بخش ۶ - حکایت
شکم صوفیی را زبون کرد و فرج
دو دینار بر هر دوان کرد خرج
یکی گفتش از دوستان در نهفت
چه کردی بدین هر دو دینار؟ گفت
به دیناری از پشت راندم نشاط
به دیگر، شکم را کشیدم سماط
فرومایگی کردم و ابلهی
که این همچنان پر نشد وآن تهی
غذا گر لطیف است و گر سرسری
چو دیرت به دست اوفتد خوش خوری
سر آنگه به بالین نهد هوشمند
که خوابش به قهر آورد در کمند
مجال سخن تا نیابی مگوی
چو میدان نبینی نگه دار گوی
وز اندازه بیرون، مرو پیش زن
نه دیوانهای تیغ بر خود مزن
به بی رغبتی شهوت انگیختن
به رغبت بود خون خود ریختن
بخش ۵ - حکایت در مذلت بسیار خوردن: چه آوردم از بصره دانی عجببخش ۷ - حکایت در عزت قناعت: یکی نیشکر داشت بر طبقری
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شکم صوفیی را زبون کرد و فرج
دو دینار بر هر دوان کرد خرج
گرسنگی و میل به زن، صوفییی را در فشار قرار داد؛ دو دینار برای هردو خرج کرد.
یکی گفتش از دوستان در نهفت
چه کردی بدین هر دو دینار؟ گفت
دوستی بهطور خصوصی از او پرسید؛ چهکردی با آن دو دینار؟ پاسخداد
به دیناری از پشت راندم نشاط
به دیگر، شکم را کشیدم سماط
به یکدینار از کمر خود، نشاط راندم و با دینار دیگر، شکم را مهمان کردم.
فرومایگی کردم و ابلهی
که این همچنان پر نشد وآن تهی
ابلهی و پستی کردم زیرا نه این پر شد و نه آن خالی.
غذا گر لطیف است و گر سرسری
چو دیرت به دست اوفتد خوش خوری
غذا چه خوشمزه باشد چه نامطبوع؛ وقتی که دیر به دست تو بیفتد آنرا با لذت میخوری.
سر آنگه به بالین نهد هوشمند
که خوابش به قهر آورد در کمند
آدم دانا، وقتی میخوابد که شدیدا نیاز به خواب داشته باشد.
مجال سخن تا نیابی مگوی
چو میدان نبینی نگه دار گوی
وقتی که فرصت برای حرفزدن نمییابی، خموش باش؛ وقتی که بازی و میدان (چوگان) وجود ندارد گوی را نگهدار.
وز اندازه بیرون، مرو پیش زن
نه دیوانهای تیغ بر خود مزن
بیش از اندازه با زن آمیزش مکن؛ این کار از دیوانگی است، بهخود زیان مزن.
به بی رغبتی شهوت انگیختن
به رغبت بود خون خود ریختن
اگر شهوت خود را بهزور تحریک کنی و آمیزش نمایی چناناست که خون خود را با دست خود ریختهای (بهتندرستی خود، لطمه زدهای)
خوانش ها
بخش ۶ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۶ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۶ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
بخش ۶ - حکایت به خوانش امیر اثنی عشری
حاشیه ها
1397/05/26 23:07
امیر محمد
گویا حین نگارش و درج در سایت، بیت آخر این حکایت پیشین ذیل این حکایت منتقل شده است
برو اندرونی به دست آر، پاک/ شکم پر نخواهد شد الّا به خاک
(تصحیح جناب محمد علی فروغی)
1399/02/16 14:05
ابوالحسن کاشانی
سماط به معنای سفره است.