27 23:11
شاملو

سلام
مصرع اول در بعضی نسخ به جای به طفلی - به خوردی نیز امده است

1397/12/04 20:03

بنی آدم مرده خوردن = اشاره است به آیه 12 سوره حجرات: «وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ» = «و بعضی از شما غیبت بعضی نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏ اش را بخورد از آن کراهت دارید»

1399/02/24 00:04
نگار بهشتی پور

به طفلی درم: ‌در زمان کودکیم
بسنت: مطابق سنت و آیین. بسم الله گفتن در آغاز وضو و هر کار مستحب است.
مناخر:‌جمع منخر، سوراخ های بینی
سبابه: دومین انگشت دست که بعد از شست قرار دارد. که نهی است در روزه بعد از زوال یعنی این کار (انگشت به دندان مالیدن، مسواک کردن) در حال روزه پس از رسیدن ظهر مطابق فقه برخی اهل سنت منع شده است.
ذقن: چانه، زنخدان
مرفق:‌آرنج
مسح سر: مسح کردن یعنی دست مالیدن به چیزی. مسح سر یعنی دست آغشته به آب وضو را به پیش سر مالیدن.
غسل پای: غسل به فتح اول و سکون سین یعنی شستن، پاک کردن چرک با آب. غسل پای یعنی شستن پاها زیرا اهل سنت مطابق استنباط خود از آیه 6 سوره مائده پاها را به هنگام وضو می شویند و شیعیان پاها را نیز مانند سر مسح می کنند.
دهخدا: در اینجا، پیرده مقصودست.
بنی آدم مرده خوردن : اشاره است به آیه ی شریفه در بدی غیبت: وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا، سوره ی حجرات، آیه 12:‌و از یکدیگر غیبت مکنید آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده ی خود را بخورد؟
آن که از خوردنیها بشست:‌ای که دهانت را از خوردنی ها شستی
نعت: ستایش ، مدح

1401/07/20 22:10
مبارکه عابدپور

این دو بیت :

 

بگفتند با دهخدای آنچه گفت

 

فرستاد پیغامش اندر نهفت

 

که ای زشت کردار زیبا سخن

 

نخست آنچه گویی به مردم بکن

 

در تصحیح فروغی به صورت 

 

شنید ابن سخن دهخدای قدیم

 

بشورید و گفت ای خبیث رجیم

 

آمده

 

 

1403/07/16 07:10
سید حسین اخوان بهابادی

به طفلی درم رغبت روزه خاستن

ندانستمی چپ کدام است و راست (سعدی)

به طفلی دَرَم، دَرَم یعنی چه؟ آیا دَرَم یعنی، در هستم؟ لطفاً خود کلمه دَرَم را معنی کنید.مفهوم به طفلی دَرَم را نمی خواهم بدانم. فقط کلمه دَرَم که چگونه درست شده است و به چه معناست؟

1403/07/16 08:10
nabavar

جناب پهبادی

درم = مرا  در

به طفلی درم یعنی در طفلیِ «کودکیِ» من

در، اینجا به معنای زمان است و میم به معنای من و مرا

توضیح بیشتر می خواهید به دیده ی منت

1403/08/27 16:10
بابک چندم

دَرَم -> دَر من /اندر من/ اندرونم/درونم

به طفلی -> در طفولیت/ کودکی

1403/08/28 01:10
nabavar

 سپاس

هر دو معنا درست است:

هم در زمان کودکیِ من

و هم به کودکی در من

1403/07/16 08:10
nabavar

دگر دستها تا به مرفق بشوی

ز تسبیح و ذکر آنچه دانی بگوی

دگر مسح سر، بعد از آن غسل پای

همین است و ختمش به نام خدای

این دو بیت  نشان  سنی بودن سعدی ست

چون سُنیان از مچ دست تا آرنج را می شویند و پاها را غسل میدهند« کاملاً می شویند» ولی شیعیان از آرنج، رو به مچ میشویند  و پا را  مسح  می کشند.

گویا در سرمای زمستان و یخبندان حوض شستشوی پا زجر آور بوده و شیعیان به مسح کشیدن رضایت داده اند.