بخش ۷ - حکایت
فرو کوفت پیری پسر را به چوب
بگفت ای پدر بی گناهم مکوب
توان بر تو از جور مردم گریست
ولی چون تو جورم کنی چاره چیست؟
به داور خروش، ای خداوند هوش
نه از دست داور برآور خروش
بخش ۶ - حکایت: شنیدم که دیناری از مفلسیبخش ۸ - حکایت مرد درویش و همسایهٔ توانگر: بلند اختری نام او بختیار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فرو کوفت پیری پسر را به چوب
بگفت ای پدر بی گناهم مکوب
هوش مصنوعی: پیر مرد با چوب به پسرش ضربه میزند و پسر میگوید: "ای پدر، من بیگناه هستم، مرا مجازات نکن."
توان بر تو از جور مردم گریست
ولی چون تو جورم کنی چاره چیست؟
هوش مصنوعی: میتوانم از ظلم و ستم دیگران ناراحت شوم و بخواهم گریه کنم، اما وقتی خودت به من ظلم میکنی، چه راهی برای فرار از این وضعیت وجود دارد؟
به داور خروش، ای خداوند هوش
نه از دست داور برآور خروش
هوش مصنوعی: ای خداوند دانا، به داور فریاد بزنید؛ اما فریاد شما باید از دست داور برنخیزد.
خوانش ها
بخش ۷ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۷ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۷ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1398/04/15 21:07
علی رضا صادقی
بیت سوم: ای هوشمند، به درگاه خداوند دادگر فریاد کن و از او داد بخواه نه آن که از او گله و شکایت کنی.
(تعلیقات بوستان، چاپ دکتر یوسفی)